سارا دماوندان- آنها به «شاخهای مجازی» شهرت دارند. هر اقدامی انجام میدهند تا دیده شده و بر تعداد دنبالکنندگان یا «فالوور»های خود در صفحات مجازی بیفزایند.
انتشار عکس با آرایش و پوشش نامتعارف، انتشار ویدئو با رفتارهای ناهنجار در موقعیت و مکانهای گوناگون و همچنین به نمایش گذاشتن سبک زندگی لوکس که در اصطلاح کاربران اینستاگرامی «لاکچری» نامیده میشود، از مشخصات اصلی این افراد است.
نگاهی به صفحات کاربری آنها، شما را با تعدادی اعداد و ارقام عجیب و غریب نجومی روبرو میکند که نشان از پرطرفداران بودن صفحات آنهاست. هر کدام دارای هواداران بسیاری هستند که عکسها و فیلمهای آنان را به دفعات منتشر میکنند تا بیشتر دیده شوند. اما در میان طرفداران و حامیان آنها، تعداد بسیار زیادی نیز هستند که با به کاربردن الفاظ نامناسب، رفتار و کردار این اشخاص را مورد سرزنش و انتقاد قرار داده و با هشتگ «احمقها را معروف نکنیم»، این افراد را به دیگران معرفی کرده و رفتارهای آنها را زشت میخوانند. هر چند که این هشتگ نیز راهی برای دیده شدن این افراد است اما میتوان آن را نگاهی معترضانه به این رفتارها تعبیر کرد.
نوجوانان و جوانانی با میانگین سنی ۳۰ سال از اعضای ثابت انتشار عکس و فیلمهای جنجالی هستند. بسیاری از مردم، دیده و مطرح شدن را به عنوان عقدهگشایی و کمبودهای دوران کودکی و نوجوانی ارزیابی میکنند و برخی دیگر کمبودهای فرهنگی و آموزشی در استفاده از رسانههای عمومی و مجازی را از دلایل این رفتارها میدانند.
آزاده زارع دانشجوی دکترای فلسفهی تعلیم و تربیت و همچنین استاد دانشگاه، در گفتوگویی با کیهان لندن به بررسی و شناخت اینگونه رفتارها میپردازد.
-واقعا دلایل حضور پررنگ نوجوانان و جوانان در شبکه های اجتماعی نظیر اینستاگرام چیست؟
-موارد عمدهای وجود دارد. از نظر من بیکاری فراگیر و اوقات فراغت ناتمام را میتوان دلیل اصلی حضور نوجوانان و جوانان در فضای مجازی دانست. معمولا فردی که مسئولیت چندانی ندارد و یا شغلی درآمدزا که نیازمند صرف زمان و دقت بسیار باشد، برای پر کردن بیکاری خود جذب فضاهای متعددی مانند شبکههای اجتماعی میشود. دلیل دیگر میتواند نیاز به حضور بدون سانسور در جمع همسالان باشد زیرا در این سنین، پذیرفته شدن بدون نقاب یا سانسور، از اهمیت بسیاری برخوردار است و این پذیرش بیش از هر جای دیگر، در جمع همسالانی که شباهت فرهنگی و رشدی بیشتری با آنها دارند، امکانپذیر است.
-آیا میل به دیده شدن را نیز میتوان از دلایل استقبال نوجوانان و جوانان دانست؟
-میل شدید به دیده شدن از تأثیرگذارترین دلایل استقبال از شبکههای اجتماعی نظیر اینستاگرام است زیرا انسان به طور معمول مجبور است برای پاسخ دادن به این خواسته خود، زمان زیادی را صرف بازسازی اطلاعات و شخصیت و تغییر طبقه اجتماعی و شغلی خود کند. به طور مثال، نوشتن یک داستان، اختراع یک دستگاه، احداث یک ساختمان، راهاندازی یک شرکت و مواردی از این دست، نیازمند صرف زمان، انرژی و هزینه قابل توجه است. اما توجهی که انجام این امور برای فرد فراهم می آورد امری گذراست و برای قرار گرفتن دوباره در این وضعیت خوشایند، مجبور است راه تازهای در پیش گیرد. این در حالیست که حضور در شبکههای اجتماعی به او اجازه میدهد در کمترین زمان، با کمترین هزینه به طور مداوم در معرض توجه باقی بماند.
-اینترنت تا چه اندازه در این دیده شدنها نقش دارد؟
-دسترسی به اینترنت در سراسر کشور به نوجوانان و جوانان این اجازه را میدهد که در جریان آخرین تغییرات در صحنهی مد قرار گرفته و با فرهنگ ساکنین شهرها و طبقات مختلف اقتصادی آشنا شوند. در نتیجه، میل شدید به درنوردیدن مرزهای جغرافیایی و آشنایی با فرهنگ، سنن و مدهای موجود در آنها تقویت میشود و جذابیت این موضوعات مدت زمان استفاده از شبکههای مجازی را افزایش میدهد.
-در کنار استفاده زیاد از اینترنت ما شاهد یکسری رفتارهای ناهنجار و خلاف عرف اجتماعی و همچنین دینی هستیم، ریشه این رفتارها در کجاست؟
-مهمترین نکته تأخر فرهنگی است. رشد روزافزون تکنولوژی و سرعت بالای آن این امکان را به وجود میآورد که مردم در دورافتادهترین نقاط بتوانند از جدیدترین مظاهر تکنولوژی استفاده کنند. اما مشکل از آنجا شروع میشود که مردم به ابزاری دسترسی پیدا کنند که فرهنگ استفاده از آن را ندارند. متأسفانه در ایران بیش از آنکه تلاشی برای فرهنگسازی استفاده از تکنولوژیهای ارتباطی صورت گیرد، سعی در انکار و طرد آنها بوده است. حال آنکه با وجود تمام محدودیتها، طیف وسیعی از مردم از جدیدترین این ابزار استفاده میکنند. این شکل استفاده از شبکههای مجازی به آن ماهیتی غیرقانونی میبخشد و زمینه آن را فراهم میآورد تا افراد برای بروز رفتارهای ناهنجار و خلاف قانون دستی باز داشته باشند. این رفتار ناهنجار، پوشش نامناسب، آرایش افراطی و عجیب و اشاعه تصاویر برهنه و نیمه برهنه را نیز شامل میشود.
-وجه مشترک این افراد نبود نگرانی از برخورد خانواده و والدین با آنهاست، این آرامش از کجا نشأت میگیرد؟
-نبود کنترل خانواده از مهمترین عوامل این رفتارهاست. سرعت پیشرفت تکنولوژیهای ارتباطی موجب شده تا والدین شاغل و خانهدار، فرصت کافی برای یادگیری و استفاده از آنها را در اختیار نداشته باشند. این در حالیست که نوجوانان از سالهای کودکی با اسمارت فون و گجتهای مختلف بزرگ شدهاند و به راحتی از نسخههای جدیدتر استفاده میکنند. آنها از ناتوانی والدین خود در استفاده از تکنولوژیهای تازه خبر دارند و میدانند کنترل نمیشوند و یا دایره کنترل خانوادهشان بسیار محدود است. از این رو به رفتارهای پرخطر رو آورده و بدون ترس با دیگران همراه میشوند.
-در برهه زمانی بسیار کوتاه ما با یک شکاف فرهنگی عمیق روبرو شدیم، آیا این مسئله میتواند در بروز رفتارهای نامتعارف نقش داشته باشد؟
-بدون شک شکاف فرهنگی موجود در جامعه نقش مهمی در این زمینه بازی میکند. نادیده گرفتن تغییرات فرهنگی موجود در جامعه از سوی نهادهای آموزشی و رسانهها، موجب شده شکاف عمیقی میان فرهنگ رسمی که قرار است فراگیران برای پذیرش آن آماده شوند و فرهنگ غیر رسمی که خانواده و اجتماع فرد را بدان مجهز میکنند وجود داشته باشد. وجود این شکاف از سویی تعالیم آموزشی را بی اثر میکند و از طرف دیگر زمینهی سرپیچی کودکان از فرهنگ خانواده و اجتماع را فراهم میآورد زیرا سرپیچی را آموختهاند و در پنهانکاری مهارت دارند. به همین دلیل انتشار تصاویر و فیلمهایی با ظاهر و موضوع خلاف دین و اخلاق اجتماعی که آموختهاند برای آنها امری ساده است و انتظار ندارند به خاطر این رفتار تنبیه شوند.
-آیا میتوان عملکرد ضعیف سازمانهای آموزشی رسمی و غیر رسمی در الگوپردازی برای نوجوانان را نیز در این میان مقصر دانست؟
-ما با یک شکاف فرهنگی عمیق روبرو هستیم و همین مسئله موجب میشود رسانهها و نهادهای آموزشی رسمی الگوهایی را به جامعه معرفی کنند که در دنیای واقعی نوجوانان و جوانان جایگاهی ندارند. آنها از هنرمندان، نویسندگان، دانشمندان و سیاستمداران الگوبرداری نمیکنند زیرا این افراد را از خود جدا میبینند، در مقابل، فضاهای مجازی مانند اینستاگرام این فرصت را فراهم میآورد تا نوجوانان تحت تأثیر گروه، جرأت دست زدن به رفتارهای ناهنجار و غیرقانونی را پیدا کنند. برخی از این افراد به دلیل شجاعتی که به خرج دادهاند مورد توجه سایر همسالان خود میگیرند و استقبال از عکسها و فیلمهاشان آنها را به الگوهایی برای جوانترها تبدیل میکند. به همین دلیل در سالهای اخیر شاهد حضور ناگهانی دختران و پسرانی با پوششها و رفتارهای نامتعارف هستیم که فالوورهای بسیاری دارند. افرادی که گاه حتی نمیتوانند یک جمله فارسی را بدون اشتباه بنویسند یا بیان کنند.
-از نگاه شما چه میزان فاصله بین واقعیت و تظاهر رفتاری و شخصیتی در این دسته افراد وجود دارد؟
-فضای مجازی به دلیل ماهیت خود، افراد را دور از دسترس و پشت پنجرههای زرین نگه میدارد. چیزی که برای نوجوانان و جوانان (عمدتا از طبقات متوسط و پایین جامعه) خوشایند است. آنها با درآمدن به رنگی که تصور میکنند رنگ طبقه بالای جامعه است، وانمود میکنند افرادی ثروتمند هستند. از این رو شاهد رواج اصطلاحاتی همچون (کوئین- پرنس- لاکچری) در این فضاها هستیم. شاید تماشای فیلمهای تبلیغاتی (بخصوص محصولات ماهواره) این تصور را به وجود آورده که ولنگاری، داشتن روابط بدون مرز و پایبند نبودن به اصول اخلاقی، از خصیصههای طبقه ثروتمند جامعه است. نیاز به تأیید دیگران و تصور پذیرفته شدن از سوی افراد ثروتمند (آرزوی به دام انداختن جنس مخالف از این طبقه برای ازدواج و یا تأمین هزینههای زندگی) گاه چنان رویایی شیرین به نظر میرسد که آنها حاضرهستند برای امتحان بخت خود، مرزهای اخلاق را شکسته و دست به رفتارهای غیرمنتظره بزنند.