مردی به اسم بهنام چندی پیش به دنبال جر و بحث با ژاله خواهر ۶۵ ساله خود بر سر ارث پدری او را کشت.
بهنام در بازجوییها به کشتن خواهرش اعتراف کرد و دلیل حادثه را بازخواست او به خاطردیر رفتن به خانه عنوان کرد. او گفت ژاله به من اعتراض کرد چرا دیر به خانه آمدهای؟ درگیر شدیم او را هل دادم به زمین افتاد من هم به اتاقم رفتم و خوابیدم صبح که بیدار شدم متوجه شدم او مرده است.
این هفته در جریان دادگاه بهنام در پاسخ به این سوال که دیرآمدن نمیتواند انگیزه اصلی قتل باشد و چه مسألهای با خواهرش داشته است گفت: ما به دلیل ارث پدری با هم مشکلاتی داشتیم. پدرم قبل از فوتش یک دانگ از خانهاش را به نام خواهر کرده بود، چون او ازدواج نکرده بود و تنها زندگی میکرد. البته نیمی از خانه پدریام به نام مادرم بود و مادرم هم نیمی از سهم خودش را به نام خواهرم کرده بود.
ما سر این موضوع با هم درگیری داشتیم، خواهرم مجرد بود و هرگز ازدواج نکرده بود به همین دلیل هم پدر و مادرم از او حمایت میکردند. من ازدواج کرده بودم اما چند سال قبل همسرم را طلاق دادم و با خواهرم در همان خانه زندگی میکردم. اختلاف ما خیلی زیاد بود اما من واقعا قصد کشتن او را نداشتم.
بعد از پایان تحقیقات و با توجه به اینکه ژاله فرزند و پدر و مادر نداشت خواهر او از بهنام برادر خود به عنوان متهم به قتل شکایت کرد و خواستار اعدام وی شد. او گفت: برادرم آدم خشنی است و به همین دلیل خواهرم را کشت.
بهنام اتهام قتل را قبول کرد و گفت: من و خواهرم اختلافات زیادی داشتیم، اما او را دوست داشتم و اصلا نمیخواستم بمیرد و از کاری که کردم پشیمان هستم من فقط او را هل دادم و قصد کشتنش را نداشتم. وی افزود: به خاطر ارث پدری خیلی اختلاف داشتیم ضمن آنکه خواهرم در روابط من و همسرم دخالت میکرد و او بود که باعث شد تا من همسرم را طلاق دهم. بعد از جدایی هم مجبور بودم با خواهرم زندگی کنم چون بخشی از آن خانه به من رسیده بود. با خواهرم ارتباط خوبی نداشتیم آن روز هم به جای آنکه با من احوالپرسی کند سرم داد کشید و گفت تا حالا کجا بودی، ناراحت شدم و او را هل دادم حالا هم از کرده خودم پشیمان هستم و درخواست بخشش از سوی خواهرم که ولی دم است دارم.
اما خواهر بهنام ادعای او را رد کرد و گفت: برادرم مرد بسیار خشنی است و همسرش را کتک میزد، حتی یک بار موهای او را روی اجاق گاز گرفته بود که بسوزاند و همسرش از دست او فرار کرد. برادرم خودش زندگیاش را از بین برد و همسرش به دلیل رفتار او طلاق گرفت.
بعد از پایان گفتههای طرفین قضات شعبه چهار دادگاه تهران برای صدور رأی وارد شور شدند.