پای داعش به تهران باز شد. ۵ تروریست داعشی، که گویا همگی از اهالی پاوه و روستاهای اطراف آن بودند، به مدت بیش از ۵ ساعت در آرامگاه خمینی و مجلس شورای اسلامی، نشان دادند که برخلاف ادعاهای رهبران مذهبی، سیاسی و نظامی جمهوری اسلامی، ایران «جزیره ثبات» نیست.
بارها رهبران جمهوری اسلامی، و شخص علی خامنهای، مدعی شده بودند که حضور نظامی در سوریه و عراق برای جلوگیری از عملیات تروریستی داعش در تهران و کرمانشاه است. برخلاف این ادعای نادرست، با وجود حضور نسبتا گسترده پاسداران و بسیجیها در سوریه و عراق، ما شاهد بودیم که چگونه ۳ فرد مسلح توانستند نه در بازار و خیابانهای پر جمعیت، بلکه در ساختمانی چون مجلس که تحت حفاظت شدید قرار دارد، با اسلحه وارد شوند و جولان دهند.
چند پرسش
البته عملیات تروریستیای که داعش بلافاصله با انتشار بیانیه، فیلم و عکس، مسئولیت آن را به عهده گرفت، اگر نه ابهام، بلکه حداقل چند پرسش را مطرح میکند. حضور داعش در برخی از مناطق کردنشین ایران مدتها پیش توسط احزاب کُرد مطرح شده بود. امروز مشخص شده است که در یک سال گذشته حدود ۱۸۰ کرد که از ایران به عراق و سوریه رفته بودند و در صفوف خلافت اسلامی میجنگیدند، به شهرهای خود بازگشتهاند.
اکثر این افراد پس از گذراندن مدت کوتاهی حکم زندانها، آن هم به اتهام عبور غیر مجاز از مرز، آزاد شده بودند و در روستاها و شهرهای خود، به ویژه در منطقه موسوم به اورامانات زندگی میکردند. سه تن از تروریستهایی که در عملیات داعش در تهران و شهر ری شرکت داشتند، از جمله این افراد هستند و نامهایی آشنا برای مقامات امنیتی و سپاه پاسداران بودند. اعضای بازگشتهی داعش در منطقهای زندگی میکنند، که فعالان مدنی و صنفی برای کوچکترین حرکتی احضار و بازجویی شده و در برخی موارد هم محاکمه و محکوم به زندانهای درازمدت میشوند.
پرسش دیگری که در رابطه با آنچه در تهران و شهر ری اتفاق افتاد در ذهن شکل میگیرد، برخورد دوگانه مسئولین با این عملیات تروریستی است. علی خامنهای، حمله به مجلس و آرامگاه خمینی، دو محل نمادین جمهوری اسلامی را «ترقهبازی» میخواند. علی لاریجانی، رئیس مجلسی که تروریستها به حریم آن تجاوز کردند، این حمله را «موضوعی جزیی» قلمداد میکند و میافزاید «تروریستها دنبال مسالهسازی» بودند. علی خامنهای کشته شدن ۱۷ نفر در این دو حمله را در حدی «جزیی» میداند که روز بعد از آن، در دیدار با گروهی از دانشجویان، لزومی برای ابراز همدردی و تسلیت به بازماندگان این قربانیان خشونت نمیبیند. تنها دو روز بعد، خامنهای به خانوادههای قربانیان حملات تروریستی تسلیت میگوید، در حالی که در گذشته برای فوت بسیاری از روحانیون چند ساعتی بیشتر صبر نکرده بود.
آتش به اختیار
در همین دیدار آقای خامنهای حمله به دولت و سیاستهای آموزشی- فرهنگی آن را لازم و موجه میشمارد. خامنهای در دیداری که حملات تروریستی را «ترقهبازی» خوانده بود، از هوادارانش میخواهد در هر زمان و هرطوری که میخواهند به دولت و منتقدین حکومت حمله کنند. علی خامنهای که خود را در این صحبتها «فرمانده» میخواند، میگوید: «اینجا فرمانده دستور آتش به اختیار میدهد». خامنهای در ادامه میافزاید: «آنجایی که احساس میکنید دستگاه مرکزی اختلالی دارد و نمی تواند درست مدیریت کند، آنجا آتش به اختیارید، یعنی باید خودتان تصمیم بگیرید، فکر کنید، پیدا کنید، حرکت کنید، اقدام کنید». چراغ سبزی خطرناک برای حمله به دولت روحانی و البته حمله به کلیه کسانی که سیاستهای رسمی نظام را به چالش میکشند.
واکنش نیروهای امنیتی و سپاه پاسداران به حملات تروریستی اما با «ترقهبازی» و «موضوعی جزیی» جور در نمیآید. سپاه در اولین اعلامیهاش صحبت از انتقامگیری میکند. چند ساعت بعد، کانال تلگرامی روزنامه دولتی «ایران»، سخنانی منتسب به سردار محمد باقری، فرمانده ستاد مشترک نیروهای مسلح، را منتشر میکند که وعده «بزرگترین و گستردهترین عملیات قرن» علیه داعش را میدهد. سخنانی که بلافاصله تکذیب شدند. حالا چگونه روزنامهای دولتی خبری اینچنین مهم را بدون هیچگونه کنترلی منتشر میکند، خود پرسش دیگری است.
برخلاف سپاه پاسداران، دولت حسن روحانی در بیانیهاش به تروریسم به عنوان «مشکلی همگانی» اشاره میکند و مبارزه با این پدیده را در گروی «اتحاد و همکاریهای منطقهای و بینالمللی» میداند. البته در هر دو بیانیه، و در اظهارات بسیاری از رهبران جمهوری اسلامی، مستقیم یا غیرمستقیم، پای آمریکا و پادشاهی سعودی نیز به میان کشیده میشود.
انگشت اتهام به سوی عربستان و آمریکا
یک مقام اطلاعاتی که نامی از او برده نشده به برخی رسانهها گفته است «ما از تروریستها و از دستوردهندگان این عملیات انتقام خواهیم گرفت». این «دستوردهندگان» بنا بر آنچه در بیانیه رسمی اشاره شده است «یکی از دول مرتجع منطقه» و «آمریکا» هستند.
غلامعلی خوشرو، سفیر جمهوری اسلامی در سازمان ملل متحد، نیز در نامه خود خطاب به شورای امنیت، انگشت اتهام را به سوی پادشاهی سعودی نشانه میرود. خوشرو در این نامه می نویسد: «پیشتر هم به شورای امنیت نوشتم و حالا یادآور میشوم، حملات تروریستی تهران متعاقب آن حادث شد که وزیر دفاع عربستان در تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۶، در تهدیدی تمامعیار تاکید کرد ما خواهیم کوشید که جنگ را به زمین آنها یعنی داخل ایران ببریم.»
آیا واقعا پادشاهی سعودی آمر حملات تروریستی اخیر در تهران است؟ در یکی از ویدئوهایی که داعش پس از حملات تروریستی اخیر منتشر ساخته، علاوه بر وعدهی انجام حملات بیشتر در ایران، یکی از تروریستها با لحن تهدیدآمیزی میافزاید: «بعد از ایران نوبت آل سعود است». داعش تا کنون مسئولیت چندین اقدام تروریستی در خاک پادشاهی سعودی را به عهده گرفته است و این کشور عضو ائتلاف تحت رهبری آمریکا برای مبارزه با حکومت اسلامی است.
اگر چه نمیتوان منکر شد که تحولات اخیر در منطقه، حملات متقابل ایران و پادشاهی سعودی، شدت گرفتن اختلافات میان قطر و برخی از کشورهای خلیج فارس میتوانند به نوعی بر گسترش تروریسم و عملیات اخیر تاثیر گذاشته باشند، ولی ارتباط مستقیم بین حمله به مجلس و آرامگاه خمینی، با تنشهای سیاسی روزهای اخیر تا حدی غیر منطقی است.
برنامهریزی برای حملات تروریستی
انجام عملیاتی همزمان در تهران و شهر ری، محتاج هفتهها، و شاید چندین ماه، تدارکات و برنامهریزی است. اعزام تروریست و اسلحه و مهمات به تهران و شناسایی محل سیستمهای حفاظتی احتیاج به زمان دارد. حمله با یک اتومبیل یا کامیون در مرکز یک شهر و زیر گرفتن عابران بیگناه را شاید بتوان در عرض چند روز آماده ساخت، ولی حمله به دو ساختمان نمادین که تحت حفاظت شدید قرار دارند به این سادگی نیست. باید پذیرفت که این عملیات از هفتهها پیش، و قبل از دیدار دونالد ترامپ با رهبران کشورهای عربی و اسلامی در ریاض و بحران در روابط قطر با برخی کشورهای عربی، در دستور کار قرار گرفته بود.
اقدامات تروریستی داعش در تهران بدون شک پیامدهایی خواهد داشت. در داخل ایران بسیاری نگران هستند که این حملات میتواند بهانهای برای تشدید سرکوب باشد، به ویژه در مناطقی که اکثریت اهالی آن اهل سنت هستند. در دو سال اخیر شاهد اعدام دو گروه از سنیهای کرد بودیم و هم اکنون نیز دهها سنی کرد دیگر در زندانهای جمهوری اسلامی ایران در انتظار اجرای حکم اعدام هستند. بسیاری واهمه دارند که در تابستان پیش رو میتوانیم شاهد تکرار اعدامهای سال ۶۷، اگر چه در ابعاد کوچکتری، باشیم.
اظهارات علی خامنهای و فرمان «آتش به اختیار» از سوی او، تهدیدی آشکار برای کلیه جناحها و کسانی است که مخالف نظام هستند و یا با نظرات رهبر جمهوری اسلامی زاویه دارند. برخی نیز معتدند که این اظهارات علی خامنهای آب به آسیاب سپاه پاسداران میریزد، که پس از پیروزی اخیر حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری، نگران موقعیت خود بود. در هر حال، فرمان «آتش به اختیار» نمیتواند تنها جملهای تصادفی در یک سخنرانی باشد و در همان حد باقی بماند.
پیامدها در منطقه و جهان
روابط منطقهای و بینالمللی جمهوری اسلامی نیز از عواقب این عملیات تروریستی مصون نخواهند ماند. حملات اخیر بسیاری از مقامات جمهوری اسلامی به آمریکا و پادشاهی سعودی، حتی از سوی کسانی چون محمدجواد ظریف که شهرت به «اعتدال» دارند، بدون شک به انزوای بیشتر جمهوری اسلامی خواهد انجامید.
مخالفت سنای آمریکا با تعویق جلسه رایگیری برای تحریمهای جدید علیه جمهوری اسلامی، آن هم دقیقا ساعاتی پس از حملات تروریستی در تهران، پیامی است که نمیتوان آن را نادیده گرفت. در رایگیری برای ادامه گفتگوها در مورد تحریمهای جدید، تنها ۷ سناتور رای به تعویق دادند، در حالی که ۹۲ نماینده دیگر خواهان ادامه گفتگوها بدون هیچگونه وقفهای شدند.
احمد رأفت