جنبش مشروطهخواهی از برجستهترین فصلهای درخشان تاریخ پرفراز و نشیب ایران است. مجموعه رویدادهایی که به انتقال قدرت مطلقه به ملت و تشکیل مجلس شورای ملی در ایران منجر شد. از یک سو، به دنبال تاسیس «عدالتخانه» به ابتکار شماری از روشنفکران در اوایل قرن بیستم، امنیت جان و مال مردم تامین شد. از سوی دیگر، با اوجگیری خواستهای اساسی نیروهای محرکه اجتماعی برای دستیابی به حکومت قانون و مشارکت مردم در تعیین سرنوشت خود، در امرداد ماه ۱۲۸۵، فرمان مشروطیت از سوی مظفرالدین شاه به تاریخ ۱۴ امرداد ۱۲۸۵ امضا شد و در دوره محمدعلی شاه قاجار مجلس اول شورای ملی تشکیل و نخستین قانون اساسی ایران تصویب گردید.
به روایت از احمد کسروی در کتاب انقلاب مشروطه: «در زمان قاجار، ایران بسیار ناتوان گردید و از بزرگی و جایگاه و آوازه آن بسیار کاسته شد و انگیزه این بیش از همه یک چیز بود و آن اینکه جهان دیگر شده و کشورها به تکان آمده، ولی ایران به همان حال پیشین خود بازمیماند. اینان خود کاری نمیکردند و دیگران را هم نمیگذاردند…»
مشروطیت چرخش تاریخی اساسی در نقش دولت، تقسیم قدرت و تعدد قوا و به ویژه تحولات در زمینههای آموزشی و فرهنگی به شمار میرود. پنج سال پس از انقلاب مشروطیت، آموزش اجباری در قانون اساسی معارف به سال ۱۲۹۰ به تصویب رسید و چهارسال بعد نظارت دولت بر ساختار آموزش و پرورش به صورت یک اصل متمم وارد قانون اساسی شد. اینچنین زمینههای روشنفکری در نخستین قانون اساسی کشورمان متبلور شد. روزنامهنگاران و نویسندگان، گردهماییهای مدنی سازماندهی شده، انجمنها، سازمانهای مدنی، جنبش حقوق زنان و نفوذ گفتمان دگراندیشی در افکار عمومی پیریزی شد. برهمین اساس، بنیاد اندیشه constitutional به مفهوم «مشروط به قانون» در مقابل absolute به مفهوم «قدرت مطلقه» در ایران شکل گرفت. پس از این دوره، فرایند سیاسی کشور زمینه گسترش نواندیشی، تجدد و روند مدرنیزاسیون را پدید آورد.
شایان یادآوری است که به رغم تلاش بی شائبه جنبش زنان در پیروزی شکوهمند مشروطیت در ایران، در قانون اساسی که اصل برابری همه شهروندان در محوریت آن بود، زنان همچنان به حکم شرع توسط طلاب از حق رای و شرکت در انتخاب شدن و انتخاب کردن محروم ماندند. هرچند که از آغاز دوران مشروطیت و در دوران رضا شاه بزرگ تلاشهای بسیاری برای خروج زنان از اندرونی و مشارکت زنان در همه زمینهها ایجاد شد. لیک جامعه روحانیت به فرمان آیت الله کاشانی و آیت الله سید حسن مدرس در دورههای مختلف در برابر کنشگران حقوق زنان و نمایندگانی که خواهان اعطای حق رای به زنان بودند از جمله سردار مریم بی بی بختیاری، صدیقه دولتآبادی، بانو امیر صحی ماهسلطان، محترم اسکندر، میرزاده عشقی، ملکالشعرا بهار، ایرج میرزا، محمدتقی وکیلالرعایا و محمدعلی فروغی … مانع تصویب این قانون شدند. درنهایت در سال ۱۳۴۱ در دوران محمدرضا شاه پهلوی لایحه حق رای به زنان توسط دولت اسدالله علم به تصویب رسید. پس از تصویب این قانون باردیگر روحانیت به سرکردگی روح الله خمینی در قم شورش کردند که با شکست مواجه شد. زین پس زنان در اوج شکوفایی ایران در زمینههای اقتصادی، آموزشی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و نظامی همچنان مردان ایرانی پا به عرصه گذاشتند.
پس از گذر چندین دهه از آغاز «دوران روشنگری و مدرنیته» در ایران، دستاوردهای جنبش مشروطه در سال ۱۳۵۷ پس از استقرار جمهوری اسلامی در ایران، در چارچوب قانون اساسی این حکومت، که رای یا «حکم حکومتی» رهبر فراتر از قانون اساسی برای تمام ارکان حکومت «فصل الخطاب» است، زنان جنس دوم خوانده می شوند و تنها یک فرقه خاص به رسمیت شناخته شده است، به بن بست جدی روبرو گردیده است. در طی ۳۸ سال گذشته نه تنها آزادیهای سیاسی به دست نیامد بلکه آزادیهای اجتماعی نیز سرکوب شد و همه زیرساختهای آموزش و پرورش، فرهنگی، اقتصادی، محیط زیستی و … به ورطه نابودی کشیده شد.
شورای ملی ایران برای انتخابات آزاد در آستانه سالگرد مشروطیت، تلاش و جان فشانیهای زنان و مردان آزادیخواه ایرانزمین را برای دستیابی به حاکمیت قانون و برابری شهروندی پاس می دارد. ما ملت ایران می توانیم و می بایست به آرمانهای مشروطیت همانا برابری، آزادی، رفاه، امنیت و برقراری دمکراسی پایدار در ایران دست یابیم و برماست تا مشعل مشروطیت را تا جشن پیروزی بر اهریمن جاودانه روشن نگاه بداریم.
پاینده ملت بزرگ ایران
شورای ملی ایران برای انتخابات آزاد
۲ در سال ۵۷ نیز آخوند بر موج نا رضایتی مردم سوار شدند و با سرکوب و ترور مردم بحکومت فساد ادامه داده و باعث جنگ و بمب و موشک و حمله بسفارتها و بباد دادن میلیاردها پول و ورشکستگی کشاورزی و صنعت و خشکی رودخانه ها و دریاچه هاو….شدند…..
ولی بدانند عاقبت مبارزه مردم به برقراری دموکراسی و حکومت پارلمانی و حکومت عقل و برنامه ریزی و جدایی دین از سیاست مثل ژاپن و کره و مالزی و هند و …خواهد انجامید.
۱ حسن روحانی: ماجرا تمام شد!!
نه برادر. چیزی تمام نشده.
جریان ازادیخواهانه و ضد دیکتاتوری مردم ایران از ۱۴۰ سال پیش شروع شد ولی هربار توسط آخوندها سرکوب شد..نوری در انزمان با بپا کردن حکومت مشروعه در نهایت باعث سرکوب آزادیخواهان و برگشت دیکتاتوری شد.
در ۱۳۳۰ کاشانی در مقابل مصدق ایستاد تا به شکست حرکت ملی مردم ایران شود و به ترور فاطمی و تبعید مصدق انجامید.