کتایون حلاجان (+عکس، صدا) شهین سراج، پژوهشگر در رشته ادب فارسی است. او درایران و در شهر شیراز چشم به جهان گشوده است.
شهین سراج از پنج سالگی به تهران رفت و پس از پایان دوران دبیرستان و دریافت لیسانس ازدانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، به مدت سه سال به عنوان خبرنگار در سازمان رادیو و تلویزیون ملی ایران به کار پرداخت و سپس برای ادامهی تحصیل عازم کشورفرانسه شد.
او درفرانسه پس از دریافت چندین دیپلم پژوهشی از مراکزعلمیاین کشور، در سال ۱۹۹۶ موفق به دریافت دکترا در رشته ایرانشناسی از دانشگاه سوربن شد. پایاننامهی شهین سراج درباره مفهوم وطن در دیوان محمدتقی بهار «ملک الشعرا» است.
شهین سراج همچنین به عنوان استاد زبان و ادب فارسی در مدرسه زبانهای شرقی موزهی لوور به تدریس پرداخته و با سازمان پژوهشهای علمیفرانسه نیز همکاری داشته و درسال ۲۰۰۱ با کمک این سازمان موفق به برگزاری همایش بینالمللی بزرگداشت «ملکالشعرای بهار» در پاریس شد. در سال ۲۰۰۶ سایت پژوهشی بهار را پایهگذاری نمود و در آن به گردآوری اسناد و مدارک باقی مانده از بهار و مقالات تخصصی بهارشناسان پرداخته. شهین سراج در سال ۲۰۰۹ با همکاری جمعی از فرهنگدوستان ایران، انجمن بهار، کانون دانشپژوهان جوان ایرانی را در فرانسه بنیاد نهاد و این انجمن تا کنون موفق به برگزاری گردهماییهای پیوسته در زمینه شناخت ادب، هنر، و تاریخ ایران وهمچنین برگزاری جشنها و آیینهای ایرانی در کشور فرانسه شده است.
شهین سراج دارای تألیفاتی در زمینه شاهنامهپژوهی و ادب حماسی و ادبیات دوران مشروطه است
و در زمینه داستاننویسی نیز در کارنامه خود، سه رمان بلند به نام «خواب سیاوش»، «روایت صندلهای خانم ژولیت دومون پانسیه»، «هاله و مینا»، و بیش از سی داستان کوتاه دارد.
«خواب و خوابگزاری در شاهنامه فردوسی» عنوان آخرین نشست «انجمن فرهنگ آزاد» در ماه فوریه ۲۰۱۶ در پاریس بود. در این جلسه خانم شهین سراج به تحلیل و نقش خواب و تاثیر آن در شاهنامه فردوسی پرداخت.
وی در تعریف و توضیح خواب گفت، خواب و رویا عالمیاست بین حقیقت و مجاز که از یکسو با عمیقترین زوایای ذهنی، تجربیات و یادها، اضطرابها، ترسها، امیدها، آرزوها و کششهای شخصی و از سوی دیگر با روان و آموختههای جمعی و تجربیات تاریخی پیوندی تنگاتنگ دارد. کشف خواب، راهبردی به تمام این عناصر دارد و تعبیر آن کار سادهای نیست. در گذشته این کار به عهده خوابگزاران بود که دانش این کار را داشتند بعضا منجم وستارهشناس بودند و در نهایت رازدار، زیرا تعبیر خواب پادشاهان احتیاج به شخصی امین و رازنگهدار داشت. شهین سراج ادامه داد، پدیدهی خواب و خوابگزاری از دیرباز مورد توجه روانکاوان، ادیبان، شاعران، فلاسفه، نگارگران و نقاشان بوده است. از زمانی که انسان آغاز به اندیشیدن در مورد هستی و موجودیت خود کرده است، خواب همیشه مسئلهای مهم و در عین حال رازآلود بوده است.
شهین سراج به این نکته نیز اشاره کرد که شاهنامه فردوسی تنها روایت زندگی شخصیتها و جنگها نیست بلکه این کتاب گنجینه و مجموعهای از آیینها، فرهنگ و دانش ایرانی است.
به گفتهی وی، در شاهنامه فردوسی خواب و خوابگزاری اهمیت بالایی دارد و بسیار نیز به آن پرداخته شده است. بیشتر شخصیتهای شاهنامه جدا از فضای حقیقی زندگیشان خوابهاشان نیز بسیار مهم و تاثیرگذار در روایت است. رفتارهایی که هر کدام از شخصیتها پس از دیدن خوابی مهم از خود نشان میدهند، بر چرخش حماسه و گردش داستانی تاثیر میگذارد. اگر خواب افراسیاب یا ضحاک را به یاد بیاوریم میبینیم که چرخش حماسه بر اساس خواب ایشان تغییر میکند.
شهین سراج تاکید کرد شاهنامهای که او در این بحث از آن استفاده کرده از دکتر جلال خالقی مطلق پژوهشگر و شاهنامهشناس ایرانی است.
شهین سراج سپس دربارهی خوابهای شاهنامه ادامه داد، در شاهنامه حدود بیست و نه خواب داریم که به این شکل دستهبندی کردهام: نخست، درون مایه؛ دوم، نماد شناسی؛ سوم، تعبیر یا گزارشگری، و چهارم، تاثیرگذاری.
درونمایه خود شامل پیشگویی آینده، پیامآوری و بشارت، پند و تهذیب، الهام و دعوت، خواب و رمزگشایی، خوابهای عاشقانه و داستانپردازی است.
بر اساس پیشگویی میتوان به خواب ضحاک، افراسیاب، سیاوش، جریره، رستم، دو خواب بابک در بخش اشکانیان و خواب شاه نوشینروان اشاره کرد.
شهین سراج افزود، یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین خوابهایی که در شاهنامه آمده خواب افراسیاب است. او خود را در بیابانی پر از مار و جهان پیراموناش را پر از گرد و غبار و آسمان بالای سرش را پر از عقاب میبیند، و در مییابد که درفشاش بر زمین افتاده و همانا حکومتاش سرنگون شده است. او بعد از دیدن این خواب بسیار پریشان است و شرح این پریشانی در متن شاهنامه بسیار زیبا بیان شده. افراسیاب با آن شکوه و نیرو از وحشت این خواب بر خود میلرزید و فریاد میکشید و با التماس آغوش برادرش گرسیوز را میجُست.
تعبیری که توسط خوابگزاران از این خواب میشود و تاثیری که بر افراسیاب میگذارد بسیار جالب است، به او میگویند که شاهزادهای از ایران به قصد خرابی کشور توران آمده است، هیچ راهی نداریم، اگر جنگ کنیم بازنده هستیم و اگر شاهزاده را بکشیم دنیا پر از آشوب میشود. رفتاری که از فردای آن روز افراسیاب در پیش میگیرد هیچ مناسبتی با شخصیت پیشین وی ندارد. او با تمام دشمنی و کینهای که نسبت به ایرانیان داشته، و شرح آن را میدانیم، میگوید باید با آنان راه آشتی پیشه کنیم. حتی تا جایی پیش میرود که به گناهان گذشته خود اعتراف میکند و کاملا مسیر دیگری را در زندگیاش پیش میگیرد.
شهین سراج در ادامه از یکی دیگر از خوابهای مهم شاهنامه، خواب انوشیروان، نام برد و تاکید کرد که خواب انوشیروان در یکی از مراحل مهم و سخت تاریخی ایران اتفاق میافتد. اندکی بعد از نبرد قادسیه است، ایرانیان از اعراب شکست خوردهاند، رستم فرخزاد و سعد وقاص با هم جنگیده و رستم فرخزاد کشته شده است، کاخهای غربی کشور به دست اعراب افتاده و یزدگرد برای جمعآوری نیرو عازم شرق کشوراست. در نامهای که یزدگرد برای مرزبانان طوس مینویسد ضمن تشریح خرابی و اوضاع بد کشور از خواب انوشیروان نیز صحبت میکند و میگوید این وضعیت را انوشیروان در خواب دیده بوده است.
شرح خواب انوشیروان در شاهنامه فردوسی
انوشیروان دیده بود این به خواب
کزین تخت بپراگند رنگ و آب
چنان دید کز تازیان صدهزار
هیونان مست و گسسته مهار
گذر یافتندی به اروندرود
نماندی برین بوم بر تار و پود
به ایران و بابِل ز کشت و درود
به برج حمل بر شدی تیره دود
از ایوان شاه جهان کنگره
فتادی به میدان او یکسره
کنون خواب را پاسخ آمد پدید
ز ما بخت گردن بخواهد کشید
شود خوار هر کس که بود ارجمند
فرومایه را بخت گردد بلند
پراگنده گردد بَدی در جهان
گزند آشکارا و خوبی نهان
به هر کشوری در ستمکارهای
پدید آید و زشت پیتارهای
نشان شب تیره آمد پدید
ز ما بخت فرخ بخواهد رمید
شهین سراج در ادامه افزود: خواب و خوابگزاری در ادبیات و فرهنگ کهن ما بسیار دارای اهمیت است. در شاهنامه هر جا که فردوسی میخواهد به خوابی اشاره کند حتما شرایط جوّی را هم تصویر میکند، مثل این که شب بود، ماه پنهان شده بود و حتی به حالت خواب بیننده نیز پیش از خوابیدن اشاره میکند زیرا بسیار مهم میداند که شما با چه حالتی به خواب میروید، مثلا جایی میگوید «شبی داغ دل خفته بود» یعنی منظور این است که با حال بد خوابیده بود.
شهین سراج در پایان این سخنرانی جذاب اضافه کرد: اگر بخواهیم از جنبههای اساطیری و ماوراءالطبیعه بگذریم، رویا در حقیقت درخواست ذهن انسان است که به خود جواب میدهد، ما آنچه را در خواب میبینیم که درخواستاش را داریم، به نوعی همان تئوری فروید است، او خواب را تجزیه میکند تا ذهن انسان را بشناسد. حکیم ابولقاسم فردوسی به زیبایی تمام در کتاب شاهنامه خوابها و تعابیر آن و تاثیرش را بر سرنوشت شخصیتهای داستان کند و کاو کرده و سروده است.
شرح خواب گودرز توسط شهین سراج: