بیش از شش سال از جنگ در سوریه گذشته است؛ پایگاه خبری المصدر در گزارشی به نقل از سازمانهای حقوق بشری تخمین زده در این جنگ که از سال ۲۰۱۱ میلادی آغاز شد دستکم ۴۰۰ هزار نفر کشته شدهاند.
جمهوری اسلامی از نخستین ماههای شروع جنگ، حمایت بیچون و چرای خود از دولت بشار اسد را اعلام کرد و برای ماندن او در قدرت از هیچ کمکی به دولت سوریه فروگذار نکرد، تا آنجا که در بین متحدین اسد پس از سوریهای نظامی و غیرنظامی که در این جنگ کشتهشدند، شبهنظامیان وابسته به جمهوری اسلامی تحت عنوان «مدافعان حرم» بیشترین میزان تلفات در جنگ را دادند.
گرچه رژیم جمهوری اسلامی حداقل تا دو سال پیش اصرار داشت که حضور نظامی خود در سوریه را تا سطح مستشاری اعلام کنند، اما به تدریج آنقدر میزان تلفات پیادهنظام سپاه قدس در سوریه زیاد شد که انکار آن ممکن نبود؛ گرچه نهادهای رسمی آمار دقیقی از تعداد تلفات اعلام نکردند، اما از تعداد اجساد کشتهشدهی این نیروها که در شهرهای مختلف ایران تشییع میشد، کثرت آن قابل حدس بود.
یکی از فرماندهان افغان حاضر در سوریه میگوید تعداد افغانستانیها در جنگ بیش از ۱۸ هزار نفر است:
اما در بین نیروهایی وابسته به جمهوری اسلامی که در جبهههای مختلف در سوریه به نفع بشار اسد میجنگند بیشترین تعداد نیروها با افغانهاست. سال ۲۰۱۱ یک گروه ۲۲ تا ۲۵ نفره از افغانها به سوریه اعزام شدند تا در دمشق و اطراف حرم بجنگند. پیش از آنها نیز گروهی دیگر از افغانها در عراق در کنار گروهی با عنوان «کتائب سیدالشهدا» علیه داعش میجنگیدند.
به تدریج با افزایش نیروهای افغان در جنگ، آنها متشکل و در قالب یک گروهان و سپس یک تیپ حضورشان در سوریه را تثبیت کردند و تحت امر سپاه پاسداران به نفع دولت سوریه میجنگیدند.
در این بین عدهای از افغانستان به طور مستقیم به سوریه رفتند، و عدهای هم از افغانستانیهای مقیم سوریه بودند. افغانستانیهای مقیم سوریه که در محلهی زینبیه زندگی میکردند جمعیتی حدود ۱۵ تا ۱۶ هزار نفر داشتند که بعد از آغاز جنگ، حدود پنج هزار نفر از آنها ماندند و در جنگ مشارکت کردند. به هم پیوستن دستههای پراکندهی مبارزین افغان شمار آنها را به ۱۸ الی ۲۰ هزار نفر رساند تا اینکه اردیبهشت ۱۳۹۴ ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی تیپ افغانها را به لشکر فاطمیون ارتقاء داد.
این نیروها گاهی در کنار نیروهای ایرانی و یا حزبالله میجنگیدند و یا به صورت گردشی ۲۴ ساعت با ارتش سوریه همکاری میکردند و ۴۸ ساعت با نیروهای حزبالله.
سپاه اکثر ماموریتهای خطرناک و پُرریسکِ مدافعان حرم را بر عهدهی افغانها میگذارد که خطشکنی و پاکسازی و گشتی از جملهی آنهاست.
این نیروها قبل از اعزام بین ۱۰ تا ۳۵ و گاهی ۴۵ روز دوره میدیدند، آمار دقیقی از تعداد آنها در دست نیست، اما طبق اعلام یکی از فرماندهان بلند پایه میدانی ۱۸ هزار افغان در حال حاضر در جنگ سوریه تحت عنوان «مدافعان حرم» میجنگند.
با آغاز تنشهای لفظی بین مقامات ارشد ایران و ترکیه در پنجاه و سومین اجلاس امنیتی مونیخ، حسین مفتاوغلو، از سخنگویان وزارت خارجه ترکیه در بیانیهای اعلام کرد «ایران از اعزام افرادی که در این کشور پناه گرفتهاند به میدان جنگ ابایی ندارد».
هزینهی نیروهای افغان برای ایران چقدر است؟
به گزارش کیهان لندن، گرچه نیروهای افغان از ابتدای جنگ سوریه در این کشور حضور داشتند، اما از ابتدای سال ۹۴ رسماً به عنوان یک لشکر سازمان یافتند که طبق اعلام منابع رسمی و غیررسمی تعداد آنها حداقل ۱۸ هزار نفر و حقوق ماهیانه آنها دو میلیون و پانصد هزار تومان است.
یکی از نیروهای سپاه قدس میگوید حقوق دریافتی مدافعان حرم بین دو تا دو نیم میلیون تومان است:
با این حساب از سال ۱۳۹۴ تا پایان ۱۳۹۶ (۳۶ ماه) اگر این تعداد ماهانه دو میلیون تومان، حقوق دریافت کرده باشند هر نفر مجموعاً ۷۲ میلیون تومان دریافتی خواهد داشت. کل لشکر در این سه سال در مجموع ۱۲۹۶ میلیارد تومان حقوق دریافت کردند.
اگر هر یک از این نیروها در روز برای سه قرص نان (هر کدام ۷۰۰ تومان) و سه قوطی آب (هر کدام ۳۰۰ تومان) [صبحانه، ناهار و شام] برای سیر ماندن شکم دریافت کنند، در ۲۴ ساعت سه هزار تومان هزینه دارد که ماهیانه ۹۰ هزار تومان میشود.
با این حساب طی سه سال (۳۶ ماه) هر نفر سه میلیون و ۲۴ هزار تومان هزینهی خوراک سه ساله دارد که در کل لشکر بیش از ۵۸ میلیارد تومان خواهد شد.
مجموع حقوقها و مصرف غذایی این لشکر طی سه سال حداقل ۱۳۵۴ میلیارد تومان خواهد شد که کف هزینههای آنهاست؛ و به این مقدار هزینههای ساز و برگ تسلیحاتی، لباس، هزینههای آموزشی، درمانی، حمل و نقل و دیهی کشتهشدگان را هم باید اضافه کرد.
ضمن اینکه رئیس بنیاد شهید مرداد ماه سال ۹۵ اعلام کرد ۴۰۰ نفر از خانوادهی کشتهشدگان سوریه تحت پوشش این مجموعه قرارگرفتند که نیمی از آنها، خانوادهی افغان هستند.
جمهوری اسلامی به برای مدافعان حرم افغان در سوریه نیز تسهیلات و امتیازاتی در نظر گرفته که از جملهی آنها اخذ تابعیت ایرانی و حق تحصیل برای اعضای خانوادهی آنهاست.