سرانجام سخنگوی قوه قضاییه جمهوری اسلامی ایران با تاخیری طولانی خبر دستگیری تعدادی از مداحان سرشناس تهران به اتهام جاسوسی را تایید کرد.
اینکه مداحان دستگیر شده تا چه اندازه و چرا از اطلاعات سری و محرمانه نظام خبر داشتند یک روی ماجرا بود و اینکه آنها علاوهبر «ارتباط غیراخلاقی» با دو زن که کارمند سفارت فرانسه و آلمان در تهران، اطلاعات در اختیار آنها قرار میدادند هم روی دیگر ماجراست.
گزارشهای غیررسمی حاکی از آن است که سه و حتی بیش از چهار مداح و یا دوستان نزدیک آنها در این رابطه دستگیر و یا احضار شدهاند، اما در نهایت محسنی اژهای نهم مرداد تایید کرد که دو نفر بازداشت شدند.
عبدالرضا هلالی و روحالله بهمنی شاهمهرههای هیاتالرضا بودند که هم در این مجموعه بزرگ فرهنگی- رسانهای مداحی میکردند و هم بازوی توانمند نظام در بخش تبلیغاتی بودند و هم ابزار سیاسی برای تقویت مواضع زعمای نظام و هم لیدر معنوی بخشی از پیادهنظام رژیم در سرکوب اعتراضات.
محسنیاژهای در مورد جزییات این بازداشتها چیز زیادی نگفت، اما اشاره کرد که پروندهی یکی از این دو مداح به دادگاه ویژه روحانیت فرستاده شده است.
وبسایت «آمدنیوز» که گفته میشود به محافل امنیتی مربوط است، به نقل از «رابطین آگاه خود در قوه قضاییه» نوشت که روحالله بهمنی به دلیل طی چهار سال درس مقدماتی حوزه علمیه، دادگاه ویژه روحانیت صلاحیت رسیدگی به پرونده او را دارد.
از طرفی پای حجتالاسلام شهاب مرادی رییس پیشین سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و احد قدمی هم به این ماجرا باز شده و چند نفری هم به عنوان «مطلع» بازجویی شدهاند تا اتهامات آنها در پرونده بیشتر تکمیل شود.
تقریباً اکثر آنها که پای آنها در این پرونده گیر بود یک وجه مشترک داشتند: هیاتالرضا! آنها همگی شاهمهرهها و «اسطوره»های این شبهحسینیه بودند که از دوران دولت محمود احمدینژاد رسماً از یک هیات سینهزنی و دستهی عزاداری مبدل به پادگانی شده بود که اعضای آن یک سرشان به پایگاههای بسیج و اطلاعات سپاه و مدافعان حرم در سوریه میرسید و سر دیگرش در بنگاههای مالی و اقتصادی که توسط مهرههای پر نفوذ سپاه و امنیتیها و حزباللهیها اداره میشد.
پاتوق همگی اینها «هیاتالرضا» بود و اتفاقاً هلالی، بهمنی و شهاب مرادی چون از گذشتههای دور رفاقت داشتند و در این هیاتها و حسینیهها برای هم کار چاق کرده و برنامه و مداحی و روضه جور میکردند در این تشکیلات مافیایی پرقدرت به چهرههای تبدیل شده بودند که جنسشان جور بود.
محبوبیت هلالی و بهمنی بین بچههیاتیها از خیابان شهباز و میدان خراسان گرفته تا نظام آباد و «امام حسین» (میدان فوزیه) از یک سو، و نفوذ شهاب مرادی در شهرداری و صدا و سیمای جمهوری اسلامی و شرکتهای پیمانکاری از سوی دیگر، کلکسیون موفقی از شاگردان حاج منصور ارضی را درست کرده بودند که در رندی و شامورتیبازی، از استاد پیشی گرفته و حالا در دادسرای امنیت ناحیه ۳۳ تهران گیر افتادهاند.
اگرچه نه هلالی و نه بهمنی بجز سابقهی عضویت در بسیج هیچ شغلی در سپاه یا نهادهای اطلاعاتی و امنیتی نداشتند، اما همین که رفقای گرمابه و گلستان آنها در این نهادهای هزارتو شاغل بودند کافی بود تا پای آنها از طریق مداحی در مراسم و برنامههای آنها، به این نهادها باز شود. در این میان کم نبودند رفقای مشترک آنها از موتورفروش و بنگاهدار گرفته تا واردکننده و دلال لوازم و قطعات کامپیوتر و دستگاه چاپ و پارچهفروش و رستوراندار فرحزاد و ویلادار اوشان و فشم و لواسانات که هم بساط عشق و حال اسطورههای هیاتالرضا را جور میکردند و هم زیر سایهی آنها ارج و قربی داشتند و سری در سرها.
دستگیری این دو برای اطلاعات سپاه ساده نبود. آنقدر که حتی در مسیر پروندهی آنها بارها کارشکنی شد، اما موضوع فراتر از آن رفته بود که این یاران غار بتوانند مسیر پرونده را عوض کنند.
حتی مطرح شده که چون هلالی در ستاد ابراهیم رییسی پا در رکاب بوده بخشی از این پرونده را که مربوط به بهمنی بوده به دادسرای ویژه روحانیت که ریاست آن با ابراهیم رییسی است دادهاند تا ترمز ماجرا شبیه پرونده سعید طوسی کشیده شود، اما اختلاف بین نیروهای خودی و ناخودی در سپاه و قوه قضاییه اجازه نداده تا قضیه به اصطلاح «ماستمالی» شود.
نتیجهی کل فشار و زوری که آدمهای نزدیک به هلالی در نظام زدند این بود که برای کم شدن سر و صدا و واکنشهای غیرمنطقی مریدان این مداحان در امپراتوریای که بین بچههیاتیها برای خود برپا کرده بودند، وثیقه هلالی را قبول کنند و او موقتاً تا روشن شدن تکلیفاش در دادگاه، آزاد باشد.
هلالی بعد از آزادی، کمتر در بین دوستان و رفیقاناش حاضر شد. تا اینکه به مراسم تدفین عباس شاهی از رفقای مداحاش رفت و از او فیلم گرفتند. همین دست کم دو سه روزی باعث تقویت روحیهی طرفداراناش شد که نه تنها از دستگیری او به اتهام «روابط نامشروع» و جاسوسی در شوک بودند بلکه کعبهی مقدس آمال و آرزوهاشان فرو ریخته بود.
انتشار این فیلم کشتی نجاتی شد برای آنها که میگفتند «بدخواهان، هلالی را میزنند چون دشمن امام حسین هستند» همانها که هشتگ درست کردند: «#حاج_رضا_تنها_نیست» حالا بعد از مصاحبه محسنیاژهای، دوباره با کابوس بزرگی رورو شدهاند: پیوند جاسوسی و «روابط غیراخلاقی» با «اسطوره»های هیاتالرضا.