پس از سر باز زدن جعفر پناهی از اهدای جایزه به یک کارگردان حکومتی، شورای راهبردی تحقیق و توسعه سینمای ایران در بیانیهای صریح با انتقاد از دستاویز شدن سینما از سوی دولتها تأکید کرده: آنهایی که لقمهی بزرگتری از دولت میکَنند، به عوامل سرکوب همکاران بینصیب خود تبدیل میشوند.
در ادامه روند واکنشها به سر باز زدن جعفر پناهی از اهدای جایزه بهترین کارگردانی به محمدحسین مهدویان سازنده فیلم «ماجرای نیمروز» در جشن انجمن منتقدان و نویسندگان سینما، شورای راهبردی تحقیق و توسعه سینمای ایران در بیانیهای صریح نسبت به اعمال نفوذها و سانسور دولتها بر سینما انتقاد کرد.
اهدا نکردن جایزه بهترین کارگردانی توسط جعفر پناهی به یک فیلمساز حکومتی و اظهاراتش درباره رانتگیری سینماگران دولتی، زخم کهنه سینماگران مستقل سینمای ایران را باز کرد و البته واکنش تند رسانههای حکومتی و اصولگرا را به دنبال داشت.
مهدویان سازندهی «ماجرای نیمروز» در واکنش به این اقدام و همچنین دربارهی سخنان تهمینه میلانی در مذمت سینمای دولتی، در مصاحبهای گفت که «اینکه میگویند که همه جا مورد حمایت قرار میگیرم یا پول دریافت میکنم، باید بگویم من هر ایده و طرحی را که یا حالا به من پیشنهاد میشود یا خودم تصمیم میگیرم بسازم را ارائه میکنم و به اندازه خودش بودجه میگیرم. هیچوقت بودجه غیرمتعارفی هم برای هیچکدام از فیلمهایم نگرفتهام. البته فیلمهایم، فیلمهای ارزانی نبودند. ولی سرمایهای که خرج فیلمهایم شده منطقی و معقول بوده است.»
این کارگردان با اشاره به حضور رخشان بنیاعتماد و محسن امیریوسفی بر صحنه جشن منتقدان و اهدای این جایزه به وی توسط آنها گفته است: «باید بگویم که من مسبب اتفاقاتی که برای ایشان در سینما افتاده، طبیعتا نیستم. اصلا اندازه این حرفها نیستم. البته محسن امیریوسفی و خانم بنیاعتماد هم در آن مراسم بودند و این دو فیلمساز نجیب و دوستداشتنی هم در این سالها کلی تحت فشار بودند و حتی فیلمشان توقیف شده، اجازه فیلمسازی پیدا نکردند و حمایت نشدند. خب آنها که چنین واکنشی نشان ندادند، آیا اشتباه کردند؟ یا آقای پناهی درستتر از آنها تشخیص دادند؟ اینها سؤالاتی است که باید از خودشان پرسید!»
حالا، شورای راهبردی تحقیق و توسعه سینمای ایران در بیانیهای صریح و نامعمول با اشاره به رانتخواران و ویژهخواران سینمای ایران نوشته است: «در این سینما، عملکرد معدودی رانتبر و انبوهی ویژهخوار آنچنان مؤثر شده که در هر دوره، آنهایی که لقمه بزرگتری از تن دولت میکَنند، به عوامل سرکوب همکاران بینصیب خود تبدیل میشوند.»
اعضای شورای راهبردی تحقیق و توسعه سینمای ایران همچنین با بیان اینکه «در این سینما که دولتها به اشتباه آن را جزیی از ساختار خود میدانند و مجوز دخالت جناحها و ارگانهای مختلف را فراهم میکنند»، آورده که [در این روند] اصل سینما به محملی برای کشمکش سیاسی بدل میشود و اغلب سینماگران به مدعیانی تبدیل میشوند با دهانهای همیشه باز تا سهمی بگیرند، بربایند یا به چنگ آورند. در این سینما، عملکرد معدودی رانتبر و انبوهی ویژهخوار آنچنان مؤثر شده که در هر دوره، آنهایی که لقمه بزرگتری از تن دولت میکَنند، به عوامل سرکوب همکاران بینصیب خود تبدیل میشوند.
این شورا همچنین با انتقاد از مدیریت حوزه هنری باتوجه به در اختیار داشتن اکثر سالنهای سینمای ایران، آورده است: «در این میان، نهادهای عمومی مانند حوزه هنری با توجه به میزان نفوذشان در اقتصاد و زیرساختهای سینما با رفتارهای فراقانونی، ویرانی سینما را سرعت میبخشند چرا که این شیوه در عمل مسیر قانونستیزی و نهادینه کردن هرجومرج را هموار میکند.»
در این بیانیه، وضعیت سینمای موجود با سینمای مطلوب مقایسه شده و آمده است: «سینمای موجود سینمایی است که دولتها گرایش دارند تمامیت آن را در انحصار و کنترل خود داشته باشند تا به دلخواه خود، فتیله آن را بالا یا ترجیحا پایین بکشند و در شرایط اضطرار، با پفی کوچک، خاموشش کنند.»
این شورا با بیان اینکه «این نوع سینمای دولتی با ابزارهای نظارت کهنه و ناکارآمد، هستی خود را تداوم داده و در برابر اراده اهالی سینما مقاومت میکند»، بر نظارت دولتی بر سینما تاخته و گفته: «این بخش ذاتاً کوچک (نظارت دولتی) به موجودی فربه و عظیم تبدیل شده، تا حدی که هر چه میگذرد، عملاً عوامل میانی، سرخودتر شده و این مدیران بالادستی هستند که باید برای هماهنگ شدن با آنها تلاش کنند تا ماندنشان تضمین شود.»
در این بیانیه با انتقاد از افزایش میزان تولید فیلم و ظرفیت اندک سالنهای سینمایی تأکید شده است: «[سینمای موجود] سینمایی است که بدون توجه به تعداد سالنها، به هر شکل ممکن تلاش دارد تا سالانه آمار فیلمهای تولیدشده را افزایش دهد و با این کار، به نوعی کمدی تلخ سرگشتگی در میان تهیهکنندگان واقعی یا متوهم برای یافتن سالن، نوبت اکران و یا سانسهای مرغوب، دامن زده و ایجاد روابط ناسالم را ضروری و معمول میکند. در این سینما، نسبت صندلیها و مخاطبانش را قضا و قدر تعیین کرده و هیچ برنامه علمیای برای ایجاد یک تناسب معقول وجود ندارد.»
این شورا در بیانیه خود بر قلع و قمع گونهها و موضوعات متنوع و دارا بودن تنها دو شبهگونه سینمای طنز و اجتماعی تأکید کرده: «تکیه این سینمای فقیر بر فروش چند فیلم در سال است که به تمثیل لباس نداشته پادشاه، عقلا را از دیدن برهنگی خود محروم میکند تا معایب این اندام قناس، در هالهای تخیلی از ارقام پنهان بماند و امکان رشد فرهنگی و تنوع مطالبات مخاطب، به حسرت فیلمسازان بدل شود.»
در این بیانیه بر اداره کردن سینما توسط سینماگران و بخش خصوصی تأکید شده و آمده که در سینمای مطلوب ساز و کارهای کنترل به شکل خودکار از طریق ساختارهای فرهنگی موجود در بدنه سینما و انتخاب طبیعی مردم عملی میشود.
شورای راهبردی تحقیق و توسعه سینمای ایران، سینمای مطلوب را سینمایی دانسته که طلبکار و بدهکار دولتها نیست. یک صنعت فعال و مؤثر در مجموعه جریان اقتصادی و فرهنگی کشور است که در بخش سرگرمی، آموزش مهارتهای زیستی و تبیین سبک زندگی، بار دولتها را سبک میکند، حس امنیت ملی را تقویت و برای ایده یکپارچگی فرهنگی نیز کاربرد خواهد داشت.