فالگیری و بازکردن سرکتاب و رمالی نه تنها در ایران بلکه در بسیاری از کشورها وجود دارد و مردم برای دانستن وقایع زندگیشان در آینده، از ازدواج و کار و مسائل خانوادگی پیش فالگیرها میروند تا برایشان به پیشگویی بپردازند.
در ایران اما اشتیاق مردم برای گرفتن فال و رفتن پیش رمالها و دعانویسها در سالهای گذشته بیشتر شده است.
در جامعهای که برخی گمان میکنند زیر سایه یک حکومت مذهبی، مردم باید ایمانی قوی داشته باشند، برعکس، خرافات گسترش یافته و بازار فال و فالگیری هم داغتر از همه جا شده است.
فالگیرها و جنگیرها، مشاوران سران حکومت
دیگر نه فقط مردم عادی، که شاید در زیر بمباران مشکلات مالی و اجتماعی، به دنبال روزنه امیدی قدم در خانه فالگیران و رمالها میگذارند، بلکه مقامات حکومتی نیز به دنبال فالگیران، جنگیران و رمالها هستند و گاهی روابط آنها با فالگیران و رمالها خبرساز میشود.
مجتبی ذوالنوری، نماینده مجلس شورای اسلامی، ۲۰ اردیبهشت در نطق میان دستور خود در مجلس از رفتن همسر حسین فریدون و زن برادر رئیس جمهور نزد فالگیری در قم و پرداخت ۱۰ میلیارد تومان به فالگیر برای دستمزد از سوی او خبر داد که با رسیدن ماموران به بازداشت همسر حسین فریدون منجر شده است؛ خبری که هیچگاه از سوی حسین فریدون یا حسن روحانی و اطرافیان آنها تکذیب نشد.
در دولت قبل نیز ارتباط سران دولت با رمالها نقل محفل مخالفان دولت بود. وجود رمالهای حکومتی نیز یکی از مسائل قابل توجه در جمهوری اسلامی است. یکی از معروفترین این رمالها عباس غفاری است که به گفته پدر همسرش از سالهای نخست بعد از انقلاب با سران حکومتی در ارتباط بوده و حتی گفته میشود در زمانی که وزارت امور خارجه توسط علی اکبر ولایتی اداره میشد انتخاب بسیاری از سفرا با مشورت و در واقع رمالی و سر کتاب باز کردن عباس غفاری صورت گرفته است.
مردادماه ۹۰، محسنی اژهای، سخنگوی قوه قضائیه، اعلام کرد: «دو جنگیر دولتی بازداشت شدهاند و پرونده آنها در دست رسیدگی است.»
عباس غفاری که یکی از این جنگیرها بود در ابتدا محاکمه و به اعدام محکوم شد. بعد به هشت سال زندان محکوم و ابتدای سال ۹۲ یعنی کمتر از یک سال پس از بازداشت، از زندان آزاد شد.
شبکههای اجتماعی نیز بازار فالگیران را داغ کرده
اکنون اما با وجود شبکههای اجتماعی به نظر میرسد کسب و کار فالگیرها راحتتر ومشتریهایشان بیشتر شده است. یکی از این فالگیرها که فال قهوه میگیرد کانالی با بیش از ۱۰ هزار عضو دارد و در اینستاگرام ده هزار نفر دنبالش میکنند.
او در ارمنستان ساکن است و از طریق اینترنت به مشتریهایش خدمات ارائه میدهد. ویدا ۴۳ سال سن دارد و با دخترش در ایروان زندگی میکند، همسرش در تهران فروشگاه لوازم یدکی موتورسیکلت دارد و به ایروان رفت و آمد دارد.
ویدا در مورد شغلاش به کیهان لندن میگوید: «بیست سال پیش یک دوره فال قهوه و تاروت دیده و در آرایشگاه خواهرش در تهران پارس گاهی برای مشتریهای ثابت و آشنا به صورت تفریحی فال میگرفت تا اینکه کمکم به حرفه اصلیاش تبدیل شد.»
او معتقد است حس ششم خوبی دارد و خیلی وقتها از حساش برای گفتن نکاتی در فال استفاده میکند و گاهی به نقش و نقوش فنجان قهوه تکیه کرده و گاهی نیز به تصاویر کارتهای تاروت توجه میکند و البته از خود مشتریها نیز برای پرداختن به موضوعات مختلف الهام میگیرد.
ویدا میگوید به مرور همه اطرافیان باور کردند او فالگیر خوبیست و خیلی مسائلی که در فال میگوید درست بوده است.
ویدا در پاسخ به این پرسش که آیا خودش باور دارد چیزهایی که میگوید درست است، میگوید: «بستگی به حسام دارد و بعضی وقتها واقعا فکر میکنم چیزی که میگویم اتفاق میافتد گاهی هم مشتری به حرفام اعتماد و باور دارد و با وقایع پیش روی خودش ربط میدهد.»
کار و کاسبی او در تهران در آرایشگاه خواهرش گرفته بود و اتاقی در سالن آرایشگاه برای فالگیری در نظر گرفته شد و به خواهرش هم پورسانتی بابت هر مشتری پرداخت میکرد. اما به خاطر فالگیری پای اداره اماکن به آرایشگاه باز شد. ویدا میگوید هیچ وقت نتوانستند ثابت کنند در آرایشگاه فال میگیریم اما زیر ذرهبین بودیم و این موضوع مورد رضایت خواهرم نبود؛ از سوی دیگر همسرم اجازه نمیداد در خانه فال بگیرم و به همین دلیل مدتی فالگیری را کنار گذاشتم.»
او از سال ۱۳۹۱ به ایروان مهاجرت کرده است. یک آرایشگاه خانگی دارد که مشتریهایش بیشتر ایرانیهای مقیم و دانشجویان هستند و در کنار آرایشگری فال هم میگیرد.
ویدا میگوید دو سال است که از طریق اینستاگرام و تلگرام هم از ایران مشتری دارد و حتی بعضی از مشتریهایش که توریستی به ایروان سفر میکنند، به دیدارش میآیند تا حضوری فال بگیرند.
او میگوید فکر نمیکرده اینقدر علاقه به فال گرفتن زیاد باشد که بتواند از راه دور و اینترنتی فال بگیرد و درآمد خوبی از این کار داشته باشد. و ادامه میدهد، آرایشگری برایش در رده دوم درآمد و پس از فالگیری قرار دارد. البته به نظر میرسد آرایشگری برای این فالگیر راهی باشد تا بتواند ایرانیان مقیم ارمنستان را جذب کند.
او میگوید بیشتر مشتریها دهان به دهان برایش تبلیغ میکنند. جالب است که به گفتهی این فالگیر، بسیاری از مشتریهایش، به ویژه مذهبیترها، به دنبال دعانویس هستند و از او سراغ دعانویس میگیرند.
١٠ درصد جمعیت دست کم سالی یکبار نزد فالگیر و رمال میروند
بر اساس آخرین آماری که در سال ٩٣ وزارت بهداشت در خصوص این موضوع منتشر کرد، ١٠ درصد جمعیت کشور طی یکسال نزد افراد غیرمتخصص و بیصلاحیت مانند دعانویس و رمال رفتهاند.
این آمار همچنین نشان میدهد ۶٨ درصد از دختران در فاصله سنی ١٨ تا ٢۶ سال دستکم یکبار به فالگیر مراجعه کردهاند، ۵٠ درصد نیز چندبار مراجعه کردهاند و ٨٣ درصد از دانشجویان حرفهای فالگیران را تصدیق کرده و با اعتقاد به سراغ آنها رفتهاند.
این مطالعه ملی با کمک ٣ هزار روانشناس و ٨ هزار نفر در جامعه آماری مورد بررسی قرار گرفت، آماری که نشان میدهد بیش از هفت و نیم میلیون ایرانی در سال ٩٣ مشتری فالگیرها، رمالها و دعانویسها بودهاند.
ویدا میگوید کسانی که فال میگیرند لزوما آنهایی نیستند که این موضوع را در مقابل دیگران مطرح کنند. او میگوید حتی چند نفر از زنان کارمندان سفارت جمهوری اسلامی و معلمان مدرسه ایرانی ارمنستان وابسته به این سفارت، مشتری او هستند.
ویدا همچنین میگوید برخی به فال معتادند یعنی هر دو سه هفته یکبار باید پیش فالگیر بیایند و مثل این است که آرامش پیدا میکنند.
انواع و نرخ فالها هم متفاوت است. در ایران فالهای مختلفی از جمله فال قهوه و شمع و گلاب و تاروت گرفته میشود و البته باز کردن سر کتاب و دعانویسی هم جای خود را دارد و مشتریهایش زیاد است.
ویدا میگوید از نرخ فالهای دیگر اطلاع دقیقی ندارد اما در حال حاضر یک فال قهوه در تهران حدودا از ۵۰ تا ۳۰۰ هزار تومان قیمت دارد.
او ۶۰ هزارتومان برای فال قهوه و تاروت میگیرد. روش کار او از راه دور اینطور است که مشتری از طریق تلگرام به او پیام میدهد. شماره کارت بانکی ویدا در ایران را دریافت میکند و هزینه فال پیش از انجام کار به حساباش واریز و کد واریز پول را از طریق تلگرام برای ویدا ارسال میشود و بعد از همه اینها ویدا فال مشتری را میگیرد. مشتری میتواند از طریق پیام صوتی تلگرام، واتس آپ و یا وایبر فالاش را بشنود.
جالب اینجاست که ویدا خودش به جای مشتری قهوه مینوشد و برایش کارت تاروت انتخاب میکند و فال میگیرد.
او میگوید در هفته دست کم ۱۰ فال میگیرد اما بعضی وقتها تعداد فالهایش به ۶ تا ۷ فال در روز هم میرسد.
ایرانیان در فنجان قهوه به دنبال چه میگردند؟
در میان علاقمندی شدید تعداد زیادی از ایرانیان به فال و فالگیری، روانشناسان و جامعهشناسان نیز به تحلیل این کشش و علاقه پرداختهاند.
به اعتقاد برخی روانشناسان درماندگی و نداشتن مهارت حل مسئله و رویکردِ هیجانمحور از مهمترین دلایل روانشناختی هستند که باعث کشیده شدن افراد به سوی فال و رمالی و اینگونه خرافات میشود.
همچنین کارشناسان میگویند رشد اقتصادی، بالا رفتن سطح رفاه عمومی، توسعه سیاسی، تقویت فرصتهای اجتماعی و امکان دسترسی فرهنگی در جامعه باعث میشود افراد بتوانند به شکلی مطلوبتر خواستهها و نیازهای خود را برآورده کرده و امید به آینده نیز در میان افراد جامعه تقویت میشود و به این ترتیب کشش برای فال گرفتن یا پرداختن به دیگر مسائل خرافاتی در چنین جامعهای کمتر میشود.
گفتنی است فال تنها یکی از مواردی است که ایرانیان این روزها به آن میپردازند. برخی از موارد خرافی که جنبهی مذهبی نیز دارند در سه دهه گذشته در جامعه ایران رواج پیدا کرده و در عین حال حکومت نیز از آن استقبال میکند.
یکی از این موارد چاه جمکران است؛ چاهی در مسجد جمکران و نزدیک شهر قم که به این خرافه دامن میزند که اگر نامهای برای امام زمان، امام دوازدهم شیعیان، نوشته و در آن چاه انداخته شود، به دست وی رسیده و خواستههای مطرح شده در آن را اجابت میکند.
امانالله قراییمقدم، جامعهشناس، در گفتگو با سلامت نیوز پیرامون ترویج فال و فالگیری در جامعه ایران میگوید: «ریشه فال و فالگیری از دیدگاه مردمشناسی برمیگردد به هزاران سال قبل. از زمانی که انسانها دور هم جمع شدند اجتماعات تشکیل شد و بعد به اصطلاح «کلان» که کوچکترین واحد اجتماعی و متشکل از چند خانواده است برای تبادل نظر و بیان مشکلات و اتفاقهای پیرامونشان با یکدیگر به گفتوگو نشستند. اصولا در طول تاریخ زندگی بشریت، انسان به دنبال آرامش خیال و تبیین مسائل است. انسانهای اولیه چون نمیتوانستند جوابی برای زلزله، خواب و مسائل مختلفی که پیرامونشان رخ میداد، پیدا کنند، فکر کردند و رفتهرفته به تفکرات خرافی روی آوردند. تفکری که باعث شد آنها تصور کنند در هر چیزی یک نیرویی وجود دارد و این نیرو را نیز «مانا» نامگذاری کردند. به این معنی که این نیرو از ازل تا ابد ماندگار است. بنا بر این جادوگرها و شمنها شکل گرفتند. آنها ادعا میکردند میتوانند بدی را دور کنند و خوبی را به سمت انسانها بیاورند. رفتهرفته با تکامل جوامع بشری اشکال مختلف جادوگری شکل گرفت، اشکالی که اینروزها به شکل فالگیری و رمالی درآمده است.»
در هر حال، به نظر میرسد اعتقاد به فال و فالگیری و خرافه، نیازی است بیشتر روانی در شرایطی که صرف نظر از امکانات اقتصادی و اجتماعی، آدمها در جستجوی راه حلی برای مشکلات خود و همچنین آرامش خاطر و توجیه نگرانیها و ترسهای خود، خارج از جهان واقعیت و زندگی عملا موجود خود هستند.