روشنک آسترکی – وعدههای پوپولیستی یکی از مواردی است که در دو دهه اخیر، هر چهار سال یکبار در ایران نیز مورد توجه نامزدهای انتخاباتی، رسانهها و تحلیلگران قرار میگیرد.
در انتخابات ریاست جمهوری دوره دوازدهم که آخر اردیبهشت ۹۶ برگزار شد نیز این وعدهها به عنوان ابزاری برای نامزدهای انتخاباتی در جهت جلب توجه افکار عمومی قرار گرفت. به ویژه آنکه وعدهای پوپولیستی یا همان وعدههای عوامفریبانه بیشتر قشر احساساتی جامعه را تحت تأثیر قرار داده و با خود همراه میکند.
«افزایش بودجه فقرزدایی»، «حمایت از اقشار فقیر در مقابل جمعیت اشرافی»، «اعطای مسکن دولتی»، «پرداخت یارانه به شیوه مختلف» ،«اتخاذ سیاستهای انزواگرایانه» و «تهییج افکار عمومی در مقابل دشمن خارجی» از نمونه وعدههای پوپولیستی هستند که در انتخابات کارایی زیادی پیدا میکنند.
بر اساس تعاریف، پوپولیسم رویکردی است که سیاستمداران با استفاده از آن و از طریق دادن وعدههای جذاب و عموما عوامفریبانه، سعی دارند پشتوانه سیاسی خود را خصوصا در میان اقشار آسیبپذیر تقویت کنند. در کلامی سادهتر، پوپولیسم یعنی اینکه مردم هیجانزده از وعدههای تبلیغاتی تحریک کننده، امتیاز اندکی بگیرند و برای یک مدت کوتاه راضی باشند. پوپولیستها با این کار امتیاز سیاسی میگیرند و در قبال تحقق این اهداف حتی در کوتاهمدت محدودیتهای اقتصادی را نادیده میگیرند و زیانهایی بلندمدت گاه غیر قابل جبران به اقتصاد کشور وارد میکنند.
معمولا این وعدهها به مناظرهها و تبلیغات انتخاباتی خلاصه نمیشود و نامزدها برای از دست ندادن پایگاه اجتماعی پس از پیروزی در انتخابات نیز برخی از این وعدهها را پیگیری میکنند.
از مجانی کردن آب و برق تا چند برابر کردن یارانهها
در جمهوری اسلامی به عنوان حکومتی که رهبر انقلابش از مجانی کردن برق و آب و آوردن پول نفت بر سر سفرههای مردم سخن میگفت و هواداران زیادی را نیز با همین سخنان برای خود دست و پا کرد، هنوز و بعد از سی و هفت سال، شعارهای پوپولیستی کاربرد دارد و مورد توجه نامزدهای انتخابات، به ویژه نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری قرار میگیرد.
در انتخابات ریاست جمهوری ۹۶، نامزدها در کنار تخریب یکدیگر و برشمردن کارنامه سیاه دیگری توجه ویژهای هم به وعدههای پوپولیستی داشتند. اما ابراهیم رئیسی و محمد باقر قالیباف به عنوان دو نامزد در انتخابات ریاست جمهوری امسال که بیشترین وعدههای پوپولیستی را دادند نتوانستند در رقابت با حسن روحانی پیروز باشند. روحانی هم از این نوع وعده وعید از جمله درباره یارانه و همچنین اشتغال، کم نداشت.
محمد باقر قالیباف نیمه راه به نفع رئیسی کنار کشید؛ اقدامی که بیشک بر اساس نظرسنجیها و پیشبینی باخت او صورت گرفته بود. ابراهیم رئیسی که رایهای قالیباف را نیز با خود داشت هم در نهایت مغلوب حسن روحانی شد. بسیاری از هوادارن حسن روحانی از این نتیجه انتخاباتی به عنوان پیروزی تدبیر و امید بر پوپولیسم نام بردند. در هر صورت اما آرای میلیونی ابراهیم رئیسی را نباید نادیده گرفت.
یکی از برجستهترین وعدههای پوپولیستی که از سوی قالیباف و رئیسی مطرح شد، وعده چند برابر کردن مبلغ یارانه نقدی بود. این وعده در حالی داده شد که اقتصاددانان می گویند، چند برابر کردن یارانه نقدی با توجه به درآمدهای فعلی نفتی کشور امکانپذیر نیست و حتی استمرار پرداخت رقم ۴۵ هزارتومانی فعلی هم با سختیهای بسیاری همراه خواهد بود.
جالبتر اینکه وعده افزایش مبلغ یارانههای نقدی در حوزه اختیارات مجلس شورای اسلامی است و قرار است درآمد حاصل از محل تفاوت قیمتهای حاملهای انرژی در میان اقشار جامعه توزیع شود. بر اساس آمارهای موجود این برآورد از محل حاملهای انرژی مانند بنزین، گازوئیل و نفت سفید در حدود ۳۵ هزار میلیارد تومان است و بیش از درآمد برای توزیع یارانه در کشور وجود ندارد. پس در نتیجه هرگونه افزایش در مبلغ یارانه نقدی منجر به افزایش قیمت حاملهای انرژی میشود.
وعده دیگری که با هدف به تحرک در آوردن اقشار آسیب پذیر توسط نامزدهای انتخاباتی داده شد اشتغالزایی بود که هر نامزد ارقامی را به عنوان تعداد اشتغالی که سالانه ایجاد خواهد کرد، ارائه داد. بر اساس ارزیابی مجلس برای ایجاد هر شغل در ایران باید ۱۲۰ تا ۱۷۰ میلیون تومان هزینه شود و واقعیت اینست که این میزان بودجه و منابع در اختیار دولت نیست که بتواند سالی نزدیک به یک میلیون شغل ایجاد کند.
روحانی هم وعدههای آنچنانی داده است
جالب اینجاست که نامزد دولت مستقر یعنی حسن روحانی نیز وعدههایی داده که کارشناسان را با اما و اگرهای زیادی روبرو کرده است.
در حالی که حسن روحانی معتقد است محمود احمدینژاد با وعدههای پوپولیستی که داده اقتصاد ایران را به ورطه نابودی کشانده است، ستاد انتخاباتی حسن روحانی در زمان تبلیغات انتخاباتی بیانیهای منتشر و در آن به شرح برنامههای مورد نظر این نامزد انتخاباتی پرداخته بود.
در توضیح محور «تحقق عدالت درآمدی و زدودن چهره فقر از کشور» این بیانیه آمده بود: «به منظور بهبود وضعیت رفاهی ۸ تا ۱۰ میلیون نفر از خانوارهایی که در پایینترین سطح زندگی میکنند، استانداردهای زندگی تعریف میشود و خانوارهایی که شرایط درآمدی پایینتر از استاندارد تعریف شده دارند، چنانچه توانایی کار کردن داشته باشد منابع را صرف افزایش توانمندسازی و پیدا کردن شغل برای آنها خواهیم کرد و اگر توانایی انجام کار نداشته باشند، ما به تفاوت درآمد آنها تا سطح استاندارد را به صورت مستمری به آنها پرداخت خواهیم کرد.»
یکی از کارهایی که به ادعای این طرح در دولت دوم حسن روحانی انجام خواهد شد اینست که «در پایان سال ۱۳۹۹ سطح متوسط معیشت حدود ۱۰ میلیون نفر از فقیرترین افراد جامعه حداقل به میزان ۵ برابر وضع موجود ارتقا خواهد یافت.»
این در حالیست که تیم اقتصادی دولت یازدهم با وضعیت کنونی اقتصادی ایران، پرداخت همین میزان پول نقد به مردم را زیر نام یارانه نقدی اشتباه و به عنوان یک معضل عنوان میکردند و اکنون دولت مشخص نکرده به چه شکل و با اتکا به کدام منبع درآمدی میخواهد ما به تفاوت ۱۰ میلیون نفر با درآمد استاندارد را به شکل نقدی به آنها پرداخت کند.
یکی دیگر از طرحهای حسن روحانی که به نظر طرحی احساسی و غیر کارشناسی است، طرح کارورزی است که اجرای آزمایشی آن در دولت یازدهم آغاز شد. دولت در این طرح هزینه کارورزی هر فرد را تا یک چهارم حداقل دستمزد میپردازد. حداقل دستمزد کارگر برای سال جاری ۹۳۰ هزار تومان است که یک چهارم آن میشود ۲۳۲ هزار و ۵۰۰ تومان.
در صورتی که دولت بخواهد این طرح را برای یک میلیون نفر اجرا کند، باید ۲ هزار و ۲۳۵ میلیارد تومان بپردازد، اما در قانون بودجه سال ۹۶ که مبنای دخل و خرج دولت در سال ۹۶ است، هیچ هزینهای برای اجرای این طرح دیده نشده است. حال دولت از چه محلی میخواهد هزینه این طرح را تامین کند مشخص نیست.
روحانی همچنین وعده ایجاد ۹۵۰ هزار شغل در سال را داده که البته این وعده را در نخستین نشست مطبوعاتی خود پس از پیروزی پس گرفت و گفت این رقم مصوبه مجلس در برنامه پنجم توسعه است و دولت دوازدهم هم سعی میکند این مصوبه را عملی کند.
با این توضیحات میتوان گفت وعدههای پوپولیستی به ویژه در زمینه اقتصادی به منظور هدف قرار دادن اقشار جامعه در میان نامزدهای انتخاباتی که جمهوری اسلامی آن را برگزار میکند اپیدمی شده است.
چرا همه این نامزدها با پوپولیسم پیوند دارند؟
یکی از دلایلی که نامزدهای انتخاباتی در ایران به راحتی از وعدههای پوپولیستی استفاده و آنها را ابزاری برای جلب رای بیشتر به نفع خود میکنند، بستر مناسب این رفتار در نظام سیاسی ایران است.
تجربه دولتهای گذشته نشان داده است نامزدها برای ارائه وعدههای پوپولیستی هیچ هزینه سیاسی ایجاد نمیکنند؛ علت هم اینست که نظام حزبی متشکل در ایران وجود ندارد و فعالیت احزاب در ایران آزاد نیست و معدود احزاب فرمایشی مورد تایید و همسو با حکومت به شکلی نمایشی مشغول فعالیت هستند و نامزدهای انتخاباتی برآمده از احزاب نیستند، در نتیجه دادن وعدههای پوپولیستی ریز و درشت هیچ هزینه سیاسی برای آنها در بر ندارد.
آنکه بد گفته و بد عمل کرده و زیانی وارد ساخته در نهایت فرزند چموش همان خانواده انقلاب اسلامی است که باید با او مدارا کرد و فرزندی بهتر از خانواده را جای او نشاند.
اما تاسف بار آنجاست که هزینه این وعدههای پوپولیستی در نهایت بر دوش میدان هدف نامزدها یعنی اقشار متوسط و ضعیف جامعه می افتد.
این وعدهها در عمل به کارزار انتخاباتی خلاصه می شود که بدون اینکه هزینه سیاسی برای نامزدها ایجاد کند به دست تاریخ سپرده شده و تنها رای عدهای که میخواستند از نعمات این وعدهها استفاده کنند بر باد رفته است.
اگر نامزد وعده دهنده پیروز شود و بخواهد این وعدهها را تحقق بخشد، از آنجا که بیشتر این وعدهها بی پایه و بدون مبنای اجرایی و برنامه مالی است، مجبور به اتخاذ سیاستهایی میشود که تباهی بیشتری برای سیستم اقتصادی در پی دارد. برای نمونه بودجهای که باید صرف توسعه و توانمند کردن تولید شود، برای تحقق بخشیدن وعدههای پوپولیستی صرف شده و یا دولت مجبور میشود دست به ایجاد نقدینگی برای تأمین منابع بودجهی لازم برای تحقق وعده های خود کند که نتیجه این حالت، تورم شدید و به دنبال آن، فرار سرمایه، نبود انگیزه برای سرمایه گذاری، کاهش تولید، رکود و… است.
از سوی دیگر دولتهای پوپولیست معمولا بسترساز افزایش رانت و فساد در جامعه هستند و توان مدیریتی در این دولتها به شدت کاهش یافته و افراد ناشایست بر سر کار میآیند. این روند معیوب همان چیزی است که در دهههای گذشته ایران شاهد و مبتلا به آن بوده است.