یک سال دیگر گذشت و ایران و جهان رویدادهای تلخ و شیرین را همراه با فراز و فرود و اشک و لبخند، رو به سوی آیندهای مبهم، پشت سر گذاشتند.
سال ۹۵ تقریبا سه ماه پس از اجرایی شدن برجام آغاز شد؛ همراه با امید به گشایشهای اقتصادی. در این سال حجت الاسلام روحانی هر جا نشست از برجام و تأثیرات مثبت آن سخن گفت بدون آنکه مردم این تأثیرات را در زندگی روزانه و بر سفرههای خود ببینند. در سالی که گذشت، سپاه پاسداران همچنان آرام و بی سر و صدا به حرکت خزندهی خود برای تسخیر نهادهای سیاسی و اقتصادی ادامه داد.
همزمان، مردم بریتانیا با «برکسیت» معروف خود، رای به خروج از اتحادیه اروپا دادند، در ترکیه کودتایی ناموفق انجام شد که پاکسازی مخالفان و منتقدان اردوغان را به دنبال داشت، در آمریکا مردم با انتخاب دونالد ترامپ قلم بطلان بر تحلیلهای سیاسی و پیشبینیهای رسانههای بزرگ و معروف کشیدند، جنگ در سوریه بدون هر گونه چشمانداز ادامه یافت، آتش جنگهای ریز و درشت در منطقه همچنان شعلهور ماند، داعش به ترورهای خود ادامه داد و اروپا از یک سو گرفتار عملیات تروریستی فردی و غیرمتمرکز بود و از سوی دیگر با نیروهای راست افراطی زورآزمایی میکرد.
اقتصاد مقاومتی به کامِ سپاه
در یک سال گذشته کیهان لندن نیز همراه با این رویدادها به بازتاب مسیرهای پر پیچ و خمی پرداخت که پشت سر گذاشتهایم. از روزهای بدون جنگ و «اقتصاد مقاومتی» در ایران گزارش دادیم، از دشمنتراشیهایی که تا کنون جز ضرر و زیان برای کشور و صدالبته دست باز و دراز سپاهیان در سیاست و اقتصاد به همراه نداشته است. هر جا هم که اختلاف نظری در میان خودیها پیش آمد، دست یاری «رهبر»، پیدا و پنهان، در حمایت از پاسداران بیرون آمد.
«اقتصاد مقاومتی» دیگر به اسم رمز دور زدن دولت و گسترش نفوذ اقتصادی سپاه بدل شده و حتی عزیز جعفری فرماندهی سپاه پاسداران و معاونان وی به صراحت از آمادگی نیروهای تحت امر سپاه برای «نقشآفرینی در اقتصاد مقاومتی» سخن گفتند. این در حالیست که سال گذشته تاجران و شخصیتهای اقتصادی بسیاری از کشورهای مختلف به ایران سفر کردند تا تفاهمنامههایی را امضا کنند بدون آنکه اطمینانی به تبدیل شدن این امضاها به یک قرارداد جدی وجود داشته باشد. یکی از موانع، همانا نقش تعیینکننده و مسلط سپاه پاسداران و نهادهای وابسته به حکومت در اقتصاد ایران است.
سفرهای روحانی به اروپا و کشورهای دیگر هم نتوانست هیچ تغییر مثبت در وضعیت رکود و تورم به وجود بیاورد. اقتصاد وارداتی و نفتی ایران همچنان به بر همان منابع قدیمی متکی است با این تفاوت که تولید ملی و داخلی در پای واردات و اجناس بنجل، قربانی شده است. اجرایی شدن برجام هم با روی کار آمدن ترامپ با پرسشهایی روبرو شد که هنوز هیچ کدام از طرفین نمیدانند به کدام سو سیر خواهد کرد. آنچه در حال حاضر روشن است، اینکه، برجام نیز دچار رکود و سکون است.
ایرانیان دوتابعیتی در زندان
امسال نیز ایرانیان دوتابعیتی مورد سوء استفاده و معامله قرار گرفتند. از یک سو رفت و آمد تاجران خارجی به ایران، به امید جذب سرمایهگذاری خارجی، بیشتر شد، از سوی دیگر حکومت خود علیه امنیت شهرونداناش دست به گروگانگیری زد. این تناقض در امنیت، از چشم سرمایه و سرمایهگذار پنهان نمیماند؛ اگرچه روحانی و ظریف در هر سفر خارجی خود مهمانی بزرگی با «جمعی از ایرانیان خارج از کشور» برگزار و آنها را به سفر و سرمایهگذاری در ایران دعوت کردهاند. اما انگار این مهمانیها بیشتر دام پهن کردن برای ایرانیان دوتابعیتی است! آنها دعوت میکنند و همزمان با تاکید رهبر جمهوری اسلامی بر «پروژه نفوذ»، سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی و در راس آنها سازمان اطلاعات سپاه پاسداران، ایرانیان دوتابعیتی را که به هر دلیل شخصی یا شغلی به ایران سفر کردهاند، بازداشت میکند.
نازنین زاغری فقط یکی از آنهاست که در روزهای پایانی سال جاری برای همسرش در لندن در نامهای نوشته است: «کشوری که روزی به آن افتخار میکردیم، طلاییترین روزهای بزرگ شدن دخترمان را از هر دو ما گرفت.»
دولت ناتوان در برابر سپاه
به این ترتیب دولت روحانی در تناقض عملا موجود بین اقتصاد و امنیت نه تنها نتوانست دست و پای هیولای سپاه را قطع کند، بلکه خود و دولت و دستگاه اجراییاش بیش از پیش زیر سایهی سهمگین آن قرار گرفتند.
در سیاستهای منطقهای نیز، فرماندهان سپاه قدس بیشتر عرصهی عمل را به دست گرفتند و خود به عنوان «وزارت امور خارجه» اقدام میکنند تا جایی که برای اولین بار پس از پیروزی انقلاب و در تضاد با قانون اساسی خود جمهوری اسلامی، نیروی هوایی روسیه در همراهی با سپاه پاسداران در همدان نیرو پیاده کرد که از آنجا به مواضع مورد نظر در سوریه حمله کنند. فیروزآبادی، فرمانده ستاد مشترک نیروهای مسلح هم که گاهی از سیاستهای دولت روحانی حمایت میکرد جای خود را به محمد حسین باقری، از فرماندهان سپاه پاسداران داد تا چهرهی نیروهای نظامی در جمهوری اسلامی سپاهیتر از همیشه شود.
مجلسهای ناامید
در سالی که گذشت، دور جدید مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری آغاز به کار کردند. هر دو جناح اصلی نظام ادعای پیروزی داشتند و دیگری را شکستخورده معرفی میکردند. هاشمی رفسنجانی با بیش از دو میلیون رای وارد مجلس خبرگان شده بود اما احمد جنتی که یک میلیون رای کمتر آورده بود و به تعبیری «ناپلئونی» وارد مجلس شده بود، رئیس خبرگان شد. محمد یزدی و محمد تقی مصباح یزدی هم که اصلا رای نیاوردند.
اما انتخاب جنتی به ریاست مجلس خبرگان رهبری و دیگر اعضای هیات رئیسه این مجلس از یک سو، و عدم انتخاب حتی یکی از اعضای «لیست امید» به ریاست کمیسیونهای مجلس شورای اسلامی نشان داد که رای مردم در انتخابات فقط تزیینات همان کیکی است که به گفته محمود صادقی، نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی، به نمایش میگذارند وگرنه «نمایندگان» در این ساختار «نه فاعلین بالاختیار بلکه مفعولان بالاجبار» هستند.
پلاسکو، آوار مدیریت جهادی
فروریختن ساختمان پلاسکو فقط سوختن و خراب شدن یک ساختمان نبود، پلاسکو بخشی از تاریخ مدرن و معاصر تهران و ایران بود؛ نمادی از روزهای ورود به تجدد و البته خاطرهای جمعی برای بسیاری از شهروندان تهرانی. هر چه بود، پلاسکو با نرسیدن پلههای قدیمی و از کارافتادهی ماشینهای آتشنشانی و عدم اعزام هلیکوپترهای آبپاش به دلایل امنیتی در حریم ممنوعهی آسمان تهران که «بیت رهبری» در آن قرار دارد، و دهها دلیل دیگر، در بیکفایتی مسوولان و مدیریت نالایق، در آوار خود فرو ریخت.
زخم مدیریت جهادی «سردار شهردار» پایتخت هر روز بخشی از تهران را مبتلا میکند. محمدباقر قالیباف در آخرین روزهای سال ۹۵ با لابیگری بسیار جلوی تحقیق و تفحص از نهاد زیردست خود توسط مجلس شورای اسلامی را گرفت. پرونده املاک نجومی که بدون هیچ ضابطهای در اختیار بسیاری از نزدیکان شهردار تهران قرار گرفته هنوز بسته نشده است. با این همه زمزمهی حضور دوباره سردار قالیباف در انتخابات اردیبهشت سال ۹۶ به گوش میرسد.
جهان در برابر ابهام
دنیا نیز در سالی که گذشت شاهد رویدادهای پیشبینیناپذیر بود. مردم بریتانیا با وجود اینکه نظرسنجیها نشان از اختلاف بسیار کم و تمایل آنها به ماندن در چهارچوب اتحادیه اروپا داشت اما نتیجهی آرای آنها، خروج از اتحادیه اروپا بود، اگرچه در آغاز هم با میل به آن نپیوسته بود. رفراندوم «ماندن یا نماندن» و «برکسیت» به تغییر دولت در این کشور انجامید تا دومین نخست وزیر زن بریتانیا به قدرت برسد.
در سال گذشته، اولین شهردار مسلمان یک پایتخت کلان در اروپا هم با رای مردم انتخاب شد. صادق خان، فرزند یک راننده اتوبوس پاکستانی توانست پلههای ترقی را چنان طی کند که بر کرسی شهرداری لندن تکیه بزند.
آنسویتر، در ترکیه اعلام شد که گروهی از نظامیان علیه دولت اردوغان کودتا کردهاند اما در عمل اردوغان بود که پیروزمندانه به قلع و قمع منتقدان و مخالفان خود پرداخت و هزاران نفر را از لایهها و مشاغل مختلف اجتماعی راهی زندان کرد و حالا خودش را برای تغییر قانون اساسی و قبضهکردن قدرت و اختیارات بیشتر در دستان رییس جمهوری آماده میکند در حالی که دعوای لفظی وی با دولتها و سیاستمداران اروپا به شدت ادامه دارد.
اختلافهای میان جمهوری اسلامی و پادشاهی سعودی نیز بحرانیتر از قبل شد. در این مدت شاهزادگان سعودی در تلاش برای تقویت یک ائتلاف ضد جمهوری اسلامی جلسات و دیدارهای متعددی را از جمله با مقامات اسراییل برگزار کردند.
تشدید نقش روسیه در جنگ سوریه و منطقه پررنگتر از هر زمان ادامه دارد و روی کار آمدن پیشبینیناپذیر دونالد ترامپ به عنوان چهل و پنجمین رییس جمهوری آمریکا، هنوز معلوم نیست چه تأثیری بر روند مبهم جهان بگذارد.
جهانی که مشکل مهاجرت و پناهجویی در آن به دلیل جنگ و مشکلات اقتصادی و حکومتهای فاسد در بخشهای مهمی از دنیا، در صدر مسایل آن قرار دارد.
یک سال دیگر، یک سال بد برای ایران و جهان، گذشت و رفت. مشکلات و درگیریها اما نه تنها باقی ماندند بلکه بیشتر هم شدند. با این همه دلیل نمیشود که ما یک بار دیگر بر این آرزو اصرار نورزیم که: هر روزتان نوروز، نوروزتان پیروز!
کامیار بهرنگ