سعدی در حکایتی آورده است: «درویشی به دهی رسید جمعی کدخدایان را دید آنجا نشسته. گفت: مرا چیزی دهید وگرنه به خدا با این ده همان کار کنم که با ده دیگر کردم. ایشان بترسیدند. گفتند مبادا ساحری باشد که از او خرابی به ده ما برسد. آنچه خواست بدادند. بعد از آن پرسیدند که با آن ده چه کردی؟ گفت: آنجا چیزی خواستم ندادند به این ده آمدم؛ اگر شما نیز چیزی نمیدادید این ده را رها میکردم و به دهی دیگر میرفتم!»
هیجانِ ترس و اضطرابِ آینده
فرِررو Ferrero فیلسوف سیاسی اواخر قرن نوزده و اوایل قرن بیستم ایتالیا در کتاب «حاکمیت» میگوید: «ترس، جانِ جهان است» و سپس توضیح میدهد که چطور در جهان همه و هر چیز یکدیگر را میترسانند و خود نیز میترسند. در دوازدهمین دور انتخابات ریاست جمهوری در ایران سازمان رأی حسن روحانی بر محور ترس و ترساندن استوار بود.
او توانست مخاطبان خود را نسبت به یک آیندهی وحشتناک زیر سایهی ریاست جمهوری سیدابراهیم رئیسی بترساند و همپای او اقتدارگرایان نیز با توجه به عملکرد گذشته و کلام و نمایشهای لگامگسیختهی خود توانستند این ترس را در جامعه تشدید کنند.
حسن روحانی و تیم تبلیغاتیاش توانستند با سازماندهی و تبلیغات قوی، خود را از کارنامهی سیاه و ناکام نظام کنار نشان دهند و منشأ و مرجع همه خفقانها، فشارها، ناکارآمدیها و تحجرها و استبدادهای جمهوری اسلامی را به تیم رئیسی نسبت دهند. روحانی حتی توانست بخشی از حافظه مردم ایران را دستکاری کرده تا سوابقی را که خودش و اعضای دولت کنونیاش دارند نادیده بگیرند. او همچنین مردم را از جنگی که رئیسی با دنیای خارج از ایران، در منطقه و جهان، راه خواهد انداخت ترساند (آن هم در حالی که جمهوری اسلامی هم اکنون دست کم در دو جنگ سوریه و یمن، حضور و مداخله دارد) و تصویری شوم از روزهای ریاست جمهوری احتمالی رئیسی برای مردم ترسیم کرد.
در این میان ،رسانههای قدرتمند و پر بینندهی فارسیزبان خارج کشور نیز در انتقال این تصویر به مردم نقش موثری ایفا کردند.
حضور هیجانی مردم پای صندوقهای رأی بعد از اعلام تمدید مدت رأیگیری نشان میدهد چه مقدار هیجان و اضطراب در حرکت دادن مردم به پای صندوقهای رأی مؤثر است. میتوان گفت نظام مشارکت گسترده در این انتخابات و روحانی ماندن خود در مقام ریاست جمهوری را مدیون آدرنالینی است که هیجان و غریزهی ترس از درگیری (داخلی و خارجی) و میل به امنیت به جان رأیدهندگان انداخت.
همه با هم برای نظام
هر چند برخی زد و خورد میان طرفداران دو رقیب اصلی این انتخابات، یعنی حسن روحانی و ابراهیم رئیسی را پس از اعلام نتایج پیشبینی میکردند ولی اظهار نظر این دو نامزد و اطرافیانشان در روز انتخابات نشان داد که توافق کردهاند با وجود همهی افشاگریها و اسنادی که علیه یکدیگر رو کردهاند، نتیجهی صندوق رأی را بپذیرند و بدون رویارویی آبروی نظام را حفظ کنند.
محمدباقر قالیباف که در مناظرههای انتخاباتی با سند و مدرک، تشت رسوایی فساد دولتیها را از بام انداخت و بعد هم به نفع ابراهیم رئیسی کنار کشید، روز انتخابات در حالی که رأی خود را به صندوق میانداخت گفت: «بعد از انتخابات حتما رقابتها به پایان خواهد رسید و آغاز کار و خدمت برای مردم در مبارزه با فقر و مشکلات اقتصادی آغاز میشود، امیدوارم با هر گرایشی دست به دست هم دهیم.»
ابراهیم رئیسی نیز روز انتخابات گفته بود: «نتیجه انتخابات هرچه باشد همه باید خود را موظف بدانند که آن نتیجه را به عنوان نتیجه قانونی تلقی کنند و اگر نتیجهای که از انتخابات بیرون میآید، مطابق میل یک کاندیدا نباشد، نباید باعث به هم خوردن ساز و کار انتخابات شود.»
حسن روحانی نیز هنگام انداختن رایاش به صندوق گفت: «هر کسی که با رأی مردم انتخاب شود، همه در این چهار سال باید به او کمک کنیم تا این بار سنگین مسئولیت را به مقصد برسانیم.»
اظهار نظر سه نامزد جنجالی انتخابات ریاست جمهوری نشان داد که با اعلام نتایج، نه کسی قرار است اعتراض کند و نه ایران «قیامت» میشود. این از معدود سیاستهای هشیارانهی نظام جمهوری اسلامی است که به سود خود به نمایش گذاشت.
رأی به امید آیندهای بدون این نظام
پس از شمارش آرا و بیرون آمدن نام حسن روحانی از بیشتر صندوقهای رأی، اظهار نظر مقامات دولتی و لشکری و رهبر جمهور اسلامی برای بهره برداری از مشارکت ۷۳ درصدی مردم ایران آغاز شد. سران و مقامات طبق معمول تلاش کردند با تاکید بر «مشروعیت نظام سیاسی حاکم» و «سطح اقتدار ملی جمهوری اسلامی» مشارکت در انتخابات را به حساب محبوبیت و پایگاه اجتماعی نظام به جیبهای گشاد خود بریزند. اما واقعیت این است که شمار زیادی از رأیدهندگان بر زمینهی همان ترس، و افشاگریهایی که در هفتههای اخیر انجام شد و همچنین به امید آنکه در انتخاب میان «بد» و «بدتر»، راهی به سوی آیندهای بدون این نظام بگشایند، به پای صندوقهای رأی رفتند.
اینک حسن روحانی و اسحاق جهانگیری به عنوان دو نامزدی که در تبلیغات انتخاباتی برای عملکرد دولت یازدهم سینه سپر کردند و وعدهها و امیدهای جدید برای چهار سال آینده به مردم فروختند، راه سختی در پیش دارند. اصلا معلوم نیست روحانی که دروازهی جهنمی را که مدعی بود با آمدن رئیسی به روی مردم ایران گشوده میشود بست، آیا میتواند درهای بهشت وعدههای خود را بر مردم بگشاید؟
علی خامنهای هم روز جمعه هنگامی که رأی خود را به صندوق میانداخت و هم روز شنبه پس از اعلام نتایج مدعی شد که در هر صورت، پیروز این انتخابات، «نظام جمهوری اسلامی» و «مردم» هستند.
راست این است که «مردم» در یک روند تاریخی، همواره پیروز هستند اما در این انتخابات غیردمکراتیک و غیر آزاد نه به دلیل آنکه آرای خود را به ناچار به نامزدهایی دادند که جمهوری اسلامی برای آنها تعیین کرده بود، بلکه به این دلیل پیروزند که چه با رأی و چه بدون رأی، قادر هستند تضادها و درگیریهای درونی نظام را تشدید کنند. حالا توپ در زمین رهبری و دولتاش است که از یک سو فکری برای حل مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم بکنند و از سوی دیگر پای ایران را از مناقشات خونین و پرهزینهی منطقه و همچنین تنش با کشورهای غربی و آمریکا بیرون بکشند: این گوی و این میدان!
اما معلوم نیست جمهوری اسلامی با آرایشی که در منطقه شکل گرفته، چهار سال دیگر فرصت داشته باشد و معلوم هم نیست این مردم چهار سال دیگر با افشاگریهای رقبا و ترس از آینده چنان هیجانزده شوند که باز هم میان «بد» و «بدتر» دست به «انتخاب» بزنند. آن هم در حالی که در سال ۱۴۰۰ خورشیدی بیش از دو نسل از شکلگیری نظام کنونی گذشته و علاوه بر حذف طبیعی سران کنونی نظام که به تدریج در حال انجام است، جامعهای سر برآورده که قصد ندارد از راهی بازگردد که موجودیت امثال «تتلو» را به «آیتاللهها» تحمیل میکند.
روشنک آسترکی