آزاده کریمی، علی اشتیاق (+عکس، ویدیو) منصوره پیرنیا روزنامهنگار پیشکسوت و نویسندهای بسیار سرشناس است. در دوران روزنامهنگاریاش در ایران بیش از ۱۵۰۰ مصاحبه، مقاله و تفسیر از ایشان در روزنامه کیهان، کیهان بینالمللی (روزنامه انگلیسیزبان)، و زن روز منتشر شده است. در اواسط دههی ۱۹۷۰ پیرنیا خبرنگار کیهان در آمریکا شد و در همان زمان لیسانس خود را در رشتهی ارتباطات بینالمللی از آمریکن یونیورسیتی گرفت. این دانشگاه یک سازمان خصوصی پژوهشی در شهر واشنگتن است.
پس از انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ منصوره پیرنیا و همسرش داریوش پیرنیا ایران را ترک گفتند و به آمریکا رفتند و او به همکاری با کیهان لندن پرداخت که توسط دکتر مصطفی مصباحزاده بنیانگذار موسسه کیهان در تهران، این بار در لندن تأسیس شده بود. آنچه در زیر میخوانید فشردهای از یک مصاحبه ویدیویی است که توسط همکاران کیهان لندن تهیه شده است.
– خانم پیرنیا، مردم با شما که یک روزنامهنگار زن بودید چگونه رفتار میکردند؟
ــ صمیمانه پاسخ بگویم، من بهخاطر اینکه بانویی روزنامهنویس بودم، رفتار عجیبی از طرف مردم با خود ندیدم. مردان از ایفای نقشی که زنان در جامعه بر عهده داشتند و انجام میدادند تا حدودی پشتیبانی میکردند.
یک بار من برای مصاحبه با شیخ خلیفه الکاشی که ۳۷ زن و ۷۴ بچه داشت به شهر دزفول دراستان خوزستان رفتم. این مصاحبه در زمانی صورت میگرفت که سعی و نقش ما آن بود که با دولت در مورد قانون حمایت خانواده و مبارزه با تعدد زوجات همکاری کنیم. شیخ و خانوادهاش بسیار خوشبرخورد بودند. فرزندان شیخ که در حرمسرای او زندگی می کردند با من بهعنوان میهمان بسیار بااحترام رفتار کردند. آنان بسیار با محبت و میهماننواز بودند و من بهعنوان یک زن شهرنشین، خودم را در میان آنان بیگانه نمیدیدم.
یک بار دیگر برای تهیه گزارش ازدواج یک دختر ۹ساله به قم رفتم. این جریان در زمانی بود که دولت در نظر داشت سن قانونی دختران را برای ازدواج افزایش دهد. در حالی که در خیابان قم راه میرفتم بسیاری زنان را دیدم که حجاب بر سر، فرزندان خود را در بغل داشتند و میگفتند که مرا می شناسند و مقالات مرا خواندهاند. در واقع «زن روز» بین مردم بسیار طرفدار و خواننده داشت. اجتماع ما در حال تحول بود. مردم از تغییرات اجتماعی که در حال وقوع بود بسیار خوشحال بودند. راه برای آنکه بانوان وارد زندگی اجتماعی شوند، آماده شده بود.
– از مهمترین مصاحبههایی که در ابتدا انجام دادید، کدامند؟
ــ مصاحبهام با خانم یوسفی دستیار استاندار استان خوزستان یکی از آنها بود. وی نخستین زنی بود که به یک مقام بالای رسمی و دولتی منصوب شده بود. انتصاب او به این مقام، به وسیلهی آقای عبدالرضا انصاری وزیر کار و سپس وزیر کشور وقت، صورت گرفت. من در آن زمان با آقای انصاری و خانم یوسفی مصاحبه کردم. آن مصاحبهها که در مجلهی روشنفکر منتشر شد موجب تحول بزرگی در موقعیت شغلی من بهعنوان یک روزنامهنویس واقعی شد؛ در آن زمان ۱۸ یا ۱۹ساله بودم.
– بهنظر شما اگر انقلاب نمیشد، روزنامهی کیهان امروز چه مقام و موقعیتی میداشت؟
ــ بدون تردید کیهان یک نشریهی جهانی میبود. من صحبت از کیهان بینالمللی نمیکنم بلکه کیهان فارسی را به حساب میآورم. بیش از یکصد میلیون نفر فارسیزبان در جهان وجود دارد. بسیار احتمال دارد که کیهان توسعه پیدا کند. رادیو و تلویزیون بپا کند و حتی انتشار رایانهای نیز داشته باشد و مورد علاقه و توجه بسیاری از علاقمندان قرار گیرد.
– آیا خاطرهی خاصی از دوران همکاری خود با کیهان دارید؟
ــ من هنوز ماشین تحریر المپیای خود را از دوران همکاری با کیهان حفظ کردهام. در هر جا که زندگی کردم، این ماشین تحریر همیشه و همه جا همراهم بوده. علامت کیهان و شماره اموال روزنامه کیهان هنوز روی آن دیده میشود.
من همچنین قبل از انقلاب، دفتر آمریکایی کیهان را در ساختمان نشنال کلوب بیلدینگ (National Club Building) باز کردم. مراد ما آن بود که در آمریکا یک مرکز خبری برای کیهان پیریزی کنیم. در آن زمان همین ماشین تحریر که وصفش را شنیدید همراهم بود. این ماشین تحریر ارزشمندترین چیزی است که کیهان را به یادم میآورد.
بهخاطر دارم که یک روز بیش از ۲۰۰دستگاه از این ماشینهای تحریر برای تحریریهی کیهان خریداری شد. هر یک از ما باید با نحوهی کار آن آشنا میشدیم و یاد میگرفتیم. مدتی طول کشید تا من به این ماشین عادت کردم. د ر ابتدا همه ما سر و کارمان با کاغذ و مداد بود مگر هنگامی که دکتر مصباحزاده حضور داشت.
اگر روزی موزهی روزنامهنویسی کیهان را در ایران یا جای دیگر برپا سازند من ماشین تحریر خودم را به این موزه تقدیم خواهم کرد.
– بین مصاحبهها و مقالاتی که در کیهان منتشر کردید کدام یک بیشتر مورد پسندتان است؟
ــ دربارهی دیدار شهبانو فرح از کردستان و آذربایجان غربی مقالهای نوشتم. نخستین باری بود که در حالی که در سفر بودم و با هواپیمای سسنا پرواز میکردیم، با مدیریت و سردبیر کیهان رابطهی مستقیم داشتم.
هواپیما در ارتفاع زیاد بر فراز کوهها پرواز میکرد و من نخستین گزارش زنده و مستقیم خود را به کیهان مخابره کردم. برای من بسیار جالب بود که بهعنوان یک روزنامهنویس ایرانی تازهترین تکنولوژی را برای پوشش کار خبرنگاری مورد استفاده قرار دهم. برای آن گزارش، جایزهای هم گرفتم.
باید یادآوری کنم که بین تمام مصاحبههای من، یکی جلوهی خاصی دارد؛ روز چهارم فوریه ۱۹۴۹ شاه هدف سوءقصد قرار گرفت و از آن به بعد به هیچ روزنامهنویس ایرانی مصاحبه نمیداد و بسیار محتاط شده بود. روزی به فرودگاه رفته بودم که از مسافرت شاه به دورود (واقع در استان لرستان) گزارشی تهیه کنم. قرار بود که شاه در آن محل یک کارخانهی قند افتتاح کند. من از اسدالله علم (نخست وزیر از ۱۹۶۲ تا ۱۹۶۴) سؤال کردم آیا ممکن است امروز که روز ملل متحد است مصاحبهای با ایشان انجام دهم. آقای علم به من یادآوری کرد که شاه به روزنامهنویس ایرانی اجازهی مصاحبه نمیدهد. من اصرار و تقاضای خود را تکرار کردم.
و شاه قبول کرد که با من مصاحبه کند و علم به من اجازه داد که به شاه نزدیک شوم و من مصاحبه را انجام دادم. آن مصاحبه باعث شد که یخ بین پادشاه و روزنامهنگاران ایرانی شکسته شد و بعد از آن با روزنامهنویسان ایرانی مصاحبه میکردند. تیتر آن مصاحبه هم خیلی جالب بود که پادشاه گفته بود «ما شاهد ضعف سازمان ملل هستیم» و این نشان میداد که سازمان ملل آن موقع هم ضعیف بود و نمیتوانست به وظایف خودش عمل کند و این تیتر سراسری آن زمان خیلی گرفت. یک سازمان ملل متحد ناتوان هستیم.» شاه حق داشت زیرا سازمان ملل قادر نبود که نقش خود را ایفا کند. این ناتوانی امروز همچنان پا برجاست. مقاله مورد توجه بسیاری از خوانندگان قرار گرفت. مصاحبهی مزبور یخ موجود در رابطهی شاه با روزنامهنگاران ایرانی را شکست. از آن پس شاه مرتباً با روزنامهنویسان ایرانی مصاحبه میکرد.
– نقش زنان ایرانی را در توسعهی رسانههای بینالمللی چگونه میبینید؟
ــ در حال حاضر ۲۷ یا ۲۸ روزنامهنگار برجستهی ایرانی در جهان هستند. من کتابی به نام: «دختران ایران، سالارزنان جهان» منتشر کردهام. بخشی از این کتاب، به نقش استثنایی زن ایرانی، از پارس قدیم تا سلسلهی پهلوی اختصاص داده شده و در بخشی دیگر از آن، زندگی و پیشرفت زنان ایرانی را در کشورهای جهان مورد بررسی قرار دادهام. این زنان موجب افتخار جامعهی بینالمللی ایرانیان هستند.
*در کیهان لایف (انگلیسی)
*در یوتیوب:
“تیتر آن مصاحبه هم خیلی جالب بود که پادشاه گفته بود «ما شاهد ضعف سازمان ملل هستیم» و این نشان میداد که سازمان ملل آن موقع هم ضعیف بود و نمیتوانست به وظایف خودش عمل کند و این تیتر سراسری آن زمان خیلی گرفت. یک سازمان ملل متحد ناتوان هستیم.» شاه حق داشت زیرا سازمان ملل قادر نبود که نقش خود را ایفا کند. این ناتوانی امروز همچنان پا برجاست.”
خیلی جالب بود، ۵۰، ۶۰ سال پیش از رؤسای جمهوری خواه آمریکا می دانسته است!