فیروزه رمضان زاده- گدایی یا «تکدیگری» پیش از آنکه یکی از آسیبهای مهم شهری باشد بیشتر پیامدی ناشی از مشکلات اقتصادی و اجتماعی حاکم بر یک جامعه است.
در طول سال های گذشته تا کنون مسوولان شهر تهران بارها از شناسایی و جمعآوری گدایان یا «متکدیان» خبر دادهاند؛ همین طور کودکانی که وادار به گدایی میشوند یا زنان کارتنخوابی که کودکان خود را برای گدایی کرایه میدهند. مسوولان شهری در پایتخت بارها اعلام کردهاند که این پدیدهی اجتماعی، سازمانیافته است اما هیچگاه با نگاهی همدلانه اقدامی موثر برای ساماندهی، جامعهپذیری و بازگشت این افراد به اجتماع انجام ندادهاند.
شهابالدین چاوشی، معاون سیاسی و اجتماعی استاندار تهران در روز ۳۰ اسفندماه ۱۳۹۵ در گفتگویی با «خبرآنلاین» اعلام کرد که گدایان تهران، «مهاجر و مجرم» هستند و پلیس باید آنها را جمع کند.
به گفته وی، یکی از راهکارهایی که افراد مهاجر در تهران برای کسب درآمد پیدا میکنند این است که به تکدیگری روی آورند.
با همین نگاه، پیشتر، معاون خدمات اجتماعی سازمان رفاه و مشارکتهای اجتماعی شهرداری در خردادماه ۱۳۹۰ گفته بود برخی از متکدیان خارجی برای زیارت و با گذرنامه وارد کشور میشوند و سپس برای گدایی، به تهران میآیند.
در سالهای اخیر شمار افرادی که در تهران و سایر شهرهای بزرگ ایران گدایی میکنند افزایش یافته است. کارشناسان علت این مساله را افزایش بیکاری، گرانی و نابسامانیهای اقتصادی میدانند.
برخورد خشن با گدایان فایده ندارد
کارمند یک شرکت دولتی که در روزهای عید به دلیل دیسک کمر در خانه استراحت میکند به کیهان لندن میگوید: «در مورد متکدیها دو تصویر بین عوام هست؛ یکی اینکه اینها سازماندهی شده و باند هستند و دوم اینکه نیازمند هستند. متاسفانه طی سالهای اخیر و با موج مهاجرتها به تهران واقعا نمیشود تشخیص داد اینها از کدام گروه هستند اما فارغ از مجرم بودن یا نبودن به نظر برخورد قهری با خود متکدیان فایده ندارد، به نظرم متکدیان سازماندهی شده هستند ولی باید باند آنها را متلاشی و سردستههایی که با اینها کاسبی میکنند را دستگیر کرد و اینها را به عنوان نیروی کار آموزش داد و از آنها استفاده کرد. فراموش نکنید اینها نیروی کار غیررسمی و بالقوهی اجتماع هستند.»
یک خانم مترجم که در یک شرکت خصوصی در شهر کرمان زندگی می کند با اشاره به افزایش شمار گدایان در تهران میگوید: «دلیلاش یک چیز هست: توسعهی بدقواره! وقتی که ما با برنامههای یکشبه مردم شهرستانها را ترغیب کاذب به مهاجرت به تهران میکنیم آنها هم خارج از ظرفیت معمول وارد ساختار اقتصادی شهر میشوند و در این میان سودجوها از اینها بهرهبرداری میکنند.»
او ادامه می دهد: «این مساله در کرمان فرق میکند و با مقیاس کوچکتری نسبت به تهران اتفاق میافتد، اما مثلاً در تبریز یا یزد این مساله تکدیگری را نداریم چرا که روند توسعه شهری در این شهرها منظم بوده و اقشار جامعه صدمه چندانی ندیدند. هر جا روند توسعه بد باشد علائماش به صورت آسیبهای اجتماعی در بدنه شهرها پیدا میشود. نمیدانم چرا آنها را مجرم میدانند ولی باید به جای اقدامات قهری روی اقدامات آموزشی حساب باز کنند.»
به جای ریشهکن کردن فقر، گدا را مجرم میدانند
یک جوان ۳۵ ساله که در یکی از مراکز فروش کفش در خیابان بهارستان به عنوان پیک موتوری فعالیت میکند میگوید: «من از این واژه گدا متنفرم، اما تکدیگری واقعا چهره بدی به شهر ما میدهد، به نظرم این معاون استاندار گدای ادب است که نتوانسته نظر خود را خیلی مودبانه بیان کند: «مهاجر و مجرم»! این مسوولان چون نمیتوانند مساله را حل کنند کل صورت مساله را پاک میکنند، یعنی به جای این که فقر و بیکاری را ریشهکن کنند فقط گدا را مجرم تلقی میکنند، اینها را یک مدت جمعآوری میکنند دوباره روز از نو روزی از نو، هیچ چیزی درست نمیشود، اینها هیچ کارشان کارشناسی و مثمر ثمر نیست، فقط مقطعی کار میکنند، می خواهند جلوی چشم باشند و بگویند ما این اقدامات را انجام دادهایم، واقعا متاسفم برایشان، دولت ما کاسب است، دولتی که کاسب باشد مردماش سختی می کشند، قبلا سه تا قشر داشتیم قشر فقیر، متوسط و سرمایهدار؛ الان در ایران قشر وسطی وجود ندارد یا باید فقیر باشی یا ثروتمند.»
یک خانم جوان که در یکی از پاساژهای تولید لباس در بازار تهران کار میکند در این زمینه معتقد است: «الان چندین سال است نزدیکهای عید که میشود بازیدکنندگان و گردشگران خارجی یا شخصیتهای سیاسی که میخواهند وارد پایتخت شوند دولتمردان، استاندار یا شهردار در ارتباط با گداها دست به دست هم میدهند و میگویند اینها را جمعآوری می کنند، ۴۸ ساعت، ۷۲ ساعت تا یک هفته ضربتی از سطح شهر جمع میکنند به مراکزی میبرند، نمیدانم میگویند گرمخانه، گداخانه، به هر حال، این بدبختها را نگهداری میکنند تا سه ماه که چهرهی شهر را مثلاً تمیز کنند، بعد از سه ماه دوباره این افراد میآیند با فکر خراب، بدون اینکه شغلی برای این افراد ایجاد شده باشد، تشنه و حریص مواد مخدر، دوباره به سطح شهر میآیند، خیلی از این افراد را در محل خودمان، میدان شاهپور میبینم، هوا که خوب باشد مثل بهار یا تابستان، مقوا و ضایعات جمع میکنند در سطح شهر پیداشان میشود. اما این مسوولان نمیآیند بستری برای این افراد فراهم کنند که مواد مخدر از بدن اینها پاک شود؛ بیایند یک جایی برای اینها درست کنند که امیدوار باشند و به زندگی برگردند.»
اگر گدایی جرم است، کمیته امداد را هم باید جمع کنند
یک آموزگار بازنشسته دولت که سعی می کند عصبانیت خود را پنهان کند با لحنی متفاوت به کیهان لندن میگوید: «خانم، معاون استانداری در تهران کارهای نیست، هیچ قدرتی ندارد؛ کسی که گدایی میکند نمیتواند مجرم باشد، در هیچ کجای قانون ننوشتهاند مجرم، مگر اینکه دزدی کرده باشد یا مال کسی را برده باشد، آدمها با میل و اراده خودشان به این افراد کمک میکنند. اگر گدایی بخواهد جرم باشد کمیته امداد را هم باید جمع کنند چون صدقه مردم را جمع میکنند، همان طور که مردم به صورت صدقه به گدایان پول میدهند به کمیته امداد هم پول میدهند.»
یک فروشنده لباس که میگوید برای فروش اجناساش از اصفهان، شهر محل سکونتاش، به تهران دائم در رفت و آمد است معتقد است: «اینکه زوم شده روی موضوع تکدیگری به نظر من بیشتر برای این است که بخواهند صورت مساله را پاک کنند و به یک زمینهایی دسترسی پیدا کنند و این افراد را به حاشیه برانند و بخواهند زمینهای جدیدی برای فروش و درآمد بیشتر بخشهای دولتی استفاده کنند چون الان تهران با محدودیت زمین مواجه است.»
او در ادامه می گوید: «اما اینکه گفته شده این افراد، مهاجر هستند و برای کسب درآمد آمدهاند، بسیاری از دکترها و مهندسها هم مهاجر هستند و به تهران آمدهاند، کلا تهران یک شهر مهاجرپذیر است، اما چرا دولت نتوانسته پیگیری کند زمینههای شغلی و رفاهی برای این افراد ایجاد کند تا حاشیهنشینی و گدایی حل شود؟ با این اتهام و بزرگنمایی کردن میخواهند صورت مساله را پاک کنند.»
یک خانم جوان دانشجو هم معتقد است: «همیشه در ایام نوروز این خبر یک خبر تکراری در مطبوعات ایران محسوب میشود، یک نفر میآید در ارتباط با معضلات اجتماعی و سازماندهی این مسائل، این خبرها را تکرار میکند و میگوید ما میخواهیم این افراد را ساماندهی کنیم، ساماندهی این افراد هم مثل سایر فعالیتهای دولت هیچ نتیجه ای ندارد چون به این موضوع ریشهای برخورد نمیکنند.»