آنتونی عزیزی، بازیگر نقش اول نمایش «اسلو» برنده جایزه تونی برای بهترین بازیگر شد.
این نمایش درباره جلسه فوق محرمانهای بین مقامات ارشد فلسطین و اسراییل در سال ۱۹۹۳ است که به «پیمان «اسلو»» شهرت دارد. عزیزی در «بتلهم» بزرگ شده که شهری در ایالت پنسیلوانیای آمریکاست.
این بازیگر متولد تهران میخندد و میگوید که خیلی وقتها مردم زادگاه او را در پنسیلوانیا با «بیتلحم» فلسطین اشتباه میگیرند.
عزیزی بازیگری را از دوره دبیرستان شروع کرد. او به شوخی میگوید که در میان مردم به «پادشاه بازگشت The homecoming king» مشهور شده. حالا هشت بار در هفته، در جایی بسیار بزرگتر از سالن دبیرستانی که اولین بار تاجگذاری کرد، به روی صحنه میرود. آنتونی عزیزی در ۴۸ سالگی نقش احمد قریع، وزیر دارایی سازمان آزادیبخش فلسطین را بازی میکند که به نمایندگی از یاسر عرفات مسئول مذاکرات شد.
در نقش احمد قریع، این عرب مسلمان چه ویژگی وجود داشت که قرار بود عزیزی، بازیگر ایرانی- آمریکایی که در خانوادهای با پیشینه مذهبی یهودی- بهایی بزرگ شده آن را نشان دهد. وی توضیح میدهد : «این فرد دوست داشتنی است. اغلب اعراب در فیلم ها منفور به تصویر کشیده میشوند.»
کاراکتر عزیزی در این نقش بر ترس و نفرت غلبه میکند تا اسرائیل را به دیدار رسمی تشویق کند. در نهایت خود اوست که کمک میکند در مذاکره به شرایط قابل قبولی که به نفع هر دو طرف باشد دست پیدا کنند.
در این نمایش، نقش آمریکاییها بیشتر خندهدار است. اما در واقعیت، این بیل کلینتون رئیس جمهوری سابق ایالات متحده بود که ریاست اولین جلسه مذاکره بین اسحاق رابین نخست وزیر اسراییل، و یاسر عرفات رئیس سازمان آزادیبخش فلسطین را به عهده داشت.
عزیزی قبل از نمایش «اسلو» گفت: «این نمایش درباره کسانی است که از هم خوششان نمیآید و دلشان نمیخواهد که بنشینند و با هم حرف بزنند و راهی برای دوست داشتن همدیگر پیدا کنند. این داستانِ همهی ماست.»
«اسلو» داستانی روایت نشده از دیپلمات نروژی به نام مونا یول (با بازی مریل استریپ) و همسرش ترجی راد لارسن (با بازی جفرسون میز) دانشمند علوم اجتماعی است که در آشفتهبازار مذاکرات صلح خاورمیانه امور را به دست میگیرند. سایر بازیگران این نمایش، داریوش کاشانی (ایرانی)، دنیل اورسکس، ردر اسمیت، مایکل ارونوف و هنی راسل هستند.
چالشی که شخصیت عزیزی با آن روبرو است یافتن انسانیت مشترک میان دشمنان قسمخورده است. همتایان اسرائیلی او نیز مشکلات مشابهی دارند. حتی دست دادن هم برایشان با خشم و نفرت همراه است.
«اسلو» نشان می دهد که صلح، تنها راهی است که دشمنان میتوانند همدیگر را ملاقات و درک کنند چرا که هر یک از طرفین از دشمنیها همان قدر ناراحت و آزرده و آسیبدیده است.
اولین بار عزیزی را در اتاق گریم سالن نمایش مرکز لینکلن ملاقات کردم، جایی که محل نمایش «اسلو» بود. بعد از نمایش، سناتور لیبرمن کاندایدای معاونت ریاست جمهوری سابق ایالات متحده او را بسیار تشویق کرد.
عزیزی بعد از نمایش به شدت خسته بود و در اتاق گریم ایلی دراز کشید. ایلی و کارگردان نمایش، بارتلت شر(که برای فیلمهای موزیکالی مانند «ویولن زن روی بام، پادشاه و من، اقیانوس آرام جنوبی و نور در پیزا برنده جایزه تونی شده) با بازیگر دیگر، آلفرد وودارد که همان شب اجرا دارد، در حال صحبت هستند.
عزیزی برای ترک سالن آماده میشود. او توضیح میدهد که از آن دسته افرادی است که کارشان را با خود به خانه میبرند. ناخن شستاش را نشان میدهد که روی آن پرچم نروژ نقاشی شده تا در مراسم جایزه تونی برایش شانس بیاورد. تیشرتی را می پوشد که رویش نوشته «دیوانه نیستم. فقط معمولیام.»
کمتر از یک هفته بعد چند خیابان دورتر از تئاتر منهتن، عزیزی برای مصاحبه وارد کافه میشود. خورشید پس از یک رگبار از پشت ابرها بیرون آمده است. عزیزی کلاه بیس بال خود را بر میدارد و شروع میکند به حرف زدن درباره کسانی که در زندگیاش هستند، بخصوص بهترین دوستش که یک دکتر یهودی است و به تازگی پسر ده ساله او را به عید پاک دعوت کرده است. از آنجایی که عزیزی طلاق گرفته احتمالا سه تایی با هم به جشن تونی میروند.
نام واقعی عزیزی، کمال روشن است. وقتی هفت ساله بود خانوادهاش از ایران به آمریکا مهاجرت کردند که بتوانند بدون ترس از دستگیری به خاطر بهایی بودن زندگی کنند. بعد از مدت کوتاهی پدرش، قدرتالله که متخصص قلب کودکان است و در دانشگاه UCLA درس خوانده در بیمارستانی با فاصله ۹۰ دقیقهای از فیلادلفیا مشغول به کار شد. شکوه، مادر او هم مددکار بیمارستان بود. سایر اقوام نیز به دلایل مشابه کم کم به آمریکا آمدند و ساکن شدند.
وقتی از او پرسیدم که چرا نام خود را تغییر داده، اشکهایش جاری شد. او گفت :«من قبلا هویتام را پنهان میکردم. عزیزی نام خانوادگی مادرم است و یک فامیلی ایرانی است. نام آنتونی را هم به خاطر دوستان ایتالیایی که داشتم انتخاب کردم.» او ادامه میدهد: «با این که به ایرانی بودنم افتخار میکنم اما میترسیدم که هدف آزار و خشونت قرار بگیرم. مخصوصا وقتی که جوان بودم و به کلوبهای فیلادلفیا میرفتم.» بعد اضافه کرد که تعصب و پیشداوری زیادی در صنعت سینما وجود دارد.
این بازیگر در مقایسه با بسیاری از همکارانش دیدگاه منحصر به فردی دارد. او در کالج مولنبرگ، در نزدیکی آلن تاون پنسیلوانیا در دو رشته تحصیل کرده است: تئاتر و علوم سیاسی. او سال آخر مقالهای درباره صلح در خاورمیانه نوشت.
با این حال عزیزی میگوید که تحقیقات کمی درباره احمد قریع داشته، اما میداند که او هم اکنون ۸۰ ساله است و در غزه زندگی میکند و چندین کتاب درباره مشارکتاش در فرآینده صلح نوشته است «من دوست داشتم شخصیتی را بازی کنم که در لابلای این صفحات وجود داشت.»
«اسلو» اولین نقش سیاسی عزیزی نیست. او قبلا در سال ۲۰۱۰ در نمایش «زیر چادر» که داستان ۱۰ زن از خاورمیانه است را بازی کرد که در خاورمیانه و بخصوص ایران زندگی میکردند و تحت ظلم و ستم بودند. در این نمایش ۱۰ نقش مرد وجود داشت که همه آنها را عزیزی بازی میکرد. اما کار کردن در مجموعههای تلویزیونی بیشتر او را به عنوان یک حرفهای به جامعه معرفی کرد.
تا پیش از «اسلو» ، او به خاطر سریال «فرمانده کل» که از شبکه ABC پخش میشد شهرت داشت. در آنجا کنار جینا دیویس به عنوان یک کارکنان دفتر ریاست جمهوری که همجنسگرا بود و ایدز داشت نقشآفرینی میکرد. سایر نقشهای او در تلویزیون عبارتند از :«پسران هرج و مرج» و «هوم لند».
عزیزی تعریف میکند که برای فیلم «واکنش مسلحانه» در حال تمرین تیراندازی بود که خبر انصراف تونی شالهوب، بازیگر آمریکایی لبنانیتبار از «اسلو» را به خاطر شلوغ بودن سرش شنید. تونی به بارتلت شر، کارگردان «اسلو» پیشنهاد داده بود که عزیزی برای این نقش عالی است.
این دو بازیگر دوستان خوبی هستند. همسر شالهوب دوست نزدیک و مربی بازیگری عزیزی است. عزیزی و شالهوب هر دو در سال ۲۰۰۸ در فیلم «شرق آمریکا» بازی کردند که درباره یهودیان و مسلمانان ساکن لس آنجلس است. این فیلم در جشنوارههای مختلف جایزههای فراوانی کسب کرد.
هفتهها میگذرد و خبری از دعوت او برای نمایش نمیشود. عزیزی میگوید: «شنیده بودم همه بازیگران انتخاب شدهاند به جز برای این نقش. من به تونی زنگ زدم و گفتم که آنها از من دعوت نکردهاند که فیلمنامه را بخوانم. پنج دقیقه بعد بارتلت با من تماس گرفت.» طی یک جلسه ۴۵ دقیقهای با اسکایپ بین تیم کاری در نیویورک و عزیزی در لس آنجلس مصاحبه انجام شد. موقع خداحافظی بارتلت به من گفت «شروع خوبی بود.»
از وقتی که نمایش از سالن تمرین کوچک خارج از برادوی شروع شد تا زمانی که به برادوی رسید عزیزی در همه مراحل نمایش حضور داشت. در همه مراحل تماشاگران او را تحسین کردهاند و همیشه همه بلیتها پیشفروش شده است.
عزیزی با خنده میگوید: «آنها با انتخاب من ریسک بزرگی کردند.» او حتی کارت مخصوص بازیگری را که دلالت بر عضویت هنرمند در اتحادیه صنفی دارد را نداشته است.
بعد از جایزه تونی، حالا یک فیلم اقتباسی درباره این موضوع در دست است. این اولین بار است که شر کارگردانی یک فیلم سینمایی را به عهده میگیرد. عزیزی امیدوار است که فیلمنامه به اثر نمایشی نزدیک باشد و میگوید: «سعی میکنم زیاد دربارهاش فکر نکنم. من با واقعیت صنعت سینما آشنا هستم.»
*منبع: کیهان لندن (انگلیسی)
*نویسنده: لورا ونستاراتن