تاریخ هرگز رنجی را که در طی حکومت پر از ظلم و ستم روحانیون واپسگرا و قدرتطلب به ایران و ایرانی روا شده است از یاد نخواهد برد.
سالهایی تاریک و پر درد که جان هزاران هزار انسان را از آنها گرفت و آنانی را که از مرگ جان به در بردند یا به زندانها فرستاد، یا چنان درگیر با مشکلات ساخته شده توسط حکومت کرده که آنان را در حسرت یک زندگی «ساده و عادی» زمینگیر کرده است.
از آغاز حکومت دیکتاتور و مستبد فقاهتی در ایران، مبارزات مردان و زنان آزادیخواه شدت بیشتری به خود گرفته و بی شک میتوان واقعه ۱۸ تیر را به عنوان نقطه عطفی در تاریخ معاصر سیاسی نام برد. کشتار و سرکوب دانشجویان در زمان «دولت اصلاحات» و عدم تحقق وعدههایش و پیگیری مطالبات دانشجویان و محاکمه آمران و عاملان حمله به کوی دانشگاه، پایان پروژه اصلاحات را رقم زد. اما به راستی چه کسی باید پاسخگوی سرکوب و قتل دانشجویان کشته شده باشد؟ چه کسی میتواند به سوالات مادر سعید زینالی، دانشجوی مفقود شده سرکوب ٧٨ کوی دانشگاه، پس از سالها بی خبری پاسخگو باشد؟
سالها میگذرد و استمرارطلبان نظام به همراه دیگر تشنگان قدرت و منفعتطلبان شخصی در کشور، که تابع امر رهبر و مروجان اصل ولایت مطلقه فقیه هستند، در جدالی ساختگی به همراه بیت رهبری و سپاه به نابودی کشور و ملت دست در دست هم دادهاند. آنچه مسلم است عدم توجه آنها به حق حاکمیت مردم و بهبود شرایط اقتصادی و اجتماعی مردم ایران نشاندهنده ناتوانی و بی توجهی آنها به حقوق ملت و پیشرفت کشور است. مردمی که هستی خویش را در تلاطم میبینند و هر روز تاوان سیاستهای غلط و ناکارآمد رژیم را میدهند، به خوبی از شرایط موجود کشور با خبرند.
رژیمی که با ایجاد جو امنیتی، بحرانهای داخلی و منطقهای و دشمنسازی، راههای ترقی و بهبود شرایط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را بر مردم کشور بسته و هر روز شرایط زندگی را بر آنها تنگتر و راه نفس آزاد کشیدن مردم را سختتر میسازد.
رژیم با در اختیار داشتن رسانههای عمومی و مسدود کردن شبکههای اطلاعرسانی مستقل به دروغپراکنی و شایعهپردازی و خرافهسازی مشغول است و کم نیستند رسانههای بیگانه که در این راه با رژیم همراهند و از آن دسته میتوان به بی بی سی فارسی اشاره کرد. همواره آنان در مصاحبهها و در گفتگوها بی پروا از افرادی که مورد حمایت رژیم هستند و آشکارا از رژیم و بقای آن دفاع میکنند بهره میجویند و در زیر چتر «بی طرفی» از جناحی «خاص» به عنوان «اپوزیسیون» حمایت میکنند تا به نوعی وجود سایر نیروهای ملی دموکرات در زیر سایه آنها قرار بگیرد.
اکنون بیش از هر زمان دیگری کشور در معرض خطر قرار دارد. از یک سو، روسیه و چین اقتصاد کشور را در دست گرفته و با برپایی پایگاههای نظامی و یا استفاده آزادانه از پایگاههای نظامی و بنادر ایران بستر مناسبی جهت بهرهبرداری خود ایجاد کردند. خامنهای، از سوی دیگر، با دستور «آتش به اختیار» آخرین حربه را برای ماندگاری نظام و حکومتش داده، تا هیچ مخالفی، چه خودی و غیر خودی، جرات و توان ایستادگی در برابر خط فکری و جانشیناش باقی نگذارد. بر ما است تا با تمام توان در مقابل آن بایستیم و نگذاریم که این حربه به تحقق بپیوندد.
صدای موج سبز با گرامیداشت سالروز ١٨ تیر و به یاد آوردن تمامی قربانیان راه آزادی بخصوص دانشجویان عزیز، این روز را پایان تفکر پروژه اصلاح نظام و حرکت در چارچوب «قانون اساسی» اعلام کرده و خواهان برقراری حکومت مردمی بر پایه عدالت، آزادی و دموکراسی در کشور است. ما همراه با آزادیخواهان و انساندوستان وطنمان، خواهان جدایی دین از نهاد حکومت، رد اصل ولایت فقیه و برقراری دموکراسی و آزادی تمامی زندانیان سیاسی، عقیدتی، روزنامهنگاران، فعالان دانشجویی، کودکان، جنبش زنان و حص شدگان هستیم.
برای رسیدن به خواستههای بر حقمان و برچیده شدن استبداد از میهن عزیزمان، نیازمند اتحاد در چارچوب اصول دموکراتیک و درک منافع ملی هستیم. دوستان، هموطنان و آزادگان، بیاید با هم و همصدا جهت حمایت از آنانی که با حکم اعدام شب را به روز میرسانند، آنانی که با رنجها و شکنجهها در زندانهای جمهوری اسلامی همچنان ایستادهاند و برای خودمان، که سرمایههای انسانی و ملیمان را این نظام هر روز به باد فنا میدهد، فریاد آزادی ایران را برآوریم تا حداقل نیروهای آزادیخواه و ملی بدانند که در این راه تنها نیستند.
دیدار ما روز یکشنبه ۲۰۱٧/۰۷/٠٩ ساعت ۱۵ تا ۱۶:۳۰
روبروی بی بی سی. Portland Pl, Marylebone, London W1A 1AA. The nearest stations, Oxfor Circus and Regent’s Park
صدای موج سبز-Green Wave Voice
۰۰۴۴۷۸۸۶۶۶۲۰۵۷
https://telegram.me/informative