۲۸ ماه مه (هفتم خرداد) روز جهانی بهداشت پریود است. در رسانههای داخل ایران کمتر به این موضوعات پرداخته میشود، اما در سالهای گذشته دست کم بخشی از شهروندان که از سطح دانش و تحصیلات بالاتری برخوردارند نسبت به این موضوع حساستر شدند.
با وجود این که جامعه ایران از نظر سنی جامعهای نسبتاً جوان محسوب میشود، اما همچنان صحبت از بسیاری مسائل از جمله بهداشت عادت ماهان و پریود همچون بیان مسائل جنسی و بهداشت آن یک تابوی اجتماعی و فرهنگی است که کانون آن خانوادههاست و در بطن جامعه هم سایه انداخته است و حکومت هم به لحاظ فکری و عقیدتی پشتیبان آن است.
عطیه میرزاامیر، فعال زنان مینویسد: «اولین باری که رد خون را در لباس زیرمان دیدیم، بدون شک تمامی مان وحشت کردیم! بعد آمدند در گوشمان گفتند این یک راز است و هیچ مردی نباید از آن بو ببرد، دردهای یواشکی زیادی کشیدیم، دردهایی از ناحیهی کمر تا زیر شکم، حالت تهوع از شدت درد، در فصل سرما عرق کردیم، فوبیای رد خون بر پشت فرمهای مدرسه داشتیم».
او در دلنوشته خود ادامه داده «آنهایی که مذهبی بودند ماه رمضان ها در خانه باید ادای روزه دارها را در میآوردند، سه بار سکته میکردیم تا برویم داروخانه و از آقای پشت پیشخوان نوار بهداشتی بخواهیم… به شخصه امتحانهای زیادی را سر همین درد ماهیانه، خراب کردم!»
مادران و مادربزرگها بیشتر به خاطر دارند که در گذشته وقتی هنوز فرهنگ استفاده از انواع نوار بهداشتی و پد و تامپون نبود، تکه پارچهی کهنهای که چندان به بهداشتی بودن آن اعتماد و اعتباری نبود یا دستمال پارچهای، همانقدر کارایی داشت که نوارهای بهداشتی امروزی؛ در برخی مناطق ایران به این تکه پارچه ها می گفتند: «کهنه بی نمازی»! چون از آنجا که خون، نماز را باطل می کند، زنان مذهبی در هفته پریود از خواندن نماز معاف هستند. اما امروز که این فرهنگ اندکی تغییر کرده باز هم مشخص نیست چه تعداد از زنان ایران امکان استفاده از انواع نوارهای بهداشتی و مناسب برایشان فراهم است و یا فرهنگ استفاده از آن را یادگرفتهاند.
حمیده ۳۴ ساله دانشجوی دکترای حقوق در تهران به کیهان لندن میگوید: «سه چهار سال پیش سر کلاس زبان پریود شدم، از آموزشگاه خارج شدم تا از داروخانه کنار آموزشگاه که اتفاقاً در سعادت آباد بود نه پایین شهر، نوار بهداشتی بخرم، کل فروشندهها مَرد بودند، به یکی از آنها گفتم لطفاً یک بسته always [مارک یک نوع نوار بهداشتی]، اما فروشنده نداد و گفت یک ساعت دیگر تشریف بیاورید تا فروشنده خانم باشند!»
او میگوید: «بدترین مواجهه من با پریود اولین باری بود که با آن روبرو شدم، هنوز بچه بودم و نمیدانستم چیست، خیلی گریه کردم و به مادرم با گریه گفتم که لباس زیرم خونی است و قسم میخوردم که کاری نکردم».
«ن» ۲۴ ساله لیسانس روابط بینالملل از تهران به کیهان لندن میگوید: «من هیچ وقت مستقیم از مغازهدار نوار بهداشتی نخریدم، ولی پد روزانه از داروخانه گرفتم که بیشتر اوقات فروشنده خانم بوده، اگر هم مرد بود سختی زیادی برامی نداشت، اکثر مواقع هم از فروشگاههای زنجیری وقتی خرید کلی برای منزل هست، نوار بهداشتی خریداری میکنیم که چندان مشکل روبرو شدن با فروشنده ندارد».
او از جمله دخترانی بوده که در مورد پریود و زنانگی پیش از بلوغ از مادر خود شنیده و درباره آن آگاهی داشته، اما اولین تجربه خود را هرگز به اطلاع مادرش نرسانده و اولینبار که درباره آن صحبت کرده وقتی بود که درد شدید او را از پای در آورد.
بعضی از کاربران در فضای مجازی نسبت به روز ۲۸ مه روز جهانی پریود واکنش نشان دادهاند.
کاربری با شناسهی مامانِ ترمه نوشته «برای خواهرم که یک ماه پیش پریود شد کلی کادو خریدم و با کیک رفتم خونه تا بفهمه این اتفاق یعنی بزرگ شدن و خجالت نکشه. کاری که برای ما نکردن».
هانیه نوشته «پریود بودم داداشمو دوستاش تو سالن بودن اومدم رد شم، نوار بهداشتی که زیر شلوارم جاسازی شده بود افتاد وسط، باقیش دیگه قابل حدسه».
توییتر فمیسنیم روزمره هم نوشته «آیا می دانستید که تابو یعنی پریود؟تقریبا نیمی از جمعیت کره زمین پریود می شوند اما این مسئله کماکان یک تابو باقی مانده است».
اما روز جهانی پریود با واکنش مردان هم مواجه بود. عباس خُلقی در توییتی نوشته «وقتی پریود برای یکی مثل محسن نامجو توی آهنگی که میخونه، عامل تحقیره، از بقیه چه انتظاری دارید؟»
کاربری با شناسهی تندباد مینویسد: «وقتی پریود با سلامت و خلقوخوی شما و حتی تولد یک انسان دیگه مرتبطه پس یه امر شخصی نیست، راجع بهش با مردان زندگیتون حرف بزنید تا معما نمونه».
«خیری» بهداشتیار یکی از مناطق جنوبی استان فارس منطقه فورگ به کیهان لندن میگوید: «بسیاری از زنان و دختران این منطقه در مورد مسائلی از جمله قاعدگی بیش از آنکه در خانوادههای خود آموزش ببینند بعد از اولین مواجهه به جای خانواده با همسالان خود مطرح میکنند و چون آنها نیز آموزش لازم را ندیدند دچار مسائل مختلفی روحی و بهداشتی میشوند».
او میگوید آمار دقیقی از اینکه چه تعداد از زنان و دختران به نوارهای بهداشتی دسترسی دارند وجود ندارد، اما این وسایل در مغازهها وجود دارد، مسئله این است که فرهنگ استفاده از آن چقدر است، چون هنوز بسیاری از زنان هستند که ترجیح میدهند به جای نوار و تامپون همچنان از دستمالهای کاغذی یا پارچهای استفاده کنند، بیآنکه بدانند که در بلندمدت برایشان مسئلهساز است».
در ایران در شرایطی که در خانوادهها و مدارس کمتر به مسائلی از این دست پرداخته میشود، NGOهای معدودی در زمینه بهداشت جنسی و آموزش مسائلی مربوط به بهداشت جنسی و بهداشت پریود به دختران و مادران آموزش میهند. به ویژه در شهرهای کوچکتر و روستاهای دور افتاده عدم آگاهی در این باره عمیقتر است.
«لعنت ماهانه»
تابوی عادت ماهانه ریشه در باورها و فرهنگ های هزاران ساله دارد. گفتنی است که در منابع مختلف مذهبی، در داستان آدم و حوا، عادت ماهانه و بارداری از مجازات های حوا معرفی شده چرا که بر اساس این داستان، حوا با فریب خود سبب راندن آدم و خودش از بهشت شد. در بسیاری از فرهنگ ها، حتی تا به امروز بدن دختران و زنان در دوران پریود را ناپاک دانسته و آنها را تنبیه کرده و وادار می کنند در روزهای پریود خانه را ترک کنند.
جز یکی دو نمونه در دوران کوتاه مادرتباری از جمله در میان برخی از قبایل سرخپوست و یونان باستان که خون قاعدگی ویژگی مذهبی و معنایی مثبت و ضد دشمن دارد، پس از آن و در دوران پدرسالاری این خون به قدرتهای پلید و شوم نسبت داده میشود که هر چیزی را خراب و فاسد میسازد.
در ایران باستان نیز عادت ماهانه را «لعنت ماهانه» مینامیدند و آن را به قدرت اهریمنی نسبت میدادند. در بعضی از مناطق حتا زنان را به جایی به نام «دشتانکده» که در بیرون آبادی قرار داشت میبردند.
سیصد سال پس از ظهور زرتشت و پس از حمله اسکندر که اوستا و زند را به آتش کشید، اعتقاد مردم نسبت به اهورامزدا سست گشت. موبدان طی مراسمی فرد مؤمنی به نام «ارداویراف» را برگزیده و با می و منگ او را هفت شبانه روز به آن دنیا فرستادند تا خبری آورد. ارداویراف وقتی به هوش آمد خبر از بهشت و دوزخ داد که در کتابی به نام «ارداویراف نامه» ثبت شده است. اگرچه تصویرهای بهشتی همان خوشیهای کسالتباری است که در تمام ادیان وجود دارد، لیکن دوزخ ارداویراف شاید یکی از هولناکترین و دهشتناکترین تصویرهایی باشد که تا کنون از دوزخ ارائه شده است. بخش بزرگی از «ارداویراف نامه» به «گناهان» زنان بر میگردد و چندین بند آن به موضوع «دشتان» یا پریود و دوره باروری زن و محدودیتهای وی در این دوره از جمله حتا نگاه کردن به خورشید و ماه و آسمان میپردازد. این تابوها همگی از پلیدی خون عادت ماهانه سخن میگویند.
ارداویراف تعریف می کند که: «روان زنانی را دیدم که دشتان [خون عادت ماهانه] خویش میخوردند، پرسیدم که این تن چه گناه کرد که روان چنان گران پادافراه [مکافات] میبیند؟» سروش پرهیزگار و ایزد آذر گویند که «این روان آن زنان است که پرهیز دشتان نکردند و آب و آتش و سپندارمذ زمین و خرداد و امرداد را آزردند و بر آسمان و خورشید و ماه نگریستند و ستور و گوسپند را به دشتان ِر پرهیزگار را ریمن [پلید و چرک] داشتند و آزردند.»
در این دوره زن مجبور به گوشهنشینی بود اگرچه در میان طبقات مختلف این گوشهنشینی اشکال متفاوت مییافت چرا که زنان کشاورز و یا کارگر عملا نمیتوانستند دست از کار بکشند. البته زن حق نداشت پریودش را از شوهر خود پنهان کند وگرنه مرد میتوانست او را طلاق دهد و حتا مردانی که در این دوره از زن دوری نمیکردند نیز سزاوار کیفر بودند. وسایلی که با زن در دوران پریود به نوعی در تماس قرار میگرفتند همگی پلید و نجس میشدند چرا که بدن او را مانند بدن مردگان ناپاک میدانستند.
در دوران معاصر نیز سیمون دوبوووار نمونههای خندهداری در کتاب خود «جنس دوم» میآورد که در برخی از روستاهای فرانسه به آنها برخورده است. برای نمونه برخی معتقدند که آشپز زن به هنگام عادت ماهانه نمیتواند سُس مایونز درست کند! و یا یک خانم آشپز در مقابل شکایت باغبانی که گفته بود زنان به هنگام پریود نباید به سردابه شراب وارد شوند چون مانع تخمیر شراب میشوند، گفته بود که عادت ماهانه مانع تخمیر شراب نمیشود بلکه فقط برای چربی خوک بد است و نمیتوان آن را در برابر زن حایض نمک سود کرد!