(+ویدیو) سعید کریمیان، موسس و مدیر شبکه ماهوارهای جِم (GEM TV) شامگاه یکشنبه ۱۰ اردیبهشت (۳۰ آوریل) در یک سوءقصد به قتل رسید. تحقیقات دربارهی چگونگی این ترور بلافاصله از سوی پلیس ترکیه آغاز شد.
هنوز هیچ گروه یا فردی مسئولیت این سوءقصد را به عهده نگرفته است. گرچه یکی از مقامات شهرداری در استانبول گفته احتمال دارد ترور مدیر شبکه جم به دلیل اختلافات مالی بوده، اما پلیس همچنان در اینباره سکوت کرده و در مقابل، نزدیکان سعید کریمیان، عوامل جمهوری اسلامی را در این قتل دخیل میدانند.
امیرعباس فخرآور، نویسنده کتاب «رفیق آیتالله» و عضو «کنگره ملی ایرانیان مقیم آمریکا» که خواهر وی همسر برادر سعید کریمیان است، در گفتگو با کیهان لندن به دلایل این سوء قصد پرداخته است.
-آقای فخرآور، وضعیت پیگیری سوء قصد به سعید کریمیان به کجا رسیده؟
-این حادثه شوک بزرگی به خانواده بود، سعید از مدتها قبل تصمیم گرفته بود که دفتر تلویزیون «جِم» در ترکیه را تعطیل کند و به لندن برود و مراحل پایانی این انتقال را انجام میداد. بهخصوص بعد از حکم غیابی که برای او صادر شده بود تلاش خود را بیشتر کرد تا به سرعت این انتقال انجام شود و فعالیتهای خود را در دفتر مالزی و لندن گسترش بدهد و عمدتا در این دو کشور کار کند.
-چه حکمی؟
-سه ماه پیش دادگاه انقلاب در ایران برای او به اتهام تبلیغ علیه نظام حکم غیابی داد، شش سال زندان. اگر خاطرتان باشد برای گوگوش و نیکآهنگ کوثر هم حکم غیابی صادر شد. سعید بعد از این حکم چندبار تهدید شد و در نهایت تصمیم گرفت دفتر ترکیه را به دلیل ناامن بودن تعطیل کند و به مالزی منتقل کند و دفتر مرکزی هم در لندن باشد. از قبل هم در لندن دفتر داشتند. البته در مالزی هم یک دفتر بزرگ داشتند ولی این اواخر ترکیه یک جوری به دفتر مرکزی تبدیل شده بود.
-فکر میکنید قتل از طرف کدام فرد یا گروه برنامهریزی شده باشد؟
-ضاربین دقیقاً تعدادی از گلولهها را به سر او شلیک کردند، شبیه فیلمهای هالیوودی، ساعتهای ورود و خروج او کنترل میشده. در کمین نشستند که او را بزنند. به همراه او یک مشتری عرب کویتی هم کشته شد که مثل اینکه برای دادن تبلیغات به دفتر سعید آمده بود. گویا یک شرکت ساختمانسازی بزرگ داشته و دنبال پخش تبلیغ از شبکه بوده. دقایقی پس از خروج از شرکت، یک اتومبیل جیپ مقابل آنها میپیچد و از فاصله نزدیک به آنها شلیک میشود. ضاربین در اتوبان ماشین را میسوزانند که اثر انگشت و دیانای و هیچ اثری باقی نماند. من صددرصد مطمئن هستم جمهوری اسلامی این ترور را انجام داده. این کار به طور دقیق و حرفهای انجام شده است.
-دلیل اختلاف جمهوری اسلامی با سعید کریمیان و خانوادهی او چه بود؟
-محمد پسر کوچک خانوادهی کریمیان است، که شوهرخواهر بنده است، تقریبا همه اعضای خانواده شش سال پیش بازداشت شدند. آن زمان این فکر وجود داشت که اینها دارند علیه نظام اقدام میکنند و با این اتهام همهشان دستگیر شده بودند. ولی اینها چون هیچ تجربهای در مورد برخورد نداشتند، نمیدانستند چه بکنند. یادم هست وقتی آزاد شدند، شاید پنج سال پیش یا بیشتر، خواهرم به من زنگ زد و گفت که همه خانوادهی اینها در ایران دستگیر شده بودند. گفتم پس چرا هیچ خبری از جایی نیامد بیرون؟ گفت که همه خانواده را تهدید کرده بودند و اینها هم خیلی ترسیده بودند و همه با هم تصمیم گرفتند درباره این موضوع اصلا صحبت نکنند. گفتم آخر این چه کاریست؟ وقتی دستگیری پیش میآید باید سریع از طرف افکار عمومی فشار وارد بکنند، گفت بیا خودت به محمد بگو. من هم آن موقع تازه محمد داماد ما شده بود، به او توضیح دادم و گفتم ما با سازمان عفو بینالملل رابطه داریم، با سازمانهای حقوق بشری در ارتباطیم، این خبرها را نباید بگذارید بماند، خطرناکتر است، و رژیم دستاش بازتر است اگر بداند هیچکس اعتراض نمیکند. محمد گفت چه کار کنم؟ من واقعا نمیدانم، بیا و با سعید صحبت کن. در اسکایپ با سعید که در لندن بود و با محمد از مالزی و من هم در آمریکا صحبت کردیم. به سعید گفتم شما باید این را رسانهای بکنید. گفت آخه الان به بیزنس ما آسیب میزند و کسانی که بخواهند آگهی بدهند وحشت خواهند کرد. گفتم لااقل غیر مستقیم از یکجایی باید این را مطرح کرد. گفت از هر جایی خبر برود، ما دچار مشکل میشویم، ما این همه ضرر کردیم تا همه چیز را بیاوریم بیرون و حالا که دوباره دارد پا میگیرد این ضربه میزند. حالا کارمان را انجام میدهیم و اگر لازم شد مطرح میکنیم. من مشخصات سازمانهای حقوق بشری را به سعید دادم و گفتم هر وقت فکر کردید که به این احتیاج هست که ما وارد عمل بشویم و کمپین حقوق بشری برای شما هماهنگ کنیم خبر بدهید. بعد پرسیدم که همه خانواده را خارج کردید؟ گفت آره، فقط پدر و مادرم هستند که آنها هم میآیند و به ما سر میزنند ولی آنها را هم کامل میآوریم بیرون.
به هر حال، از زندان که بیرون آمدند به تدریج و بدون سر و صدا، زندگی و کسب و کارشان را از ایران خارج کردند. همه سابقه زندان دارند، خواهرها، برادرها. رژیم علیه اینها تبلیغات منفی زیادی کرد. در دورهای آنها را به همکاری با مجاهدین نسبت داد، عکس فتوشاپی درست کردند. پس از آن ضد تبلیغ را شروع کردند و عنوان شد با رژیم و سپاه همکاری دارند.
وزارت اطلاعات خانوادهی کریمیان را به اتهام تبلیغ و ترویج مسیحیت و برپایی کلیساهای خانگی دستگیر کرده بود. آنها متهم به تبلیغ علیه نظام و اقدام علیه امنیت ملی بودند. اما خانواده حتی خبررسانی هم نکرد. چون تمام خانواده را تهدید کردند که خبری به بیرون منتشر نکنند، آنها هم از ترس صدمه خوردن به کسب و کارشان چیزی بیان نکردند. در مجموع آنها هم مخالف رژیم بودند.
یک سال پیش رژیم جمهوری اسلامی که از گرویدن تعدادی از اعضای خانواده کریمیان و خانواده فخرآور به مسیحیت مطلع شدند، با روشهای مختلف، اقدام به ضبط مخفیانه ویدیوهای اسکایپی از محمد کریمیان و سایه فخرآور کردند تا به این شکل هر دو خانواده را به ارتداد از دین متهم کنند. با تهیه چندین برنامه از مجموعه این ویدیوهایی که مخفیانه تهیه شده بود، وانمود کردند شبکه «جم» سیاست مسیحیسازی گسترده را در داخل ایران پیگیری میکند و از همین روش هم استفاده کردند تا بتوانند حکم قتل مدیران شبکه را از مراجع تقلید بگیرند. این برنامهها بارها از شبکههای سراسری صدا و سیمای رژیم پخش شده.
-ممکن است بخشی از ارتباط تجاری شرکت سعید کریمیان با سپاه بوده باشد؟
-من از جزییات تبلیغاتی که او برای اسپاسنر شبکه میگرفت خبر ندارم، اما کمپانیهای زیادی برای تبلیغ میآمدند و تلویزیون هم آگهیهای آنها را پخش میکرد ولی سعید تاکید داشت چون شبکه ما سیاسی نیست و اجتماعی و بیزنسی است تبلیغات در آن هم باید شرایطی داشته باشد. اما رژیم همیشه اتهام میزد که این شبکه در حال از بین بردن فرهنگ اسلامی است. صحبت از این بود که فتوای مراجع را گرفتهاند برای حرام بودن این تلویزیون.
خانواده کریمیان داخل کشور بیزنس و ملک داشتند ولی هرچه داشتند فروختند تبدیل به پول کردند و در بیرون سرمایهگذاری کردند. سعید کریمیان خودش خیلی خوشفکر بود و خیلی خوب بیزنس را درک میکرد. دفتر اصلیاش در لندن بود و تابعیت انگلیس را داشت.
-فکر میکنید هدف قرار دادن او ارتباطی به فعالیتهای شما داشته باشد؟
-نمیتوانم در این باره چیزی بگویم، واقعاً قضاوت سخت است، اما بارها و بارها رژیم اسم سعید کریمیان و فخرآور را کنار هم قرار داد، نسبت فامیلی باعث شد تا عنوان کنند قصد ایجاد شبکه خطرناکی علیه رژیم را دارند. هفتهای نبود که رژیم مقالهای منتشر نکند و درباره این ارتباط فامیلی و اینکه خطرناک هستند ننویسند.
-خانواده سعید کریمیان و همینطور خواهر شما به همراه همسرش (برادر سعید) بعد از این ترور به ترکیه سفر کردهاند، ایا فکر نمیکنید در خطر باشند؟
-با محمد در این باره صحیت کردم، نگرانی هست، اما وقتی خودم را جای آنها گذاشتم دیدم خطر بیمعنی میشود؛ باید پیگیر ماجرا بود، تلفنهایی را که بر اساس ارتباط قبلی از پلیس و دستگاه امنیتی ترکیه داشتم در اختیارشان قرار دادم تا موقع لزوم با آنها تماس بگیرند.
–خانواده کریمیان به طور کلی چه کسب و کاری در ایران داشتند؟
-شرکت و کارخانههای تولیدی و خرید و فروشهای مختلف، با بیرون ارتباطات صادرات داشتند، لوازم ساختمانی و لوازم خانگی…
-اینکه میگویید علیه نظام، در رابطه با چه گروهی؟
-رژیم اول اینها را بست به مجاهدین و یکی از عکسهای سعید را با فتوشاپ بسیار احمقانهای که بین همکاران بیزنس خودش بود درآورده بودند و گذاشته بودند در یک عکسی که اعضای شورای ملی مقاومت و خانم رجوی بودند. من همان موقع هر دو عکس را در فیسبوک خودم گذاشتم. عکس طوری بود که انگار سعید از همه اینها بلندتر است در حالی که قد سعید بلند نبود. کوچکترین ارتباطی هیچ وقت بین سعید و مجاهدین وجود نداشته. پس از آن هم به خاطر نسبت فامیلی گفتند که اینها شبکه فخرآورند و فخرآور با ازدواج فامیلی میخواهد تلویزیون را در اختیار بگیرد علیه نظام و از این حرفها.
اینها آدمها را از هستی و داراییشان ساقط کردند. هر وقت عشقشان کشید به خانه مردم ریختند، دستگیر کردند، اعدام کردند حالا با وقاحت نامزد انتخابات میشوند. این نیست که هر کسی فعالیت سیاسی بکند، تقاص پس میدهد. بلکه هر کسی تقاص پس میدهد. با این رژیم باید از بیخ و بن برخورد شود.