سیاست در مورد ایران در سالهای اخیر یکی از تفرقهبرانگیزترین مسائل سیاست خارجی ایالات متحده بوده است. توافق هستهای دولت اوباما بدون حتی یک رأیِ جمهوریخواهان تصویب شد. دونالد ترامپ نیز در مبارزات انتخاباتیاش متعهد شد که اوضاع را برای تهران سختتر کند.
کنفرانس سالانهی کمیتهی امور عمومی آمریکا و اسراییل در واشنگتن که هفتهی آینده برگزار خواهد شد، احتمالاً بار دیگر این موضوع را در صدر دستور کار کنگره قرار خواهد داد و کنگره طرحهای جدیدی را مطرح خواهد کرد.
پایگاه خبری هیل با این مقدمه مینویسد امروز این کنگره است که میتواند در مورد سیاست ایران، ورای همهی تفرقهها، پیشرو باشد و نیروهای سیاسی همهی احزاب و حتی دولت جدید را با هم پیوند دهد.
با اینکه در حال حاضر «رسماً به ایران اخطار داده شده» و دونالد ترامپ، همچنان به دنبال رویکردی تهاجمیتر نسبت به ایران است، با توجه به مذاکرات فشرده با ایران در دولت اوباما، بسیاری از اعضای کنگره بیش از هر موضوع دیگری، وقت خود را روی این خط مشی سیاسی متمرکز کردند. همزمان که مقامات دولت گزینههاشان را مرور میکنند، کنگره باید فرصت را غنیمت شمارد تا رویکرد قاطعانهای اتخاذ کند که بتواند حمایت هر دو قوهی مجریه و مقننه را جلب کند.
هیل مینویسد، رویکرد کنگره به ایران باید چند بخش اصلی داشته باشد:
اول، قانونگذاران باید هدفشان را کاملاً منطبق با برجام قرار دهند. گرچه برخی از اعضا با روح و شرایط توافق مخالف بودند، اما تفاهمی در حال شکلگیری است که هم کنگره و هم دولت قاطعانه بر اجرای برجام تاکید دارند. تلاش برای اجرای این توافق باید شامل ایجاد هیئت دو حزبی برای نظارت بر اجرای برجام باشد تا اطمینان حاصل شود که وزارت خارجه همچنان مسئول نظارت بر این توافق میماند. کنگره هم باید با بالا بردن هزینهی تقلب و نقض برجام، جلوی ایران را بگیرد.
دوم، کنگره باید کارزار تازهای از نظامیان و نیروهای اطلاعاتی راه بیندازد تا با منع سلاح و اعمال تحریم، حمایتهای ایران برای دخالت در خاورمیانه را تضعیف کند.
سوم، کنگره باید دولت جدید را ترغیب کند تا روابط خود با شرکای عرب در خلیج فارس را بهبود بخشیده و به آنها سلاح بفروشد. تاکید باید روی عملیات ویژه و خاص با امکان درگیری اندک باشد، چرا که این همان چیزی است که برای ایران معضلی واقعی خواهد بود. آمریکا باید با شرکای خلیج (فارس) نیروی چندملیتی تشکیل دهد که اطلاعات و آموزش و عملیات مشترک را قویتر کرده و بتوان آن را در صورت لزوم در برابر ایران، داعش و القاعده به کار گرفت.
چهارم، کنگره میتواند برای مقابله با ایران، همکاری اطلاعاتی و نظامی خود را با اسراییل عمیقتر کند. منابع اطلاعاتی اسراییل برای نظارت بر برنامهی هستهای ایران بسیار مفید هستند. کمک به اسراییل برای مقابله با تهدیدات مرزهای شمالی این کشور از سوی حزبالله تلاش دیگری در همین جهت است.
و سرانجام اینکه، کنگره میتواند هدایت و حفظ تماسهای دیپلماتیک و فرد به فرد با ایران را برعهده بگیرد. وزیر خارجهی پیشین آمریکا، جان کری و وزیر امور خارجهی ایران، جواد ظریف توانستند برای اولین بار پس از انقلاب اسلامی، کانالهای ارتباطی سطح بالایی را بین آمریکا و ایران ایجاد کنند. اعضای کنگره میتوانند همچون گذشته جلسات بیسر و صدایی با همتایان ایرانی خود داشته باشند.
با اجرای این دستور کار، کنگره میتواند همزمان سه پیام ارسال کند. پیام اول به ایران برای نشان دادن اینکه در صورتی که ایران فعالیتهای خود را در خاورمیانه محدود کند، آمریکا مایل است به دوستان خود [به طور بالقوه یعنی ایران] کمک کند. پیام دوم به ترامپ در مورد اینکه قوهی مقننه و مجریه میتوانند زمینههای مشترکی پیدا کنند. و به مردم آمریکا نیز این پیام را بفرستد که جمهوریخواهان و دموکراتها میتوانند در مورد اولویتهای اصلی سیاست خارجی خود در کنار هم باشند.