پیمانکارانی که آموزش لازم برای ایمنی و بهداشت کار را ندیدهاند یکی از عوامل اصلی افزایش حوادث در محل کار در ایران هستند.
در این باره محمد گنجی کیا، عضو هیات مدیره کانون عالی مسئولین ایمنی و بهداشت کار ایران میگوید از سال ۸۹ آموزشهای ایمنی و بهداشت کار برای پیمانکارن اجباری شده است اما باز هم پیمانکاران زیادی در ایران این آموزشها را ندیدهاند.
محمد گنجی کیا در گفتگو با ایلنا، گفته است: «سال ۱۳۸۹ شورای عالی حفاظت فنی آییننامه اجباری شدن آموزشهای ایمنی و بهداشت کار برای پیمانکارن، کارگران و کارآموزان را تصویب کرد چرا که یکی از علت بالا رفتن آمار حوادث کار اجباری نبودن گذراندن دورههای آموزشی بود.»
او میگوید حتی در این آییننامه الزامی شده که پیمانکارن از نظر آموزشهای ایمنی رتبهبندی شوند اما اجرای این آییننامه آرام آرام به دست فراموشی سپرده شد.
به کار نبستن این آییننامه در حالیست که آموزشهای تاکید شده در آن برای همه کارگران و کارآموزان اجباری اعلام شده و کارفرمایان مکلف هستند پیش از اینکه این افراد در پروژهها مشغول به کار شوند یک دوره هشت ساعته آموزشهای ایمنی را به آنها ارائه کنند.
محمد گنجی کیا معتقد است باید به ایمنی در معادن به دلیل دشواری کار حساسیت بیشتری نشان داد: «معادن غالبا بین پیمانکاران متعدد دست به دست میشوند و این مسئله موجب شده است که آنها توجهی به مسائل ایمنی نداشته باشند از این رو علاوه بر بحثهای بازرسی نیازمند نظاممند شدن آموزشهای ارائه شده به کارگران و پیمانکاران هستیم.»
نکته قابل توجه اینست که بر اساس گزارش مرکز آمار و اطلاعات راهبردی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی بیشترین تعداد حادثهدیدگان ناشی از کار در سال ۹۴ مربوط به جوانان ۲۵ تا ۲۹ ساله و ۳۰ تا ۳۴ ساله بوده و بیشترین میزان حادثه نیز در داخل کارگاهها اتفاق افتاده است.
دو حادثه آتش گرفتن ساختمان پلاسکو و انفجار در معدن زمستان یورت باعث کشته و زخمی شدن صدها کارگر شد. در همین حال بر اساس آمار وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی کارگران ساختمانی نیز از جمله شاغلانی هستند که خطر حادثههای محل کار آنها را تهدید میکند.
در واقع کارگران و کارکنان دستگاهها، شرکتها و ادارات هم به دلیل رعایت نکردن اصول ایمنی ساختمانها و ایمنی کار در معرض خطر قرار دارند، خطری که شاید در بسیاری از موارد جبران آن ممکن نباشد و مصدومان به جا مانده از این گونه حوادث نیز علاوه بر تحمل فشارهای روحی و روانی و اقتصادی بر خانوادهی آنان، هزینه و بار مالی زیادی را نیز بر سیستم سلامت تحمیل میکند.