«سیر عالم آفرینش از قوایى مکنون تا پدیده حیات و تفکر بشرى» نوشته دکتر رفیع مودت، داستان آفرینش را که شاید از شگفتآورترین داستانهاست، از لحظه خلقت تا زمان حال بازگو میکند.
بافت خاکسترى رنگ مغز انسان تودهایست از بیلیونها سلول مغزى که هر یک با هزاران سلول مغزى دیگر، از طریق تارهاى پیوسته به آن سلول، متصّل و بهطور مداوم در ارتباط است.
این دستگاه عجیب پیچیده در محفظه کوچکى قرار دارد که جز از طریق بافتهاى مرتبط به حواس پنجگانه، باصره، سامعه، ذائقه، لامسه و شامه، راه دیگرى با خارج از این محفظه ندارد. جاى شگفتى است که زاییده این ارتباطات که چیزى جز فعل و انفعالات شیمیایى و تبادلات الکتریکى بین سلولهاى مغزى نیست، پدیدهایست به نام تفکر بشرى. این پدیده عجیب از جدار محافظ مغز میگذرد و در آنى هفت آسمان را طى میکند، دل ذرّه را میشکافد و به رموز پوشیده آن آگاه میشود، حال را میگذارد و به قرون و اعصار گذشته برمیگردد ویا چون طیرى سبکبال در آسمان خیال به آیندهاى بس دور پرواز میکند.
براى آنکه به عظمت این جعبه معجزهآسا بیشتر پى بریم، میبایست به زمانى بسیار دور برگردیم، شاید صدها هزار و یا هزاران هزار سال، بلکه چندین بیلیون سال، یعنى در حقیقت به لحظه اولیه خلقت! لحظه اولیه خلقت به مفهومى که ما درک میکنیم. البته تصور آنچه پیش از این ‘لحظه خلقت’ وجود میداشت از حیطه ادراک بشر خارج است. در آن شرایط از کهکشانها واز ستارگان و از کره خاکى و از هیکل انسانى و از مغز بشرى و ذرّات مادى و هر چیز دیگر که به تصور ذهن بشر بیاید، و شاید حتّى از ابعاد زمان و مکان نیز اثرى نبود. ولى در آنى واقعهاى عظیم به وقوع پیوست که آنرا لحظه خلقت این جهان میدانیم. در چند ثانیه ذرّات عجیبى چون فوتونها، الکترونها، پروتونها و نوترونها در فضاى محدود اولیهاى که دائماً چون حبابى در حال انبساط بود پدیدار شد و بعد از دقایقى چند از ترکیب این ذرّات، ‘یونهاى’ هیدرژن که عبارت از یک پروتون، و ‘یونهاى’ هلیوم که داراى دو پروتون و دو نوترون بودند به وجود آمدند.
در اثر تشعشعات شدید، براى مدت زمانى طولانى، هیچ شیئى قابل رؤیت نبود. ولى به تدریج که فضاى اولیه منبسطتر شد، پرده مِهآلود بالا رفت و ابرهاى گسترده از گازهاى هیدرژن و هلیوم پدیدار شدند. از تجمع و برخورد این گازها در تودههاى عظیم حرارت این ابرها به درجهاى ازدیاد یافت که اولین ستارگان چون گویهاى مذاب درخشان ظاهر گشت. البته در آن زمان هنوز به غیر از هیدرژن و هلیوم و اندکى دتریوم، از اتمها و مولکولهاى پیچیدهتر و مخصوصاً از نشئه حیات اثرى نبود.
ستارگان در حقیقت کورههاى آتشین عظیمى هستند که اتم هیدرژن را به عناصر دیگر شیمیایى تبدیل میکنند. تا امروز نیز این فعل وانفعالات که در فیزیک ‘فیوژن’ نامیده میشود در ستارگان ادامه دارد. فیوژن عناصر شیمیایى با تعداد پروتونها و نوترونهاى کمترى را به هم ملحق کرده عناصرى دیگر از جدول شیمیایى ‘مندلیف’ را تولید میکند. در فیوژن نسبتى از اجرام عناصر اولّیه به انرژى حرارتى تبدیل میشود که به نوبه خود باعث تلفیق عناصر بیشتر و تداوم حیات ستارگان میگردد.
ستارگان چون هر پدیده دیگرى در زمانى متولّد میشوند و مدتّى طولانى شاید بیلیونها سال زیست میکنند و بالاخره در زمانى حیات آنها به انتها میرسد. خاتمه حیات بعضى از این ستارگان با انفجارى بس مهیب مقارن است. ستاره منفجر شده با درخششى معادل هزاران کرات آسمانى ظاهر میشود ولى بعد از مدت زمانى کوتاه پراکنده و خاموش میگردد. این انفجار عناصر ساخته شده در درون ستاره را در فضاى وسیع آسمانها منتشر میکند. ستارگان و کراتى چون کره زمین که در زمانى بعد حادث شدهاند حاوى عناصر ساخته شده در این ستارگان اولیه هستند.
اگرچه در ابتدا هیچ ستارهاى پدیدار نبود، اکنون بیلیونها کهکشان، هر یک مجموعهاى از بیلیونها ستاره، در فضاى وسیع کیهان گستردهاند. تعداد سیارات و اجرامى که در مجموع در حول این ستارگان در حرکتاند از حّد احصاء و تخیل ذهن بشر خارج است. هنوز اطلاعى از کیفیت حیات در این کرات و مرحله تکامل آنها در دست نیست، ولى میتوان مطمئن بود که پدیده حیات، با وجود بیلیاردها کرات دیگر، نمیتواند منحصر به یک کره یعنى این کره زمین باشد.
و اما کره خاکى که منزلگاه بشر و پدیدآورنده مغز انسانى است از بدایت به این صورت نبوده است. کره زمین در حدود چهار تا پنج بیلیون سال پیش از تجمع و ادغام گازها و ذرات و توده اجرام سرگردان در فضا، همزمان با تشکیل منظومه شمسى حادث شد. در اثر این برخوردها و بعضى عوامل دیگر زمین اول به حالت کرهاى مذاب در آمد ولى بعد سطح خارجى آن سرد و قارهها و اقیانوسها به تدریج ظاهر شدند. در نهایت یک لایه از گازهاى نیتروژن و اکسیژن و بعضى دیگر از گازها، جوّ اطراف کره زمین را به وجود آوردند. مولکولهاى غیرارگانیک در طول قرنهاى متوالى از این عناصر اولیه ترکیب شدند و متعاقباً مولکولهاى ارگانیک به تدریج از ترکیبات غیر ارگانیک ساخته و مواد متعدد و متنوّع موجود در زمین را تشکیل دادند.
اولین آثار حیات در حدود سه تا چهار بیلیون سال پیش به صورت حلقههاى زنجیر مانند از مولکولهاى پیچیدهاى که توانایى تجزیه و تولید مولکولهاى نظیر خود را داشتند پدیدار شدند. به تدریج این اجزاء اولیه حیات ترکیبات پیچیدهترى یافتند و به صورت موجودات تکسلولى در آمدند. موجودات تکسلولى در نهایت به موجودات چند سلولى و بعد به موجودات زنده با اعضاء و جوارح مختلف که هر یک وظیفهاى خاص را ایفا میکنند تکامل یافتند.
ساختار خاصى در هر سلول یک موجود زنده وجود دارد به نام ‘دى اِن اى’ که میتوان گفت که چون مدل و نقشهاى براى ساختمان آن موجود عمل میکند. همان طور که هر بنایى داراى طرح مخصوصى است که مطابق با آن ساخته میشود، در درون هر سلول نیز پروتئینها، که مولکولهاى اصلى سازنده موجودات زنده هستند، مطابق طرح مشخص کننده این ساختارها بنا میشوند. هر ‘دى اِن اى’ به شکل دو رشته مارپیچى است که چهار نوع مولکول ارگانیک این دو رشته را به هم پیوند میدهند. تنظیم خاص این مولکولها تعیین کننده بسیارى از مشخصّات هر موجود است. تعدادى از این مولکولها با ترتیبى خاص که نماد یک و یا معدودى از این مشخصّات است یک ژِن نامیده میشود.
یک رونوشت از این ژِنها در زمان تولید مثل به نسل بعد منتقل میشود و باعث تسلسل هر یک از انواع موجودات زنده از تکسلولى تا گیاهان و یا حیوانات میگردد. اگرچه رونوشت در اکثر موارد دقیقاً مطابق اصل است ولى به ندرت تبدیل و تغییراتى در ساختار ‘دى اِن اى’ ظاهر میشود که نسل بعد را با نسل گذشته اندکى متفاوت میسازد. در شرایطى که محیط زیست براى این نسل جدید موافق و مطلوب باشد ان نسل به حیات خود ادامه میدهد و در غیر این صورت در اندک زمانى از بین میرود. بدین ترتیب با مرور زمان انواع جدید موجودات به صور و حالات متفاوت ظاهر شده تداوم مییابند. این اساس تئورى تکامل است که داروین از اهم پایهگذاران آن است.
شکى نیست که بشر نیز از این قانون کلّى تغییر و تکامل در طبیعت مستثنى نیست. جسم بشرى از ابتداى حیات آن در این کره خاکى از صورتى به صورت دیگر تغییر کرده واز هیئتى به هیئت دیگر تکامل یافته. شاید مَثلاش چون تغییر حالات طفل از دوران جنینی است که به اشکال مختلف ظاهر میگردد و در نهایت به صورتى تکامل یافته در این عالم متولّد میشود. البته ساختمان مغز بشر نیز از اول این ترتیب و تکمیل را نداشته و ادراکات بشرى به تدریج گسترش وتکامل یافته.
به اختصار میتوان گفت که ذرّات اولیه خلقت در طى بیلیونها سال به بافت پیچیده سلولهاى مغز انسان تبدیل شده که منشاء قوه تفکّر و تعقل و احساس بشرى است. البته روشن است که فوتونها و الکترونها و پروتونها و یا نوترونهایى که در بدو خلقت ظاهر شدند، هیچ یک به نفسه داراى ادراک و یا احساس نبودند. ولى بر آن ذرات ناچیز چنان قوانین متینى حاکم میبود که در نهایت بتوانند قواى مدرکه بشر را ظاهر سازند. بنابر این میشود نتیجه گرفت که اگر چه قواى عقلانى انسان بعد از طى قرون و اعصار ظاهر شده، ولی از همان اول بالقوه موجود بوده. رنگ و بوى یک گل بالقوه در دانه آن گل مستور است که بعد در فعل با چنین جلوه و جمالى ظاهر میشود. البته واضح است که از دانه شقایق گل سرخ نمیروید و تخم سیب، ‘بِه’ به بار نمیآورد و چنانچه دانه فاقد ترتیب و ترکیب لازم باشد تا ابد گیاهى از آن نخواهد رویید و میوهاى به بار نخواهد آورد.
نتیجه این است که این کیهان بى انتها از ابتدا در نهایت عظمت و کمال بوده است ولى آن کمالات مستور به تدریج ظاهر میشود، همان طور که قواى عقلانى بالقوه در طفل موجود است ولى بعد از رسیدن به بلوغ آثار آن واضح و آشکار میگردد. از این بحث کاملاً روشن است که تا چه حّد ادعاى فلاسفه مادّى بر تصادفى بودن این جهان آفرینش و به خصوص حیات و حقیقت بشرى باطل است. بر عکس روشن است که این عالم وجود از نخست داراى انتظام و طرحى جامع وکامل بوده و در هر آن مطابق این طرح کلّى در نشئه و صورتى جدید ظاهر میشود. البته فهم کامل این نظم الهى از حیطه ادراکات بشر خارج است.
به همین قسم هنوز درجات کمال انسان و تکامل جامعه بشرى بر خود بشر پوشیده است. اجتماعات بشرى شرایط بَدوى و توارى در دشتها و پناه به مغارهها و زندگى در روستاها و اسکان در شهرها و اجتماع در ممالک وسیعه را گذرانده و اکنون نزدیک به ایجاد یک تمدن فراگیر جهانى است. پیشرفتهاى مادى که در اثر تلاش دانشمندان و ترقیات معنوى انسان که حاصل تعالیم ادیان الهى است هنوز در مراحل اولیه است. بر توسعه کمالات انسانى و ترقى جامعه بشرى مرز و حدودى متصور نیست. ‘رسد آدمى به جایى که به جز خدا نبیند.’
برای خواندن کتاب «سیر عالم آفرینش از قوایى مکنون تا پدیده حیات و تفکر بشرى» میتوانید به سایت www.epuu.org مراجعه و به صورت رایگان نسخه الکترونیک کتاب را دانلود کنید. این کتاب به زبان انگلیسی Evolutionary Pathways in an Unfolding Universe نام دارد.
دکتر رفیع مودت استاد سابق دانشگاه و از پایهگذاران دانشکده مهندسی دانشگاه شیراز است. به غیر از تدریس در ایران، دکتر مودت سالیان متمادی در چهار قاره جهان به تدریس و تحقیقات علمیمشغول بوده. او در آخرین سمت قبل از بازنشستگی به عنوان استاد مهمان با گروه فوتانیک در دانشگاه کمبریج انگلستان همکاری میکرده. تحقیقات نویسنده در زمینه الکترونیک، فوتانیک و جنبههایی از فیزیک، از جمله امواج جاذبهای اجرام سماوی است.