سفر بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، به واشنگتن و دیدار او با رئیس جمهوری جدید آمریکا، به گفته بسیاری از کارشناسان میتواند در ترسیم سیاستهای آینده کاخ سفید در رابطه با جمهوری اسلامی ایران بی تاثیر نباشد.
کاخ سفید اگرچه در روزهای بلافاصله پس ار ورود دونالد ترامپ نشان داد که در نظر دارد در روابط خود با جمهوری اسلامی ایران تغییراتی اساسی نسبت به سیاستهای دولت قبلی انجام دهد، و تا کنون نیز شخص رئیس جمهوری، همکاران و مشاوریناش در مورد ایران زیاد صحبت کردند، ولی با این وجود هنوز مشخص نیست این تغییرات در چه زمینههایی و در راستای کدام سیاست خواهند بود.
با استعفای اجباری مایکل فلین، مشاور امنیت ملی کاخ سفید، بسیاری در تهران نفس راحتی کشیدند. مایکل فلین در مدت بسیار کوتاهی که در این سمت در کاخ سفید حضور داشت، دو بیانیه با لحن بسیار تند و تهدیدآمیز علیه جمهوری اسلامی ایران صادر کرده بود. مشاور امنیت ملی سابق کاخ سفید، در پیامد آزمایش ناموفق موشکی جمهوری اسلامی ایران، به این کشور «اخطار» داده بود. البته استعفای مایکل فلین را نمیتوان در رابطه با لحن تند او در اشاره به ایران دانست. روابط این ژنرال سابق با روسیه و گفتگوی تلفنی او با سفیر روسیه در واشنگتن، زمانی که هنوز به عنوان مشاور امنیت ملی منصوب نشده بود، دلیل این استعفای اجباری است.
مخالفان جمهوری اسلامی در دولت ترامپ
خروج از صحنهی فلین تاثیری بر سیاستهای در حال تدوین کاخ سفید در مورد ایران نخواهد داشت. استفان بنُن، یکی دیگر از مشاوران دونالد ترامپ، و به گفته بسیاری بانفوذترین مشاور مستاجر جدید کاخ سفید، که ایران را حامی تروریسم میداند، هنوز یکی از مهرههای کلیدی دولت جدید است. جیمز ماتیس که در راس وزارت دفاع قرار دارد، رژیم ایران را خطری بزرگتر از القاعده میداند. مایک پمپئو رئیس جدید سازمان سیا نیز موضع نرمتری در مقایسه با این دو نفر ندارد. مجلس نمایندگان و سنا هم، که جمهوریخواهان در آنجا اکثریت دارند، با اقداماتی که در یک ماه گذشته انجام دادند، نشان دادند که به جمهوری اسلامی ایران با بدبینی نگاه میکنند.
پیشنهادهای نتانیاهو به ترامپ
بنیامین نتانیاهو با اینچنین پیش زمینهای به واشنگتن رفت و نه تنها دیداری مهم و طولانی با دونالد ترامپ داشت، بلکه با همسرش سارا میهمان رئیس جمهوری و بانوی اول آمریکا بودند و در کاخ سفید اقامت کردند. اتفاقی بسیار نادر، که حکایت از اهمیتی دارد که رئیس جمهوری جدید آمریکا برای این میهمان قائل است. نخستوزیر اسرائیل با چمدانی پر از پیشنهاد به واشنگتن رفته بود. پیشنهادهایی که همگی در رابطه با ایران بودند. برمبنای آنچه قبل از این دیدارها به رسانهها درز کرده بود، یکی از این پیشنهادها در مورد نقش ایران، و البته حزبالله لبنان، در سوریه است. اسرائیل شدیدا نگران این حضور است و از واشنگتن و مسکو خواسته است به نوعی دست جمهوری اسلامی ایران را از سوریه کوتاه کنند.
درخواست دیگر نخست وزیر اسرائیل از رئیسجمهوری آمریکا حمایت از جبههای عربی در منطقه علیه حکومت ایران است. بنیامین نتانیاهو در سفری که قبل از واشنگتن به لندن داشت، درباره این ائتلاف با ترزا می، نخست وزیر بریتانیا، صحبت کرده بود. هدف از این ائتلاف محدود کردن نفوذ ایران نه تنها در سوریه، بلکه در کل منطقه است. پیشنهاد اسرائیل به آمریکا تلاش برای ایجاد ائتلافی نظامی در منطقه با مدلی شبیه ناتو یا پیمان آتلانتیک است، که کشورهای عرب خاورمیانه را زیر یک چتر با حمایت آمریکا جمع کند. بر پایه این پیشنهاد، آمریکا و البته اسرائیل قرار نیست بخشی از این ائتلاف باشند بلکه میبایست با این مجموعه همکاری نظامی- امنیتی داشته باشند.
ائتلاف عربی علیه رژیم ایران
روزنامه والاستریت ژورنال در همین زمینه مینویسد، گفتوگوها بین آمریکا و برخی از کشورهای عربی قبل از سفر بنیامین نتانیاهو به واشنگتن آغاز شده بود و گویا کشورهایی چون پادشاهی سعودی و امارات متحده عربی، اگرچه اسرائیل را هنوز به رسمیت نمیشناسند، ولی حاضر به همکاری امنیتی- نظامی با این کشور هستند. نقش رابط بین این کشورها و اسرائیل را علاوه بر آمریکا، میتوانند مصر و اردن، که دارای روابط دیپلماتیک با اسرائیل هستند، ایفا کنند. این همکاری گویا در مرحله اول در رابطه با یمن خواهد بود که یکی از صحنههای جنگ نیابتی بین رژیم ایران و پادشاهی سعودی است. تقویت حضور نیروی دریایی آمریکا در منطقه، یکی از اولین اقدامات در این زمینه است. سفر آینده وزیر دفاع آمریکا به کشورهای عربی حوزه جنوبی خلیج فارس هم در همین رابطه برنامهریزی شده است.
در واشنگتن گفته میشود که دلیل اصلی گفتگوی تلفنی دونالد ترامپ با نخست وزیر عراق نیز تلاش برای جلب موافقت حیدر العبادی برای پیوستن این کشور به ائتلاف عربی بوده است. البته نخست وزیر عراق در پی این مکالمه تلفنی با رئیس جمهوری آمریکا در تلویزیون دولتی عراق گفت: «بغداد به دنبال منافع ملی خود است و علاقهای به مشارکت در هیچ درگیری بینالمللی و منطقهای که برای منطقه و عراق، مصیبت و بدبختی به همراه بیاورد، ندارد».
تحریمهای جدید در راه ایران
پیشنهاد سومی که بنیامین نتانیاهو در کاخ سفید روی میز گذاشت، مساله تشدید تحریمها علیه جمهوری اسلامی ایران بود. بنیامین نتانیاهو و دونالد ترامپ، هر دو برجام را «توافقی فاجعهآمیز» میدانند، ولی در حال حاضر متقاعد شدهاند که حفظ آن بهتر از زیر سوال بردن آن است. آنچه میتوان انجام داد، از سویی نظارت شدیدتر بر اجرای مفاد این توافق از سوی جمهوری اسلامی ایران است، و از سوی دیگر بازنگری در تسهیلاتی که آمریکا در زمان ریاست جمهوری باراک اوباما، برای ایران قائل شده بود. از جمله این تسهیلات میتوان به نادیده گرفتن آزمایشهای موشکی در جمهوری اسلامی، و یا طراحی راکتور جدید آب سنگین در اراک از سوی آمریکا، اشاره کرد.
تصویب تحریمهای جدید و یا عدم امضای دستور اجرایی رفع تحریمهای هستهای که در ژوییه ۲۰۱۷ باید تمدید شود هم درخواست دیگر نخست وزیر اسرائیل از رئیس جمهوری آمریکا بود. تحریمهایی که از مدتها پیش در کنگره آمریکا راجع به آنها صحبت میشود و برخی نیز اخیرا به تصویب رسیدند. این تحریمها میتوانند در رابطه با «آزمایشهای موشکی»، «نقض حقوق بشر» و یا «حمایت از تروریسم» باشند. مهمترین تصمیمی که در این رابطه درباره آن صحبت میشود، قرار دادن بازوهای نظامی داخلی و منطقهای جمهوری اسلامی، یعنی «سپاه پاسداران» و همچنین «سپاه قدس» در فهرست سازمانهای تروریستی است. البته این چنین تصمیمی میتواند بر یکی دیگر از وعدههای دونالد ترامپ تاثیر منفی داشته باشد. رئیس جمهوری آمریکا بارها، چه قبل از انتخابات و چه بعد از آن، اعلام کرده است که نابودی داعش یا حکومت اسلامی یکی از مهمترین اهداف دولت جدید است. با قرار گرفتن سپاه پاسداران یا سپاه قدس در لیست سازمانهای تروریستی، همسویی با ایران در مبارزه با داعش در عراق دچار اخلال خواهد شد.
در رابطه با تحریمهای جدید، مشکلی که آمریکا و اسرائیل باید برای عبور از آن تلاش کنند، همراه ساختن کشورهای اروپایی است. تجربه نشان داده که تحریمها در صورتی میتوانند در مدت زمان قابل قبول نتیجه بدهند، که جبهه گستردهای از کشورها، به ویژه کشورهای اروپایی، به آن بپیودند. در حال حاضر به نظر نمیاید که کشورهای اروپایی مایل به همکاری با آمریکا در این زمینه باشند. منافع اقتصادی اروپا در ادامه همکاری تجاری با جمهوری اسلامی ایران است، اگرچه واهمه از افتادن در تور تحریمهای آمریکا، بسیاری از نهادهای نفتی و مالی اروپا را واداشته که سطح روابط خود با ایران را در حدی نگاه دارند که مورد غضب واشنگتن قرار نگیرند.
واشنگتن – مسکو – تهران
سیاستهای جدید آمریکا در قبال جمهوری اسلامی، در گرو آینده روابط واشنگتن با مسکو است. تحلیلگران روس بر این نظر هستند که روابط کنونی بین تهران و مسکو را نباید راهبردی بلکه میبایست تاکتیکی دانست. دمیتری نرسِسوف، تحلیلگر روزنامه روسی «پراودا» به کیهان لندن میگوید: «ما خواهان روابط محکم و پایدار با ایران هستیم ولی نمیتوان به رهبر جمهوری اسلامی اعتماد کرد.» همین تحلیلگر میافزاید: «مشکل در اینجا است که ایرانیها مثل آنگلوساکسونها نه دشمن و نه دوست ابدی دارند، شاید این مساله از نظر پراگماتیستی درست باشد، ولی برای روسها قابل درک نیست».
دمیتری نرسِسوف معتقد است که امروز روسیه در رابطه با سوریه بر سر دوراهی قرار دارد: آیا ایران میتواند شریک اول روسیه در سوریه باشد، یا باید به سراغ واشنگتن رفت؟ البته همین تحلیلگر در ادامه میافزاید که «بدون مصالحه با آمریکا نمیتوان مشکل سوریه را حل کرد».
اختلاف نظر بین تهران و مسکو در رابطه با سوریه نیز روز به روز آشکارتر میشود. در کنفرانس دوم «آستانه» برای آتشبس در سوریه، که بدون هیچ دستاوردی پایان یافت، قرار بود آمریکا نیز حضور داشته باشد. قبل از برگزاری این کنفرانس سرگیی لاوروف، وزیر خارجه روسیه، ابراز امیدواری کرده بود که آمریکا دعوت کشورش برای شرکت در نشست آستانه را بپذیرد اما بلافاصله محمدجواد ظریف از تهران گفته بود: «ما نه دعوت کردیم و نه موافق حضور آمریکا در آستانه هستیم». نتیجهی این موضع محمدجواد ظریف، عقبنشینی روسیه بود.
مخالفت ظریف بیش از آنکه پیامی برای کاخ سفید باشد، هشداری به روسیه بود. جمهوری اسلامی خود را بازیکن اصلی در میدان خونین جنگ سوریه و حتی در منطقه میداند، و حاضر نیست این نقش را به پوتین و روسیه واگذار کند. وابستگی تهران و مسکو اگرچه تاکتیکی است و هر زمان میتواند به پایان برسد، ولی در حال حاضر هیچ کدام از طرفین نمیتوانند از این همکاری چشم بپوشند. در همین رابطه است که علی شمخانی، دبیر شورایعالی امنیت ملی، چند روز پیش اعلام کرد که جنگندههای روس میتوانند بار دیگر به پایگاه هوایی نوژه در همدان بازگردند و از اینجا برای حمله به مواضع داعش و مخالفان رژیم بشار اسد در سوریه پرواز کنند.
روسیه – ایران – اسرائیل
البته چه اسرائیل و چه آمریکا تلاش دارند روسیه را متقاعد سازند که به همکاری تنگاتنگ با جمهوری اسلامی ایران پایان دهد. صحبتهای مایکل فلین با سفیر روسیه در واشنگتن، که به استعفای او انجامید نیز در رابطه با همین تلاشها بود. مایکل فلین درباره تحریمهایی که علیه روسیه پس از الحاق کریمه تصویب شده بودند با دیپلمات روس صحبت کرده بود. روسیه که در پی تحریمهای اقتصادی که پس از اشغال و الحاق کریمه در اروپا و آمریکا به تصویب رسیدند در تنگنا قرار گرفته، همکاری با غرب را منوط به برداشتن یا تخفیف این تحریمها و به رسمیت شناختن عملی حاکمیتاش بر کریمه کرده است. اگر غرب این دو خواست را بپذیرد، بدون شک جدایی روسیه از جمهوری اسلامی ایران آسانتر خواهد شد.
اگرچه روابط اسرائیل با روسیه در سالهای اخیر بهبود چشمگیری پیدا کرده، ولی نمیتوان منکر شد که تلآویو نگران همکاری نزدیک تهران و مسکو در سوریه است. حضور ایران در سوریه از چند جهت به کابوسی برای اسرائیل تبدیل شده است. حضور نیروهای حزبالله در بلندیهای جولان، در مرز اسرائیل، یکی از این نگرانیهاست. نگرانی عمده اما استفاده سپاه قدس از خاک سوریه برای ارسال تسلیحات به حزبالله و به واسطه این سازمان به حماس در نوار غزه است. این نگرانی با تغییرات اخیر در رأس حماس و نزدیکی مجدد این سازمان به جمهوری اسلامی تشدید شده است.
یحیی السنوار که اخیرا جانشین اسماعیل هنیه شده، وابسته به جناح نظامی و تندروی حماس است. سنیوار که از فرماندهان ارشد گردانهای عزالدین قاسم، بازوی نظامی حماس، بوده، دستگاه اطلاعات و امنیت این سازمان با نام «مجد» را نیز بنیانگذاری کرده است. یکی از اولین اقدامات رهبر جدید حماس، اعزام اسامه حمدان، عضو دفتر سیاسی این سازمان به تهران برای گفتگو با مقامات ایرانی است. در همین رابطه بنیامین نتانیاهو در تماسی تلفنی با ولادیمیر پوتین خواستار کاهش نقش ایران در سوریه شده است. اسرائیل نیز چون آمریکا، همکاری سیاسی، نظامی و اقتصادی روسیه با جمهوری اسلامی را مشکلی جدی در گسترش روابطاش با مسکو به حساب میآورد.
احمد رأفت