حزبالله، بسیج و سپاه پاسداران فائزه هاشمی دختر علیاکبر هاشمی رفسنجانی رئیس جمهوری پیشین رژیم ایران را به عنوان چهرهای مزاحم، معترض و دردسرآفرین میشناسند و در این سالها در حدی که توانستهاند با همکاری قوه قضائیه او را تنبیه کردهاند.
فائزه زمانی روزنامه «زن» را منتشر میکرد که رژیم به محتوای آن معترض بود، فائزه که دوست داشت خلاف جهت آب شنا کند با استفاده از موقعیت پدرش مدتی دختران ایرانی را به پوشیدن شلوار جین ترغیب میکرد، سپس به سراغ دوچرخهسواری رفت و از همجنسان خود خواست بدون ترس سوار دوچرخه شوند، که هر دو اینها قانونشکنی، عبور از خط قرمز و مورد اعتراض آخوندهای حکومتی، حزبالله و بسیج قرار گرفت.
او در جریان انتخابات سال ۸۸ در میان تندروها برای خود خیلی دشمن تراشید تا جایی که حزباللهیها روی دیوارها نوشتند «فائزه فاحشه» و سرانجام نیز به خاطر دست داشتن در تظاهرات به شش ماه زندان محکوم شد و در زندان نیز به هر چه زورگویی و دیکتاتوری میمانست اعتراض میکرد.
ناگفته نماند که هاشمی رفسنجانی در همان ایام زیر فشارهای سنگین علی خامنهای و همفکرانش ناچار شد از فائزه بخواهد روزنامه خود را تعطیل کند.
فائزه که به گفته دوستان و فامیل همیشه تاوان صراحت لهجه خود را داده است بعد از مرگ پدرش در فرصتهای به دست آمده درباره فوت ناگهانی او جای تردید باقی گذاشته و وقتی در این مورد از او سوال میشود برخلاف برادرانش میگوید: «من هم شنیدهام درگذشت «بابا» مشکوک بوده است.»
وی همچنین افشا کرده که بلافاصله پس از مرگ پدر چهار عضو خانواده او از جمله پسر نوجوانش را ممنوع الخروج کردهاند، خود او نیز وقت و بیوقت احضار میشود.
فائزه میگوید: «یکی از مشکلات ما این است که مردم فکر میکنند بعد از فوت پدر، همه با ما خوب و مهربان هستند ولی این طورنیست و بعد از عید نوروز، چهار نفر از اعضای خانواده ممنوع الخروج شدهاند. این روزها برای من بیشتر از فیش آب، برق و تلفن، احضاریه میآید ولی وقتی مراجعه میکنیم به ما میگویند اشتباه شده. بعد از فوت پدر، مشکلاتی از این شکل فراوان است حتی به خانه ما در خارج از تهران تحت عنوان آنکه به دنبال اتباع بیگانه میگردیم، حمله کردند. بعد از فوت پدر از قول من نقل کردند که بابا را کشتهاند و اینک فائزه میخواهد از ایران مهاجرت کند.
در صورتی که خواهرم و مادرم به لندن رفته بودند نه من؛ بیشتر شایعات در مورد من امنیتی است. بعد شایعه ساختند که فائزه در سفر به لندن برای حل مشکل نفت با یک شیخ عرب ملاقات کرده است.
گفتنی است زمانی که احمدینژاد به قدرت رسید، فیفا فوتبال ایران را تعلیق کرد. آن زمان من لندن بودم و با توجه به ارتباطاتی که با شیخ احمد کویتی (عضو شورای فیفا) داشتیم از ایران زنگ زدند و از من کمک خواستند، من هم به دلیل اینکه تیم ملی جزو منافع ملی است برای رفع مشکل به شیخ احمد تلفن کردم. در آن زمان که دوره احمدینژاد بود از رابطهمان برای حل مشکلات کشور استفاده کردم و تعلیق از روی فوتبال ایران برداشته شد.»
فائزه اضافه کرده: «یک نهاد امنیتی از من گزارشی به دادستانی فرستاده است که فائزه در دادگاههایش شرکت نمیکند یا میگویند من با برخی سفرای کشورهای اروپایی ملاقات میکنم. گویی واهمه وجود دارد که ما از کشور برویم و متأسفانه چنین شایعاتی از ابتدای انقلاب به وجود آمده است. البته متأسفانه نمیدانم به چه علت پسرم را نیز ممنوع الخرج کردهاند که خیلی عجیب است!»
فائزه یادآور شده که «این روزها دستگاههای امنیتی اول شایعه میسازند و بعد بهرهبرداری میکنند! به عبارتی من یک سوژه امنیتی هستم. دوست دارم بیشتر روی من تحقیق کنند تا بفهمند که هیچ مسألهای نمیتوانند استخراج کنند مانند داستان ملانصرالدین است که به دروغ شایعه میکند نذری میدهند و میبیند که مردم میروند و سپس خودش میگوید نکند راست باشد و به همین دلیل به دنبال مردم راه میافتد.»
فائزه همچنین گفته: «عدم حضور یک خانم به عنوان وزیر در دولت دوم روحانی باعث تأسف است چرا زن نباید وزیر شود؟ روحانی چه پاسخی برای بانوان ایران دارد؟ البته شنیدهام به روحانی گفتهاند نباید وزیر زن داشته باشد. احمدینژاد وزیر زن داشت، چون روحانی از خودشان نیست، برای انتصاب وزیر زن باید هزینه داد. روحانی باید بداند زنان به او رأی دادند و زنان این قدر ارزش دارند که به خواستههای خود برسند. به غیر از وزارت، بسیاری از سمتها وجود دارد که بانوان میتوانند داشته باشند. در دنیای امروز نمیتوانیم بگوییم وزیر زن داشتن نوآوری است. برای ما آبروریزی است که در افغانستان و… وزیر زن دارند و ما نداریم. روحانی این فقدان را باید در پستهای مدیریت بالا جبران کند. برای مثال معاون وزیر، استاندار، فرمانداری، رئیس دانشگاه و… میتواند از وجود بانوان استفاده کند.»