(+عکس، ویدیوی اختصاصی) «اهواز هوا ندارد» جملهای است که در هفته گذشته بارها به صورت هشتگ در شبکههای اجتماعی منتشر شد.
مردم استان خوزستان و به ویژه شهر اهواز، مرکز این استان در روزهای گذشته با بحران شدید زیست محیطی روبرو بودند؛ بحرانی که با سوء مدیریت سازمانهای دولتی در این استان به فلج شدن زندگی شهروندان اهوازی برای روزهای متوالی انجامیده است.
ریزگردها که در سالهای گذشته عزمشان را برای گرفتن نفس خوزستانیها جزم کرده بودند، در بهمنماه مهمان هر روزه شهروندان اهوازی شدند و آسمان این شهر را خاکی کردهاند.
روز هشتم بهمن پس از وقوع توفان گرد و غبار در ده شهر استان خوزستان، برق و آب و اینترنت در اهواز قطع شده و ادارت و مدارس این شهر تعطیل شدند.
روز شنبه، ۲۳ بهمنماه ریزگردها باعث قطعی آب و برق مناطقی از ۱۱ شهر خوزستان و تعطیلی مدارس و ادارات شدند. به گفته مسئولان، رسوب گِل ناشی از خاک و ریز گردها و رطوبت ناشی از مه شدید منجر به قطع خطوط انتقال برق شد.
اعتراض شهروندان اهوازی
هرچند مسئولان استان خوزستان روز دوشنبه، ۲۵ بهمن اعلام کردند وضعیت شهرهای این استان به حالت عادی بازگشته اما با گذشت یک هفته از شروع آخرین هجوم ریزگردها به خوزستان، برق و خطوط ارتباطی برخی از مناطق شهر اهواز قطع و زندگی شهروندان با مشکلاتی روبروست.
این بار اما شهروندان اهوازی به خشم آمده و از روز دوشنبه تا جمعه با تجمع مقابل استانداری خوزستان و سر دادن شعار، نسبت بیتوجهی مسئولان به وضعیت محیط زیست خوزستان اعتراض کردند. شهروندان معترض میگویند تا زمانی که اقدام مؤثری از سوی دولت صورت نگیرد این اعتراض را هر روز ادامه خواهند داد.
«اهواز نفس ندارد»، «کارون بی جان، مرگ خوزستان»، «روحانی متشکریم»، «هوای سالم، حق مسلم ماست»، «به سلامتی وزرا زیرخاکی شدیم»، «سینه مالامال خاک است ای دریغا مرهمی» از نمونه پلاکاردهایی است که معترضان خوزستانی در روزهای گذشته با خود حمل میکردند. یکی از تأثیرگذارترین تصاویری که از این اعتراضها منتشر شد، تصویر جوانی است که عکس مادر خود را حمل و روی آن نوشته است: «خاک، نفس و جان مادرم را گرفت».
ابعادی که شما نمیبینید
مریم، شهروند ۴۱ ساله اهوازی که در اعتراض روزهای گذشته مقابل استانداری شرکت کرده، معتقد است اثرات منفی بحران خوزستان در ابعاد مختلف زندگی شهروندان اهوازی گستردهتر از آن چیزی است که دیگر هموطنان تصور میکنند.او در مورد آنچه در روزهای گذشته در اهواز اتفاق افتاد به کیهان لندن میگوید: «قطع طولانیمدت برق فقط در خانهها مشکل ایجاد نکرد. شما تصور کنید پمپ بنزینها ساعتهای متوالی بنزین نداشته باشند، برق بیمارستان و درمانگاهها برای بیش از ۲۴ ساعت قطع شود، داروخانهها به خاطر بی برقی تعطیل کنند، خانم بارداری در همین ساعتهای بحرانی زمان زایماناش برسد. اینکه اعلام میکنند مدارس تعطیل شد و یا استاندار میگوید ادارهها را تعطیل کردیم، بخش خوب اخبار اهواز بوده است. در پی این بحرانها تعداد زیادی با خطر مرگ دست و پنجه نرم کردند و مسئولان بیتفاوت به دید و بازدید و کارهای روزمره مشغولند».
آنچه مریم میگوید را شهروند دیگری که دبیر دبیرستان است نیز تأیید میکند. او میگوید به خاطر قطع برق دبیرستان دخترانه محل تدریساش و اینکه شیشههای کلاس درس به خاطر حفظ مسائل اسلامی رنگ شده، با وجود آلودگی شدید هوا برخی دبیران مجبور شدند برای عقب نماندن دانشآموزان کلاس را در حیاط مدرسه برگزار کنند.
یکی دیگر از نتایج این بحران برای دانشآموزان نخبه اهوازی، جا ماندن آنها از رقابتهای المپیاد علمی کشور بود. ۲۵۰ دانشآموز خوزستانی که قرار بود در المپیاد و رقابت علمی کشور با سایر دانشآموزان هممقطع خود به رقابت بپردازند روز پنجشنبه ۲۸ بهمنماه به دلیل قطع برق مدرسه محل آزمون، از این رقابت جا ماندند.
همچنین به گفته مدیرعامل شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب، قطعی شبکه برق روز شنبه گذشته در خوزستان، موجب شد بخشی از تأسیسات فراورشی این شرکت در منطقه اهواز از مدار عملیات خارج و تولید این شرکت حدود ۷۰۰ هزار بشکه کاهش داده شود.
مسئولانِ خونسرد، مسئولانِ بی تفاوت
معصومه ابتکار، رییس سازمان حفاظت از محیط زیست که اصولا بالاترین مقام مسئول در محدوده این بحران است، در روزهای گذشته با خونسردی تمام با این مسئله روبرو شده است. در روزهایی که خوزستان در بحرانی شدید قرار گرفته بود او در تهران به اموری مانند شرکت در اختتامیه جشنواره فیلم «فجر» مشغول بود.
در عین حال ابتکار میگوید: «۷۰ درصد از گرد و غبار در ایران منشأ خارجی دارد» و «به دلیل نبود بودجه کافی، در مقابله با این پدیده پیشرفت لازم رخ نداده است». جملاتی که بیشتر جنبه رفع مسئولیت دارد.
این در حالیست که برخی کارشناسان میگویند سدسازیهای غیر اصولی بر مسیر کارون در سالهای گذشته و خشک کردن تالاب هورالعظیم برای اکتشاف نفت که منجر به خشک شدن زمینهای کشاورزی و از بین رفتن رطوبت خاک شده، دلایل اصلی گسترش ریزگردها در استان خوزستان هستند.
همچنین انتقال آب رودخانه کارون به دیگر استانهای ایران از دیگر مواردی است که به اعتقاد کارشناسان به تشدید بحران آب و ریزگردها در خوزستان منجر شده است. در همین رابطه محمدجواد کاظمنسب، نماینده اهواز در مجلس شورای اسلامی، انتقال آب کارون به سایر استانهای ایران را اقدامی غیرعاقلانه و بدون مجوز دانسته و گفته مرکز پژوهشهای مجلس و سازمان حفاظت محیطزیست نیز مجوز انتقال آب کارون به خصوص در مورد پروژههای یک تا سه کوهرنگ را نداده بودند.
نوشدارو پس از مرگ سهراب
وجه دیگر بیتفاوتی دولت نسبت به بحران زیستمحیطی خوزستان را میتوان در اختصاص و تأمین بودجه دید. احمدرضا لاهیجانزاده، مدیرکل محیطزیست خوزستان میگوید هیئت دولت اسفندماه سال ۹۳ مصوبهای برای مقابله با ریزگردها تصویب کرد تا سال ۹۴ اجرایی شود اما ۹۰ درصد این مصوبه تا کنون تأمین اعتبار نشده است.
از سوی دیگر جلیل مختار، نماینده آبادان در مجلس گفته است در بودجه سال ۹۶، منابعی برای ریزگردها و آلودگی هوای استان خوزستان در نظر گرفته نشده و بودجه پیشنهادی دولت برای استان خوزستان در سال ۹۶ نسبت به سالهای گذشته ۱۵درصد کاهش یافته است.
از سوی دیگر عباس پاپیزاده، نماینده دزفول در مجلس شورای اسلامی معتقد است: «استان خوزستان سالهاست که درگیر پدیده ریزگردها بوده اما این معضل در حال تبدیل شدن به تهدید ملی است». به نظر میرسد نارضایتی مردم از وضعیت محیط زیستی استان و بیتفاوتی دولت نسبت به این بحران منظور نماینده دزفول بوده است که با توجه به تحرکات گروههای تجزیهطلب در خوزستان میتواند اعتراضهای مردم را وارد فازهایی کند که امنیت ملی کشور را به خطر بیاندازد.
اکنون که چند روز است زندگی در استان خوزستان مختل شده و هجوم دوباره ریزگردها زیان قابل توجهی به تأسیسات برق و مخابرات این استان وارد کرده، وزیر صنعت دولت یازدهم اعلام کرده است: «۱۰۰ میلیارد تومان اعتبار برای تعمیرات و تغییرات تمام زنجیرههای مقرهها، خطوط انتقال و پستهای استان خوزستان اختصاص داده شد».
این در حالیست که دولت میتوانست همین بودجه را پیشتر و نه برای خسارتهای وارده بلکه برای مدیریت بحران ریزگردها در نظر بگیرد تا کار به بحران و تخریب نکشد. حالا هم اگر خوشبینانه این بودجه را از ترس گسترش اعتراضهای مردم و یا اقدامی تبلیغاتی پیش از انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ نبینیم، تنها میتوان گفت نوشدارویی است که دردی را درمان و از بحرانهای بعدی جلوگیری نمیکند.
روشنک آسترکی