بیست و ششم خرداد در حاشیه نماز جمعه تهران بنری در مسیر دانشگاه تهران نصب شده بود که در آن حزباللهیها از رییس قوهی قضاییه خواسته بودند از حضور زنان در استادیومهای ورزشی جلوگیری شود، اما ساعاتی بعد اعلام شد این بنر بیصاحب است و کار حزبالله نبوده است.
با پایان یافتن نماز جمعه این هفتهی تهران، در فضای مجازی تصویری از یک بنر منتشر شد که در آن خطاب به صادق آملی لاریجانی، رییس قوه قضاییه ضمن اعتراض به حضور بانوان در مسابقات والیبال، اقدام به جمعآوری امضاء برای اعمال ممنوعیت حضور زنان در ورزشگاهها شده بود.
در بخشی از این اعتراضنامه نوشته شده بود «لطفاً دستور رسیدگی بدهید والا مجبوریم بر اساس بند (م) وصیت نامه امام راحل و امر آتش به اختیار امام خامنهای جلوگیری کنیم». این بنر توسط دانشجویان حزبالله تهیه شده و تعدادی امضاء زیر آن بود.
اما عصر جمعه خبرگزاریها محافظهکار از جمله تسنیم، نصب این بنر را اقدام مشکوک و برای تخطئه فرمان «آتش به اختیار» خواندند.
به نوشتهی خبرگزاریهای محافظهکار «این بنر با هدف تخریب دانشجویان انقلابی صورت گرفته و با پیگیریها مشخص شد اتحادیهها و تشکلهای دانشجویی هیچ نقشی در طراحی، ساماندهی و جمعآوری امضاء برای طوماری که در اطراف نمازجمعه تهران نصب شده و تصویر آن در حال انتشار در کانالهای تلگرامی است، نداشتهاند».
فرمان «آتش به اختیار» که خامنهای اخیراً در یکی از سخنرانیها خود خطاب به ولایتمداران در جنگ نرم گفته بود این روزها سوژه فضای مجازی شده است.
در واکنش به فرمان «آتش به اختیار» کاربری با نام ماسیو در توییتر با انتشار تصویری از سعید عسگر از نیروهای وزارت اطاعات و عامل ترور سعید حجاریان نوشته « الهه آتش به اختیار بودن در یونان باستان!»
کاربر دیگری با نام تس هم نوشته «آتش به اختیار یعنی اگه از سخنرانی یا کنسرتی چیزی خوشت نیومد با خیال راحتتری میتونی خرابش کنی».
وارتز دیالوگ جالبی در مورد این سوژه نوشته بود:
-چرا کشتیش؟
-گلاب به روتون، بی اختیاری آتش داشتم!
خیلیهای دیگر از آن به عنوان گاف خامنهای و جوگیر شدن او پس از حواث تروریستی تهران نام بردند و همین نوشتههای توییتری، یا انتشار تصاویری از قتلهای زنجیره ای و اعدامهای فلهای اوایل انقلاب و برخوردهای خشن بسیجیان با مردم، موجی از تقابل شهروندان با علی خامنهای ایجاد کرد تا اینکه اطرافیان او مجبور شدند برای آرام کردن فضا دست به قلم شوند، سخنرانی و مصاحبه کنند و انواع و اقسام تفسیرهای رحمانی و صلحجویانه را برای ملایم کردن فرمان مجهول ولی خشن علی خامنهای در رسانههاشان منعکس کنند.
از جمله صادق آملی لاریجانی که گفت آتش به اختیار «در عرصه فرهنگی یعنی دلسوزان انقلاب خصوصاً جوانان نباید به دلیل کم کاری احتمالی برخی مسئولان، کارهای فرهنگی را بر زمین بگذارند بلکه باید همانند مجاهدین در مقابل قاعدین، در صف اول جهاد انقلابی حضور داشته باشند و در مسیر تحقق اهداف فرهنگی انقلاب و ارزشهای آن بکوشند».
یا عبدالحمید قدیریان از چهرههای رسانهای نزدیک به رژیم گفت که «آتش به اختیار یعنی از لحاظ فرهنگی روز به روز در حال پسرفت هستیم و مسائل فرهنگی کلام آقا [خامنهای] جایگاه ویژهای مییابد.»
به نظر میرسد محافظهکاران در مورد این جملهی خامنه ای حداقل در فضای رسانهای و تبلیغات دچار ضعف شده اند، تا جایی که بار مسوولیت نصب یک بنر را که در آن با شعار «آتش به اختیار» از قوه قضاییه خواسته شده با ورود زنان به ورزشگاهها برخورد شود از روی دوش خود برمیدارند.
از طرفی نصب یک بنر در نماز جمعه به این سادگیها نیست. دهها نیروی امنیتی و بسیجی قدم به قدم نمازگذاران را زیر نظر دارند و اجازه ی ورود حتی خودکار را هم به داخل محوطه دانشگاه در روزی که نماز برقرار است نمیدهند و نصب چنین بنری به جز از سوی افراد مسوول ممکن نیست.
از سوی دیگر هواداران رژیم بارها علیه ورود زنان به استادیومها دست به راهپیمایی زدند و این امر تازگی ندارد، ولی این تکذیب نشان میدهد انتقاد شهروندان به فرمان «آتش به اختیار» تا چه اندازه برای حکومت گران تمام شده است.
هفته گذشته احمد علمالهدی در سخنانی تند به حضور زنان در استادیوم و شادی آنها در جریان بازی انتقاد کرد و آن را نمونه ی ابتذال دانست که در قیامت عذابی به جز رفتن به جهنم ندارد.