فقط یک روز در صدر خبرها قرار داشت! از غروب در میان «خبر»های دیگر محو شد و صبح فردای حادثه، دیگر خبری از «خبر» مرگ معدنچیان گلستان در «رسانههای خبری» نبود.
در فیلم کوتاه گفتگو با یکی از معدنچیان، منظرهی سرسبزی از تپهماهور پشت سر او دیده میشود که شاید هر بار پس از بیرون آمدن از اعماق معدن، آن هم ذغال سنگ، میتوانست یادآور بهشتی باشد که کارگران معدن «یورت» در آزادشهرِ استانِ گلستان در آن زندگی میکنند. سرسبزی و شادابی طبیعتی که کار سنگین و دشوار در معدن را میتواند تحملپذیر کند.
حادثه در همه جا پیش میآید. سوانح هنگام کار در همه جا و برای همه محتمل است. موضوع اما بر سر شرایط و امکانات است. چگونه میتوان تا حد امکان از بروز حوادث به هنگام کار کم کرد و چگونه میتوان هنگامی که حادثهای روی داد، میزان تلفات به ویژه جانی را تا حد ممکن پایین آورد.
این همه، چیزی نیست که هنگام بروز حادثه و سوانح، تازه بتوان به آن پرداخت. همهی مسوولیت حفاظت از جان کارکنان و کارگران هر موسسه و کارخانه و محلی (مانند معادن یا ساختوساز بنا و پل و سدّ و جاده و…) به کارفرما باز میگردد، چه دولتی باشد و چه خصوصی و چه، بر اساس آنچه اقتصاد ناکارآمد و فاسد جمهوری اسلامی اختراع کرده، خصولتی!
بخش بسیار کوچکی از مسوولیت به کارکنان و کارگران مربوط میشود که موارد ایمنی را رعایت کرده و از امکاناتی که در اختیار آنهاست به بهترین شکل استفاده کنند. ولی اصلا باید امکاناتی وجود داشته باشد تا بتوان انتظار رعایت آنها را داشت.
پس از بروز حادثه نیز، مانند آنچه در آتشسوزی و فروریختن ساختمان تاریخی پلاسکو شاهد بودیم، به امکانات و تجهیزات برای مهار سانحه و امدادرسانی به حادثهدیدگان مربوط است تا تلفات جانی و خسارات مالی در حد ممکن پایین نگاه داشته شوند. کمبود تجهیزات حرفهای و محدودیتهای دیگر بر دامنهی فاجعه پلاسکو افزود. معدنچیان گلستان نیز قربانی عدم امکانات ایمنی و امدادرسانی هم در معدن و هم پس از حادثه شدند.
معدنچی گلستان در فیلمی که در بالا از آن یاد شد میگوید: «اینایی که دارند بیرون میارند، رفته بودند کمک کنند. اگر ایمنی داشتیم، میتونست اینجوری بشه؟! بخش خصوصی فقط دنبال پوله. به فکر جان من نیست که. صدبار از این اتفاقات افتاده.» مسأله اما فراتر از بخش خصوصی و یک یا دو کارفرماست. اقتصاد زمانی میتواند ایمن باشد و ایمنی کارکنان خود را نیز تأمین کند که سرمایهگذاری و بهرهوری در چهارچوبی که سود همگان در آن در نظر گرفته شده باشد، مهار شود. در اقتصاد لگامگسیخته و فاسد که همه، خصوصی و دولتی و خصولتی، به دنبال سود بادآورده آن هم بدون سرمایهگذاری هستند، دیگر نمیتوان به سادگی گفت، حادثه همه جا اتفاق میافتد! سانحهی کار در همه جا ممکن است! زیرا این اقتصاد بیمار و سودجو، هنوز نفهمیده که ایمنی و حفظ تندرستی و جان کارکنان و کارگران، یکی از اقلام مهم سرمایهگذاری است!