کمتر از دو هفته به عمل جراحیاش زمان باقی مانده بود و دکتر متخصص تشخیص داده بود که آپاندیساش باید جراحی شود. از عمل نگران بود. به پیشنهاد یکی از دوستان، پیش از عمل به یک «دکتر اسلامی و سنتی» مراجعه میکند تا شاید بهبودی در درد حاصل شود و از تیغ جراحی خلاصی پیدا کند.
«…یک مرد و زن میانسال بودند، حتی اسمشان را هم نمیگفتند، میگفتند اسم ما حکیم و حکیمه است، روی تخت دراز کشیدم، لباسهایم را درآوردند، محلی که در میکرد را لمس کردند، بعد روی من راه رفتند، گفتند باید این قسمت را جا بندازیم، درد از این ناحیه است، حتی گفتند مثانه در رفته! تعجب کردم چون مشکل مثانه نداشتم، از طرفی دررفتگی مثانه نشنیده بودم. کار به اینجا خلاصه نشد، خانمی که اسمش حکیمه بود چوبی شبیه وردنه را آغشته به آبی زرد رنگ کرد و داخل واژن من کرد، از درد به خودم پیچیدم، چوب را میچرخاند، شوک شده بودم، نمیدانم چطور قبول کرده بودم این کار را انجام دهد، شاید ترس از بیهوشی و تیغ جراحی بود که از آن وحشت داشتم. حکیم با انگشتانش باسنم را لمس کرد وحشت زده شدم، وقتی انگشتش را فرو کرد، جیغ کشیدم، از روی تخت بلند شدم. سعی کردند مرا آرام کنند، روی کاغذ چند داروی گیاهی برایم نوشتند و ۳۰۰ هزار تومان گرفتند».
اینها بخشی از روایت یک زن ۳۵ ساله در گفتگو با کیهان لندن است که اخیراً به یکی از مراکز «طب اسلامی سنتی» در تهران مراجعه کرده و این چنین توسط اشخاصی که آنجا خود را متخصص درمان امراض معرفی کرده اند مورد تجاوز قرار گرفته است.
او میگوید: «وقت عمل داشتم، اما این مرکز را یکی از دوستانم معرفی کرده و گفت یکی از اقوامش به آنجا مراجعه کرده و بیماریاش خوب شده است، من هم به اعتماد او به آنجا رفتم. آنقدر از معرف اطمنیان داشتم که تنها رفته بودم. اتاق بسیار کثیفی بود و حتی شک داشتم که لباسم را درآورم یا نه. رفتارشان مثل جادوگرها بود. از یکی دو نفری که آنجا بودند شنیدم که جنگیری هم میکنند.»
این زن در مورد اتفاقاتی که برایش افتاده آنقدر ترسیده که حتی به همسر خود در این باره چیزی نگفته و از شکایت هم میترسد، چون از بیان واقعیت برای تشکیل پرونده و طرح شکایت احساس شرم دارد.
این بیمار ادامه میدهد: «شوکه بودم، فقط وقتی بیرون آمدم فهمیدم چه بلایی به سرم آوردند، حس میکردم به من تجاوز شده، دو روز بعد عفونت کردم، به دکتر مراجعه کردم و دارو داد که تا چند روز قبل از عمل مصرف میکردم، هنوز هم جز دوستان نزدیکم هیچ کس از جریان خبر ندارد».
او به واسطه افرادی دیگر با تعدادی از زنان مواجه میشود که وضعیت مشابه داشتند، اما میترسیدند شکایت کنند چون همگی معتقدند که این «حکیم» «جّن دارد» و ممکن است «جنّ»های خود را به جان آنها بیندازد!
کیهان لندن موضوع را پیگیری کرد؛ محلی در شرق تهران، خیابان پیروزی (فرح آباد)، محلهی سلیمانیه ساختمانی قدیمی در کنار دفتر تبلیغات اسلامی.
فردی تحت عنوان حکیم لواسانی، استاد در نبضشناسی و طب اسلامی سنتی، متخصص در درمان انواع سرطانها، نازایی زنان و مردان، دررفتگی (شکستگی)، زیبایی چهره، چاقی و لاغری و دیابت.
بعضی از اهالی محله سلیمانیه از وجود این خانه خبر نداشتند، از آنها در مورد اینکه آیا طبابتهای این مرکز بر اساس طب اسلامی ثمربخش بوده یا نه، روایات مبهمی شنیده میشود، از جمله روایتی که دو پسر جوان از اهالی محل نقل کردند. آنها از تجربه یک زن میانسال گفتند که او نیز تجربهای مشابه داشته است. به هر حال این مرکز به نوعی سوژهی محل است.
نمونهی این ماجرا در تهران کم نیست. در سالهای گذشته در محلهی سرچشمه تهران پایین چهارراه سیروس نیز دعانویسی به نام شیخ محمد در خانهای بسیار قدیمی هم دعانویسی میکرد و هم «طبابت اسلامی». در مورد او نیز حرف و حدیث زیاد بود؛ از الفاظ زشتی که به کار میبرد تا گرفتن لباس زیر زنان برای نوشتن دعا روی آنها برای دفع مرض!
در ادامه پیگیریها مشخص شد که حکیم لواسانی تا سال ۱۳۹۴ در فرهنگسراهای شهرداری در جنوب تهران از جمله فرهنگسرای بهمن جلسات مشاوره «طب اسلامی» و جلسات آموزشی تغذیه سالم با محور «سبک زندگی اسلامی» و «ایرانی» برگزار میکرده است.
در مورد او اما روایت دیگری هم نقل شده» است. در وبسایت همشهری محله (وابسته به روزنامه همشهری ارگان شهرداری) زنی به اسم زهرا موسوی، ۳۶ ساله با اشاره به مشکلات متعددش که سالها با روشهای پزشکی و داروهای شیمیایی حل نشده، گفته «حکیم لواسانی با معاینه من از طریق نبض، دهان و چشم با مشکلات جسمیام آشنا شد و اکنون بعد از دو ماه کمردرد من بهطور کلی خوب شده است. حالا هم برای درمان درد معده تحت نظر وی هستم و داروهای پیشنهادی حکیم را استفاده میکنم». وی ادامه داده «به صورت هفتگی هم در نشستهایی که لواسانی راجع به داروهای گیاهی متعدد و خواص آنها برگزار میکند، شرکت میکنم و در این زمینه اطلاعات زیادی کسب کردهام که در زندگی روزانهام خیلی مفید بوده است».
در ایران این نوع فعالیت ها در حال افزایش است. شهریور سال ۱۳۹۵ در شهرستان امیدیه در استان خوزستان یک مرکز طب سنتی، به علت اقدامات مجرمانه و دخالت در امور پزشکی بسته شد.
آبان ۹۵ سال نیز در بجنورد در استان خراسان شمالی یک طبیب سنتی بهصورت غیرقانونی، افراد مبتلا به بیماریهای خاص (دردهای رماتیسم، سرطان و دیابت) را با تجویز گیاهان دارویی و طب سنتی (حجامت، ماساژ و طب سوزنی) به اصطلاح درمان میکرد که دستگیر شد.
اسفند سال ۱۳۹۵ نیز در شهرستان کلاردشت در استان مازندران یک پزشک قلابی دستگیر شد که با تجویز داروهای گیاهی و غیربهداشتی از بیماران صعب العلاج کلاهبرداری میکرد.
این همه در حالیست که در آبان ماه سال ۱۳۹۵ آیتالله سید محمد سعیدی، تولیت حَرم در قم گفت که «طب اسلامی» باید به عنوان یکی از دروس حوزه برای طلاب تدریس شود.