ابراهیم یزدی دبیر کل «نهضت آزادی ایران» و وزیر خارجه دولت مهدی بازرگان شامگاه یکشنبه پنجم شهریور در سن ۸۶ سالگی در ازمیر ترکیه درگذشت.

او چند سالی بود که به بیماری سرطان لوزالمعده دچار شده بود. ژانویه سال ۲۰۱۷ از آمریکا برای انجام مراحل درمانی تقاضای ویزا کرد و دو هفته در آنکارا منتظر جواب ویزای سفارت آمریکا بود که با آن موافقت نشد و در نهایت چون دخترش، لیلی، ساکن ازمیر بود، به بیمارستان تخصصی این شهر منتقل شد و مورد عمل جراحی قرار گرفت.
ابراهیم یزدی بعد از درگذشت مهدی بازرگان در سال ۱۳۷۳ به عنوان دبیر کل «نهضت آزادی ایران» انتخاب شد، اما در سالهای واپسین زندگی خود به دلیل کهولت و بیماری ترجیح میداد خانهنشین و از جلسات و نشستهای سیاسی دور باشد و معدود جلساتی که ملی- مذهبیها مثل محمد توسلی، هاشم صباغیان و اعظم طالقانی به مناسبتهایی میگرفتند شرکت میکرد.
یزدی که خود از بنیانگذاران جمهوری اسلامی بود، بارها توسط وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه به دلیل انتقادهایش از نظام جمهوری اسلامی به زندان افتاد و یا تحت فشار قرار گرفت و تهدید شد با این حال همچنان از اساس نظام حمایت میکرد تا آنجا که در سال ۱۳۸۴ کاندیدای ریاست جمهوری نیز شد، اما شورای نگهبان او را صلاحیت او را که مترجم سخنان روحالله خمینی و یکی از رابطان وی با سیاستمداران و رسانههای غرب در روزهای انقلاب بود، رد کرد.
یزدی به ویژه پس از انتخابات جنجالی سال ۱۳۸۸ و اعتراض به نتایج آن بیشتر مغضوب حکومت و رهبری آن قرار گرفت و حتی از حضورش در بسیاری نشستها جلوگیری کردند؛ با این حال تغییرات فکری که در سه دههی گذشته ظاهرا از سر گذراند، چهرهی او را بیشتر از صاحبان قدرت مخدوش نکرد.
همان گونه که گفته شد، دستگاههای امنیتی، یزدی را از سال ۸۸ به بعد بسیار محدود کردند و مدتها از حضورش در نشستها جلوگیری میشد، اما یکی از جلساتی که رفت و بسیار جنجالی هم بود، مربوط به جلسهی دفاع رسالهی بابک ابراهیمی، دانشجوی دکترای علوم سیاسی دانشگاه تهران بود که آذر ۱۳۹۳ برگزار شد.

رسالهی این دانشجو «زندگی سیاسی و اجتماعی بختیار» بود و استاد راهنما، صادق زیباکلام، اما مسوولان وقت دانشکده علوم سیاسی و تعدادی از اساتید مشاور که خط فکری آنها به شدت حکومتی بود به بهانهی مختلف چند سالی بود اجازه دفاع به او نمیدادند. بابک ابراهیمی سرانجام عنوان آن را تغییر داد و به «دلایل ناکامی جریان لیبرال دمکراسی در ایران معاصر: بررسی زندگی شاپور بختیار» تبدیل کرد. ابراهیم یزدی به عنوان اولین وزیر خارجهی جمهوری اسلامی ایران در کنار منوچهر متکی، وزیر خارجه دولت احمدینژاد، هم حضور داشتند و صحبتهای یزدی و دفاع زیباکلام به درگیری لفظی میان استاد راهنما و مشاورین و داورها انجامید و در نهایت زیباکلام گفت: «اساتید مشاور با بغض و کینه زائدالوصفی سعی در تخطئه خود ابراهیمی و رسالهاش داشتند… بیشترین سعی و تلاششان را نمودند تا به آن جمعیت انبوه نشان دهند که رساله ابراهیمی واجد صلاحیت علمی نیست». همهی اینها یکسو، حضور ابراهیم یزدی در این جلسه هم برای دانشجوی یادشده، که امروز خود از اساتید دانشگاه است پُر از دردسر بود.
از یزدی چهرهی دوگانهای در بین آنها که از دور و نزدیک وی را میشناختند باقی مانده است که بسیار از هم متفاوت است.

مصطفی تاجزاده، در توییترش نوشته «ایران سیاستمداری باهوش، شجاع، تشکیلاتی، مجرب، صبور و دلسوز را از دست داد. دکتر ابراهیم یزدی تا پایان به مهندس بازرگان وفادار ماند»، اما کاربری به اسم سید جواد خطاب به او پاسخ داده «تاجزاده دههی شصت در تجمع ضد نهضت آزادیها، روی موتور هزار: ملّیا کوشن؟ تو سوراخ موشن!» (دههی نود روی دندهی افلاس):عاشق دل خستهی همانها».
یگانه خدامی، نوشته «کسانی میمیرند که هیچ جایگزینی ندارند و این مرگ رو غمانگیزتر می کنه، مرگ انسانهای شریف» و عجیبزاده توییت کرده «طراح روز قدس، نشخوارگر قدرت از کوزهی ملت و آخورِ مذهب، پشت پردهی رسوایی هواپیماهای اف۱۴ و دهها خیانت دیگر مُرد. بله! ابراهیم یزدی مُرد».
فعالین سیاسی چپ هم واکنشهای مشابهی به مرگ یزدی نشان دادند، امیر ابتهاج نوشته «دکتر ابراهیم یزدی به ژن خوب اهمیت میداد. دامادش (شهریار روحانی) رو همه کاره وزارت خارجه کرد تا جایی که کریم سنجابی (وزیرخارجه) استعفا داد!»
مکتوب هم نوشته «مراقب مسعود بهنود باشید الاناس که ابراهیم یزدی رو صیغهی یکی کنه و در حد ماندلا بذاره کنار بابا اکبر رفسنجانیش رستم و اسفندیار بسازه».
محمدجواد ظریف وزیر خارجه درگذشت یزدی را تسلیت گفته است. گری سیک، مشاور امنیت ملی آمریکا در دوران جیمی کارتر در واکنش به درگذشت ابراهیم یزدی در متنی کوتاه گفته «او مردی بزرگ و با پرنسیپ بود».
صبح دوشنبه، ۶ شهریور، لیلی یزدی دختر ابراهیم یزدی به خبرنگار کیهان لندن گفت که مکاتبات با سفارت ایران در آنکارا انجام شده و پس از طی مراحل اداری پیکر پدرش به فرودگاه تهران منتقل خواهد شد. یک شب پیش از آن نیز داماد ابراهیم یزدی در ترکیه عنوان کرد که مشخص نیست در تهران اجازه برگزاری مراسم داده شود یا خیر.

علیرضا نوریزاده، تحلیلگر سیاسی به کیهان لندن میگوید: «یزدی در انقلاب نقش اساسی داشت، اما خیلی زود کنار گذاشته شد، چون انقلاب جایی برای کراواتی مسلمان نبود، بلکه برای آخوندها و پابرهنهها بود. با وجود این به دلیل نزدیکی او به خمینی گذاشتند که زنده بماند؛ حکومت هم در دوران خمینی و هم در دوران خامنهای ملاحظهی او را کرد و گذاشتند زنده بماند و فقط حیات کند، اما به بازی گرفته نشد».
نوریزاده میافزاید: «چهره یزدی از همان ابتدای انقلاب خراب شد. من در دادگاه تیمسار رحیمی حضور داشتم و دیدم که او چطور توهین کرد، این چهره سیاه تا آخر عمر از او در بین تودهی مردم و سیاسیون باقی ماند، انقلابی که قرار بود رحمانی باشد، چطور یک تیمسار بلندپایه را به این وضعیت سعی در حقیر کردنش داشت و چنین بیرحمانه انتقام گرفت. خیلیها از یزدی کارنامه سیاهتری داشتند، اما دادگاه تیمسار رحیمی باعث شد یزدی تا آخر عمر در جامعه بیاعتبار باشد».