ثبتنام متقاضیان شرکت در دوازدهمین دور انتخابات ریاست جمهوری اسلامی در ایران از روز دوشنبه، ۲۲ فروردینماه (۱۱ آوریل) به مدت ۵ روز در ستاد انتخابات کشور آغاز شد.
ثبتنام چند چهره معروف در سه روز نخست ثبتنامها باعث شد بازار خبرهای مربوط به متقاضیان گرم شود.
مصطفی میرسلیم، نامزد حزب موتلفه اسلامی و وزیر پیشین فرهنگ و ارشاد اسلامی، از اولین چهرههای شناختهشدهای است در نخستین روز برای نامزدی ثبتنام کرد. میرسلیم گفت: «من آمدهام تا سهم شما را از سفره پربرکت انقلاب بگیرم و به شما برسانم. من امروز نیامدهام تا حقوق نجومی بگیرم.»
قاسم شعله سعدی، نماینده پیشین مجلس و وکیل دادگستری، نیز که تا چند روز پیش از آغاز مهلت ثبتنام در پاریس بسر میبرد به ایران رفته و روز سهشنبه، ۲۳ فروردینماه، برای نامزدی ریاست جمهوری ثبتنام کرد. گفتنی است شعله سعدی در سالهای گذشته به جرم تبلیغ علیه نظام و توهین به رهبر جمهوری اسلامی در ایران زندانی بوده است.
در همان روز مهدی خزعلی، فرزند آیتالله خزعلی، که سالهاست در رکاب اصلاحطلبان به فعالیت مشغول است با حضور در وزارت کشور ثبتنام کرد. او گفت: «با تمام جهان باید تنشزدایی شود و رابطه تعامل مثبت دوجانبه برقرار شود. با کسی که مدعی است ما طلبکاریم قهر نمیکنیم.»
محمد غرضی، وزیر پیشین پست، تلگراف و تلفن و نماینده اولین دوره مجلس شورای اسلامی از اصفهان و مصطفی هاشمی طبا، وزیر پیشین صنایع و رئیس پیشین کمیته ملی المپیک ایران هم از جمله افرادی بودند که برای شرکت در انتخابات نام نویسی کردهاند.
یکی دیگر از چهرههایی که هزاران کیلومتر راه را از امریکا تا ایران پیمود تا برای انتخابات ثبتنام کند، هوشنگ امیراحمدی، رئیس شورای ایرانی آمریکایی و استاد روابط بینالملل در دانشگاه راتگرز آمریکا (دانشگاه ایالتی نیوجرسی) و مدیر مرکز مطالعات خاورمیانه این دانشگاه است.
هوشنگ امیراحمدی در سالهای گذشته برای بهبود روابط جمهوری اسلامی و آمریکا فعالیتهای زیادی انجام داده و به گفتهی خودش با مقامهای دو کشور تماس داشته است.
دهانکجی به رهبر جمهوری اسلامی
در این میان یکی از ثبتنامهای خبرساز که حتی در رسانههای خارجی و غیر فارسیزبان نیز بازتاب زیادی داشت از سوی محمود احمدینژاد بود. محمود احمدینژاد، رئیس دولتهای نهم و دهم از سال پیش تحرکاتی با هدف زمینهسازی برای ورود به کارزار انتخابات ریاست جمهوری انجام داد. اما با جدی شدن بحث ورود وی به انتخابات، علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی وارد صحنه شد و از او خواست که در انتخابات شرکت نکند. خواستهای که به عنوان «توصیه به برادر مؤمن» نیز از پشت تریبون توسط رهبر جمهوری اسلامی مطرح شد. پس از آن محمود احمدینژاد مهرماه ۹۵ در نامهای خطاب به رهبر جمهوری اسلامی اعلام کرد که در انتخابات ریاست جمهوری کاندیدا نمیشود.
پس از مدتی نام حمید بقایی به عنوان نامزد مورد حمایت محمود احمدینژاد و حامیاناش مطرح شد. حمید بقایی که در دولت احمدینژاد معاون اجرایی رئیسجمهور، رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و دبیر شورای عالی مناطق آزاد کشور بود در اسفندماه ۹۵ نیز مورد حمایت رسمی اسفندیار رحیم مشایی نیز قرار گرفت و به عنوان نامزد رسمی تیم احمدینژاد وارد صحنه رقابتهای انتخاباتی شد.
در حالی که با شروع ثبتنام داوطلبان نامزدی انتخابات ریاست جمهوری انتظار ثبتنام فقط حمید بقایی میرفت اما محمود احمدینژاد نیز به همراه وی داوطلب نامزدی انتخابات ریاست جمهوری شد.
پیش از شروع ثبتنام نامزدها، حمید بقایی در نامهای به وزارت کشور، محمود احمدینژاد و اسفندیار رحیم مشایی را به عنوان نمایندگان خود به این وزارتخانه معرفی کرده بود که به اعتقاد بسیاری، همین عمل مقدمه حضور احمدینژاد در ستاد انتخابات وزارت کشور برای ثبت نام در انتخابات بود.
این اقدام محمود احمدینژاد را بسیاری دهانکجی به رهبر جمهوری اسلامی ارزیابی میکنند. در عین حال رد صلاحیت او و حمید بقایی میتواند مقدمهای بر آغاز یک روند انتقادی متفاوت در بدنهی جمهوری اسلامی باشد. چنانچه احمدینژاد پیشتر تهدید کرده بود که رد صلاحیت بقایی برای نظام هزینهای سنگین به همراه خواهد داشت.
این همه در حالیست که تا زمان تنظیم این گزارش، چهرههایی چون سیدابراهیم رئیسی و حسن روحانی برای شرکت در انتخابات ثبت نام نکردهاند حال آنکه نام این دو حجتالاسلام به عنوان نامزدهای اصلی انتخابات پیش رو بر سر زبانهاست و پیشبینی میشود تا پایان مهلت ثبتنام داوطلبان، چهرههای قابل توجه دیگری نیز مطرح شوند.
بر اساس قوانین جمهوری اسلامی پس از پایان مهلت ثبتنام متقاضیان، شورای نگهبان بین ۵ تا ۱۰ روز فرصت دارد تا صلاحیت نهایی نامزدها را تأیید کند که همان نیز باید مورد تأیید ولی فقیه باشد.
در سال ۹۲ و برای انتخابات دولت یازدهم چهرههایی چون اکبر هاشمی رفسنجانی، اسفندیار رحیم مشایی، مسعود پزشکیان، علی فلاحیان، علیرضا زاکانی، منوچهر متکی و قاسم شعله سعدی توسط شورای نگهبان رد صلاحیت شدند.
از دختر خردسال تا کلاه شاپو
جدا از چهرههای حکومتی که با هدف جنگ قدرت برای انتخابات ریاست جمهوری ثبتنام کرده و در شرایطی که سیاستمداران مخالف نظام جمهوری اسلامی شانسی برای حضور در رقابتهای انتخاباتی در ایران ندارند، حضور صدها متقاضی برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری نیز همواره قابل تامل است زیرا هر بار این اتفاق میافتد.
صف طولانی از افراد پیر و جوان، بیکار و بی سواد که داوطلب ریاست دولت در ایران امروز هستند بدون شک نشانهی کوچک شدن قامت رئیس دولت زیر سایهی نظام اسلامی است که بویی از جمهوریت نبرده است.
در این ماجرا که هر چهار سال یک بار تکرار میشود، هجو و ریشخند نظام به جایی رسیده که پدری، با استناد به نبود شرط سنی برای متقاضیان ریاست جمهوری، دست دختر خردسالاش را گرفته و به ستاد انتخابات کشور رفته تا دخترک را برای انتخابات ریاست جمهوری نامزد کند. متقاضی دیگری میگوید در صورت ریاست جمهوری کشت خشخاش را در ایران آزاد میکند و دیگری با سبیلی کلفت و موهایی فرفری در مقابل خبرنگاران میایستد و میگوید از اینکه کارمندان ستاد انتخابات کشور کلاه شاپو و لُنگاش را موقع ورود به ساختمان ستاد انتخابات از او گرفتهاند عصبانی است وتهدید میکند در صورت برنده شدن در انتخابات، وزارت کشور تاوان این حرکت را پس خواهد داد.
شماری از زنان نیز در دورههای اخیر داوطلب مقام ریاست قوه مجریه میشوند در حالی که هم طبق قانون و هم به تصریح وزات کشور، نه تنها «رجال» شامل زنان نمیشود بلکه اگر هم میشد، هیچ کدام از این داوطلبان شرط دیگر، یعنی «رجل مذهبی و سیاسی» بودن را ندارند!
به هر روی، سیرک سرگرمکنندهای است که به نظر میرسد با هدایت حکومت برای پنج روز به نمایش عمومی گذاشته میشود و این متقاضیان خاص، مورد توجه ویژه صدا و سیمای رژیم و رسانههای مختلف قرار میگیرند. البته با اینکه شورای نگهبان هم همواره از این همه متقاضی ابراز نارضایتی کرده، ولی به نظر میرسد تنها پاسخی که میتوان برای این نمایش مضحک یافت، همانا توجیه نظارت استصوابی باشد.
روشنک آسترکی