دریا سالار رابرت هاروارد، ژنرال بازنشستهی نیروی دریایی آمریکا پیشنهادی دونالد ترامپ، رئیس جمهوری این کشور را برای جانشینی مایکل فلین در مقام مشاور امنیتی کاخ سفید نپذیرفت.
رابرت هاروارد دلایل نپذیرفتن پیشنهاد ترامپ را شخصی دانسته و گفته بعد از ۴۰ سال خدمت در ارتش ایالات متحده میخواهد از زندگی شخصی خود لذت ببرد. هاروارد قرار بود جانشین مایکل فلین شود که پس از افشا شدن تماسهایش با سفیر روسیه در واشنگتن مجبور به استعفا شد.
پیشنهاد ترامپ به هاروارد، بسیاری از رسانههای بینالمللی را متوجه خود کرد از جمله بیزینس اینسایدر که نوشت ژنرال هاروارد در نوجوانی وقتی پدرش مشاور نظامی ارتش شاهنشاهی بوده در اوایل سال ۱۹۷۰ در مدرسهی آمریکاییان تهران دوران دانشآموزی خود را گذرانده است.
رابرت در دوران نوجوانی حدود سال ۱۹۷۴ از مدرسه آمریکاییها در تهران فارغ التحصیل شد.
او نوجوانی خود را برخلاف همسنوسالهای خود در خانهاش در ایالت رودآیلند آمریکا نگذراند بلکه به خاطر ماموریت پدرش تا سال ۱۹۷۴ در ایران زندگی کرد. رابرت در آن سالهای دور به همراه همکلاسیهای خود در تیمی مقابل تیم ایران فوتبال و بسکتبال بازی کرده است.
رابرت در بین همکلاسیهای خود به «بابی» معروف بود. وی در سال ۱۹۷۵ پس از بازگشت به آمریکا به عنوان عضو نیروی دریایی ایالات متحده به ارتش پیوست و تا سال ۲۰۱۳ در ارتش آمریکا مشغول خدمت بود. او از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۰۸ در کادر فرماندهی ستاد مشترک عملیات ویژهی ارتش آمریکا در یگان ۴۳۵ در افغانستان انجام وظیفه میکرد.
ژنرال رابرت هاروارد تا سال ۱۹۷۹ در ایران بود و به دلیل اقامت طولانی در ایران با زبان فارسی و فرهنگ و مردم این کشور آشناست، اما از مواضع سیاسی او اطلاعات دقیقی در دست نیست. اما از تمایل ترامپ برای داشتن وی در کنار خود، آن هم به عنوان مشاور امنیت ملی، میتوان نتیجه گرفت که جزو افرادی نیست که از وجود نظامی مانند جمهوری اسلامی در ایران خشنود باشد به ویژه وقتی به سخنانی توجه کنیم که وی در دوران خدمتاش در افغانستان درباره وضعیت منطقه بیان کرده است.
او در سال ۲۰۱۲ در سمت فرماندهی مرکزی ایالات متحده در افغانستان در کنفرانسی گفته بود: «الگوی رفتار فریبکارانه و بیپروای ایران به تدریج این سوءتفاهم را بیشتر کرده که ممکن است اگر نگوییم در ابعاد جهانی، اما در ابعاد منطقهای جرقهی جنگی را برافروزد».
این نظامی بازنشسته در همین مراسم مشتاقانه خاطراتی از تجربهی زندگی خود را در منطقه تعریف کرد. او از جمله گفت: «به روزهایی فکر میکنم که در سال ۱۹۷۴ از مدرسه آمریکایی تهران فارغ التحصیل شدم، جایی که من به عنوان یک آدم غربی میتوانستم آزادانه به افغانستان و پاکستان و هند و سایر کشورهای منطقه سفر کنم، و به سبب سیاستها و راهبردهایی که غرب در منطقه اتخاذ کرده بود، از من استقبال هم می شد». رابرت هاروارد با تأسف ادامه داد: «اما امروز نگاه دنیا خیلی فرق کرده است».
جوزف کوندریل، که از نزدیک هاروارد را میشناسد و رابطهی نزدیکی با او داشته تاکید میکند که وی در طول زندگی فردی سازنده بود، و همکلاسیهایش در تهران او را با نام «بابی» میشناختند.
جان مارتین نیز که ۶۱ سال دارد و زمانی همکلاسی هاروارد و در آکادمی نیروی دریایی آمریکا نیز کنار او بوده، میگوید، رابرت در زمان اقامتاش در ایران به زبان فارسی مسلط بود.
هاروارد درحال حاضر به عنوان مدیر اجرایی شرکت اسلحهسازی لاکهید مارتین خدمت میکند و همچنین مسئولیت این شرکت را در امارات متحده عربی برعهده دارد.
مقامات سابق آمریکا که قبلا با هاروارد کار کردهاند، او را با تجربه و باهوش میدانند، اما تجربهی فردیاش فقط در ایران نیست که باعث شهرتاش شده است. آن دوره از زندگی او در ایران بیش از هر چیز برای ایرانیان جذابیت دارد که ممکن بود یک آمریکایی را در کاخ سفید ببینند که از نزدیک با جامعه و فرهنگ و مردم ایران، آن هم پیش از انقلاب ۵۷، آشنا بوده است.
کارشناسان میگویند، اینکه رابرت هاروارد، پیشنهاد دونالد ترامپ برای پست مشاور امنیت ملی را نپذیرفت، پس از دو استعفای مشاور امنیت ملی و وزیر کار، برای دولت جدید آمریکا یک شکست دیگر است.