آوازه – ما شاید دو سه سالی میشود که افسونزده ذوق و اندیشه خلاق حسین علیزاده شدهایم.
در همین چند سال هر جا و به هر میزان که توانستهایم نیروی آفرینش علیزاده را با ترازوی نقد بر رسیدهایم و او را از نظر خلاقیت در صدر هنرمندان ایران نشاندهایم که البته پس از او چند نفر دیگر را نیز باز شناختهایم.
این نیروی آفرینش ورای ذوق آهنگسازی و مهارت در نواختن است که خیلی کم در هنرمندان یافت میشود. نیروی خلاق از نبوغ ذاتی نیز جداست و مهمترین ودیعهای است که طبیعت در جان بعضی از پروردگان خود نهاده است. این نیرو را از اولین برخورد با هنرمندان میتوان شناخت. به محض آنکه نوازندهای نواختن را آغاز میکند یا شاعری اولین مصراعاش را روی کاغذ میریزد، نقاشی که نخستین قلم مو را بر بوم میکشد، معلوم میشود چند مرده حلاج است. به همین دلیل هم هست که در جریان آفرینش اولین نغمه، نخستین مصراع یا اولین طرح خبر از آغاز یک فرایند هنری میدهد.
علیزاده در جریان همین فرایند بیش از یک بار نشانه (زیگنال) داده است. در تکنوازیهای او، مثلا در «ترکمن» سرشار از نشانههاست. هر آهنگسازی این نیروی دریافت را ندارد. بداههنوازی علیزاده سرشار از موسیقی ناب است. این نیروی سازنده آنچنان است که نا آشنایان با موسیقی ایران نیز آن را دریافت میکنند یا نتیجه آن را میپسندند.
در هفته گذشته خبری در رسانهها آمد که در یک مسابقه تکنوازی در کره جنوبی عنوان برترین نوازنده آسیا را به او اهدا کردند. فکر میکنیم علیزاده شایسته دریافت جایزه بزرگتری است. او تنها به سبب کمالیافتگی نیست که ستایش میشود بلکه به خاطر نیروی آفریننده است که از آن یاد کردیم. به عبارت دیگر او نبض مخاطبان خود را در دست دارد. گرایش علیزاده به نوآوری و بهکارگیری سازها و خوانندههای غیر متعارف و هم صدا شدن با نُرمهای مدرن جهان نیز نشانی از همین تیزهوشی او دارد.همین تیزهوشی بود که علیزاده را از آسیب دیدن از محدودیتهایی که رژیم واپسگرا به جامعه تحمیل کرده، رهایی داد. کوششهای علیزاده برای آنکه جدا و به موازات موسیقی سنتی، نوعی موسیقی تلفیقی را به راه بیاندازد، ارزش کار او را بالا میبرد.
هرمز فرهت موسیقیشناس ایرانی مقیم ایرلند زمانی درباره درویش خان گفته بود: «اگر او در مکان و زمان دیگری به دنیا آمده بود موسیقی ملی ایران جلوهای غیر از آنچه امروز دارد، میداشت.» این حرف فرهت را میتوان درباره علیزاده تکرار کرد.
اگر جامعه ایران و کارگزاران فرهنگی معیار درست هنرشناسی در اختیار میداشتند و اگر محدودیتهای اجرایی را از میان برمیداشتند و علیزاده را آزاد میگذاشتند تا نیروی آفرینش خود را بروز دهد، موسیقی سنتی ایران از این درهمریختگی و آشفتگیها در امان میماند.
علیزاده این شهامت را دارد که گاه پای خود را از مرزهای ممنوع فراتر بگذارد. او صدای زن را هم اینجا و آنجا به کار میگیرد حالا به صورت تکخوان هم نبود، نباشد. علیزاده انواع موسیقی را تجربه کرده است: موسیقی حماسی، فیلم، سنتی، تلفیقی و پیشتاز و از همه این بوتهها سربلند بیرون آمده است. علیزاده حضور مغتنمی در جامعه موسیقی ایران دارد.
نقیضهسازان
معرکهگیری انتخابات تمام شد و شعبدهبازی دستاربندان آغاز شد. یک شبانه روز نگذشته همه وعدههایی که به ملت بخت برگشته ایران دادهاند از یاد برده و نقیض حرفهای شبهای پیش را میزنند حتی حجت و برهانی برای توجیه نقیضهای خود ندارند. یادتان هست که سه چهار ماه پیش آخوند علمالهدی چه شاخ و شانهای برای کسانی که کنسرت به راه میاندازند میکشید. ناظران حدس میزدند که دریافت مجوز کنسرت را در تمام ایران تعمیم دهند. هنوز چند روزی از داد و قال حضرت علمالهدی نگذشته بود که برای نامزد ریاست جمهوری آخوند رئیسی همنفس پیدا کردند، امیر تتلو وارد میدان شد و دیدیم که چه قشقرقی به راه انداخت و ثابت کرد که جبهه آخوندها نیز خالی از حجت نیست. ولی امیر تتلو نتوانست آن تاثیری را که میخواستند در انتخابات داشته باشد. برای ما مردم هم که رفته رفته داریم همه پرنسیبهای خودمان را از دست میدهیم، چیز مهمی به حساب نیامد. به نقیضهگوییها و دوروییهای آخوندی عادت کردهایم. هر تضاد و هر نظر آنها دو روزی بیشتر دوام نمیآورد. سرمان را پایین انداخته و چون گله گوسفند به دنبال چوپان به راه افتادهایم.
یک هفتهای از انتخابات نگذشته باز چوپان بارگاه اعلامیه شداد و غلاظی صادر کرد و برگزاری کنسرت در شهر مشهد را خلاف حرمت امام رضا ارزیابی و این کار را ممنوع اعلام کرد که البته به زودی شهرهای دیگر امالقراء نیز به آن خواهند پیوست. فعلا برای آنکه مشهد تنها نماند پایتخت را نیز همراهش کردند و فرمان دادند که از این پس نمیشود موسیقی پاپ را در تالار رودکی برگزار کرد. حالا هم بر اساس تجربه منتظریم مجوز تازهای برای امیر تتلو در تالار رودکی صادر شود تا زمینه برای جبران محبتهای ایشان در جریان انتخابات فراهم شده باشد.