اولین باری که بانوی اول آمریکا متولد خارج از این کشور بود و با گرایشهای اجتماعی واشنگتن جور در نمیآمد در دورهی ریاستجمهوری جان کوئینسی آدامز ششمین رئیسجمهوری ایالات متحده بود.
پایگاه خبری پولیتیکو با این مقدمه مینویسد، همسر آدامز خانم لوئیزا کاترین آدامز، در بریتانیا متولد شده بود و چندان جایی در بین نخبگان قدرتمند شهر نداشت. چیزی که در اوایل آغاز به کار دولت شوهرش، به سردی روابط انجامید، اما او با گذشت زمان ثابت کرد که سرمایهای زیرک و افسونگری محتاط است که بسیاری از منتقدان و رقبای شوهرش را خلع سلاح میکند.
حالا نزدیک به دویست سال بعد، برای دومین بار بانوی اول آمریکا یک خارجی است و این فرصت را دارد تا همان الگو را تکرار کند.
ملانیا ترامپ در پسپشتِ مراسم سوگند پرجنجال و متشنج دونالد ترامپ، نقش بسیار مثبتی ایفا کرد. او زیبا و برازنده بود و در ظاهر و رفتار خود ژاکلین کندی را به یاد میآورد. او باملاحظه بود و برای خانوادهی اوباما که در حال خارج شدن از کاخ سفید بود، هدیهای از محصولات تیفانی تدارک دیده بود. او حتی زمانی که در معرض توییتهای پر از نفرت مردم قرار گرفت، با طمأنینه و خوشایند رفتار کرد.
ویدئویی که نشان میداد پس از آن که ناگهان شوهرش پشتاش را به او میکند و به سمت سکو برمیگردد، چهرهی ملانیا در هم میافتد به سرعت به هشتگ: «ملانیا را آزاد کنید» منجر شد (این تصویر که بانوی اول آمریکا قربانی شکنجه است و فریاد میزند که کمکاش کنند، مثبتترین تصویری است که در فضای توییتر منتشر شده است).
این گزارش نوشته، ملانیا ترامپ قدرت دارد. قدرتی که میتواند میلیونها آمریکایی و غیرآمریکایی را که دونالد ترامپ را دوست ندارند و حتی از او میترسند را متقاعد کند که او هیولایی خطرناک و پیشبینیناپذیر نیست. درسی که میتواند روایت دیگری از دولتی ایجاد کند که از همان زمانی که هنوز روی کار نیامده بود، در معرض اعتراضات و شورشهای اداری و تخریب و کاهش میزان مقبولیت است. این اتفاق خواهد افتاد اما اگر کاخ سفید ملانیا را در جای درستی قرار دهد. چند پیشنهاد برای نقش مثبت ملانیا از این قرار است:
سفیر عظمت آمریکا
هر یک از بانوان اول آمریکا روی موضوع خاصی متمرکز شدند؛ باربارا بوش مسئلهی سواد و میشل اوباما مسئلهی چاقی کودکان را انتخاب کردند. ملانیا در همراهی با رویکرد دولت ترامپ شاید بهتر باشد روی مسئلهی حساستری متمرکز شود یعنی دفاع از موقعیت استثنایی آمریکا*. چه کسی از نزدیکترین حلقهی اطرافیان دونالد ترامپ میتواند متعهد به شعار «عظمت را دوباره به آمریکا بازخواهیم گرداند» باشد؟
ملانیا از منطقهای از جهان آمده که با وحشت روزانه از جنگ و محرومیت و فقر و استبداد دست به گریبان است. او بهتر از کسانی که در آمریکا به دنیا آمدهاند میداند که آمریکا چه سرزمین پربرکت و شگفتانگیزی است و چقدر مهم است که این کشور قدرتمند و مرفّه و آزاد بماند.
بنابراین بانوی اول آمریکا میتواند در بین شهروندان مشوقی باشد برای درک بهتر آمریکا. با دفاع از آموزش مدنی در مدارس و دانشگاهها، تشویق نسل جوان به درک و یادگیری درسهای جنگ سرد. او حتی میتواند دربارهی عظمت آمریکا برای کودکان کتاب بنویسد.
مدافع مهاجرت قانونی
ملانیا به عنوان بخشی از وظایف خود به عنوان سفیر «عظمت آمریکا» میتواند درک مردم از دیدگاههای دولت در مورد مهاجرت را تغییر دهد. صاحبنظران، افراد مشهور و رسانههای مختلف اغلب مرز بین مهاجرت قانونی و غیر قانونی را نادیده میگیرند. حمله به کسی که ضدمهاجرت است بسیار آسانتر از حمله به کسی است که مخالف مهاجرت غیرقانونی است.
ملانیا به عنوان یک مهاجر، فردی ایدهال برای اطمینان بخشیدن به میلیونها مهاجر آمریکایی نسل اول و دوم و سوم است که کشور با آغوش باز آنها را پذیرفته است. ملانیا میتواند مهاجران قانونی را به کاخ سفید دعوت کند و نشان دهد که از کسانی که از قوانین پیروی می کنند حمایت میکند.
اولین دیپلمات
چه بخواهیم یا نه، دولت نیاز دارد در سراسر جهان متحدانی داشته باشد، به ویژه شرکای سنتی در سراسر منطقهی اقیانوس اطلس مثل کشورهای ناتو. ترامپ باید شروعی منحصر به فرد در این زمینه داشته باشد و این متحدان قدیمی را در مورد تعهد آمریکا به این کشورها هشیار کند. در بعضی مسائل باید تغییراتی ایجاد شود. چه راهی بهتر از اینکه برای گرمتر کردن روابط دولت با پایتختهای اروپایی، آمریکا فرستادهی خود را به این کشورها بفرستد؟
ملانیا با برگزاری سخنرانی و سفر به سراسر این قاره و شاید سایر کشورهای نزدیک به آمریکا مثل استرالیا و کانادا و مکزیک میتواند این کار را بکند. یکی از کارها می تواند دیدار از سرزمین مادری خود او و بهرهگیری از روابطاش باشد.
زنی پر رمز و راز
ژاکلین کندی و نانسی ریگان یا به طور غریزی یا از طریق مشاوران خردمند خود این حقیقت مهم را در مورد روابط عمومی پذیرفتند: مردم همیشه چیزی را میخواهند که نمیتوانند داشته باشند. این هر دو زن در راه و روش شخصی و فریبندهی خود همواره تا حدی خود را از مطبوعات و فضای عمومی دور نگاه داشتند.
ملانیا چه تصادفی و چه با برنامهریزی قبلی حتی کمتر از آنها در دسترس است. بانوی اول آمریکا خیلی کم در مورد خودش و تفکرات و داستان زندگیاش صحبت کرده است. رمز و راز، کالایی نادر در سیاست است و میتواند سرمایهای بزرگ برای ترامپ باشد. چون وقتی او در مورد دولت شروع به صحبت کند، همهی توجهها را جلب خواهد کرد.
چیزی که ما از ملانیا ترامپ میدانیم یا دستکم تصور میکنیم که میدانیم این است که سیاست برای او اولویت نیست و یا حتی شاید برای او کسلکننده است. اتفاقاً همین موضوع میتواند کمک بزرگی باشد. اغلب افراد معمولی دقیقاً همینطور فکر میکنند. او حرفه و علایق خود را دارد و اگر گاهی حرفی بزند، میتواند از پشت چهره دلربایش، پیشنهادی فولادین ارائه دهد. او میتواند با مصاحبههای بهموقع و محتاطانه این کار را بکند و بیش از پیش به یک ستاره تبدیل شود.
شاهد عینی ترامپ
مهمترین کاری که در حال حاضر ملانیا میتواند انجام دهد این است که به مردم اطمینان دهد که چهرهای ترسناک را انتخاب نکردهاند. بانوی اول احتمالاً نزدیکترین فرد به رئیسجمهوری است. نزدیک دو دهه است که او را میشناسد و ۱۲ سال است که با او ازدواج کرده و از او یک پسر نوجوان دارد.
او باید عملاً و با تمام احساساتش این را نشان دهد. نه آنطور که هیلاری و بیل کلینتون با گرفتن عکسی در حال رقص و با لباس حمام خود انجام دادند و نه با شکایت از اینکه ترامپ جورابهایش را جمع نمیکند، آن طور که میشل اوباما انجام داد. بلکه باید کمی بیشتر بداند که چه چیزی باعث شده در کنار ترامپ بماند.
جالب است که ترامپ نسبت به اینکه مردم در مورد رابطهی او با ملانیا چه فکر میکنند حساس است. اما خواه ناخواه مردم در مورد چنین روابطی حرف میزنند و تحلیل می کنند، چنانکه در مورد سایر رئیسجمهوریهایی که سر کار آمدند نیز همین کار را کردند. ملانیا میتواند انتخاب کند که میخواهد مردم در مورد رابطهاش با ترامپ فکرهای بدی داشته باشند یا اینکه میخواهد دلایلی به آنها ارائه دهد تا تصور بهتری پیدا کنند.
(*) الکسی دوتوکویل متفکر قرن نوزدهم فرانسه در تحلیلی جامعه آمریکا آن را ماهیتاً حائز خصوصیات متمایزی از سایر ملل پیشرفته میداند. سه موردی که این کشور را استثنایی کرده به اختصار اینهاست: تمایز تاریخ این کشور، ماموریت آمریکا برای تغییر جهان و سوم ماموریت آمریکا برای سایر ملتها.