روزنامه لسآنجلس تایمز، در گزارشی از شهر قم با چند آخوند دربارهی تغییر نگاه جامعه نسبت به دستگاه روحانیت گفتگو کرده است. در این گفتگو بعضی از آنها تاکید کردند که مردم از روحانیون فاصله گرفتهاند و ملایان ارزش و اعتباری را که در گذشته داشتند دیگر ندارند.
به نوشتهی این روزنامه، قبل از انقلاب ۱۹۷۹ در ایران شهر قم، به شهر زهد و پارسایی مشهور بود. نادر نادرپور، شاعر فقید ایرانی- آمریکایی در توصیف قم مینویسد:
چندین هزار زن
چندین هزار مرد
زنها لچک به سر
مردان عبا به دوش
یک گنبد طلا
با لکلکان پیر
یک باغ بیصفا
با چند تکدرخت
از خندهها تهی
وز گفتهها خموش
قم قلب مذهبی ایران و یکی از شهرهای مقدس این کشور است. پایگاه ۲۰۰ هزار طلبه و آخوند و مقصد زیارتی هزاران شیعه است و قلب تپندهی تفکر اسلامیِ کشوری است که سیاست آن را روحانیون اداره میکنند.
ولی این شهر که حدود یک میلیون نفر جمعیت دارد، فقط یک شهر تکبُعدیِ مذهبی نیست و روحانیون در آن از آنچه زیر پوست ایران مدرن میگذرد مصون نیستند.
یکی از مهمترین نشانههای درهم پیچیدن سنت و مدرنیته را هنگام خروج از یک پارکینگ زیرزمینی مدرن زیر گنبد طلای حرم میبینید. درهای خروجی این پارکینگ رو به یک مرکز خرید بسیار بزرگ باز میشود که با عروسک دیسنی و اسباببازیهایی که با مذهب سازگار نیستند تزیین شده است.
سید صادق موسوی یک روحانی قدیمی که عمامه سیاه به سر دارد، خیلی رُک میگوید، «زمان آغاز تحصیلاتم تفکرات انقلابی داشتم، اما اکنون چشمم باز شده است.» موسوی که ۴۰ سال است لباس روحانیت بر تن دارد میگوید: «حکومت روحانیت در ایران به آرمانهای انقلاب که در نظر امام خمینی بود، پایبند نماند».
او میگوید: «قم نتوانسته جلوی فساد را بگیرد، نتوانست ثروت نفتی را به مساوات بین مردم توزیع کند، نتوانست یک وفاق یکدست برای توزیع عدالت ایجاد کند».
لس آنجلس تایمز در ادامه مینویسد، امروز ایران دچار یک شکاف اقتصادی بزرگ شده است در حالی که بخش بزرگی از جمعیت ۸۰ میلیون نفری این کشور با معضل بیکاری و کمبود درآمد دست و پنجه نرم میکند. عدهی اندکی نیز که شامل روحانیون و سیاستمداران بلندپایه میشوند که مدیریت کشور و صنایع را در دست دارند در آسایش و رفاه زندگی میکنند.
این روحانی میگوید، «برای من جای تعجب دارد که چرا روحانیت دیگر محبوبیت ندارد و شرکت در مساجد در سراسر جمهوری اسلامی ایران روز به روز کمتر میشود. روحانیت آن نقشی را که ۳۸ سال پیش در باورهای مردم داشت دیگر ندارد و مردم سرخورده از نرسیدن به آرمانها و شعارهای رهبران انقلاب.»
مصطفی حقیقت که عمامه سبز بر سر و ریشی بلند و خاکستری دارد نیز میگوید، وقتی در ماه رمضان برای تبلیغ به روستاهای مختلف سفر کرده با واکنش سرد مردم مواجه شده است.
او میگوید: «مردم حتی جواب سلام ما را نمیدهند و به نظر میرسد که حتی میل ندارند با ما صحبت کنند. امام خمینی گفته بود روحانیت باید زندگی ساده در پیش بگیرد، اگر اتومبیل دارید باید سادهترین آن باشد، اما عدهای از سیاسیون و مذهبیون زندگی لوکسی در پیش گرفتند. حتی اگر لیاقت آنها باشد مردم آن را در تضاد با سادهزیستی میدانند».
این گزارش میافزاید، اظهارات علی خامنهای جانشین خمینی فصلالخطاب است و اداره کشور در دست دولتی است که رییس آن توسط مردم انتخاب شده، اما در یک انتخابات مهندسیشده که کاندیداهای آن دستچین شدهاند و نزدیکترین دیدگاهها را با علی خامنهای دارند.
حقیقت میگوید: «فاصله روحانیت و دولت که اکنون حسن روحانی در راس آن است، مردم را دچار سرگشتگی کرده. دولت سفره خود را از روحانیت جدا کرده، نظیر مقابله با آنتنهای ماهواره و پوشش زنان، چون دولت به رأی مردم نیاز دارد».
محمد عبادی، روحانی درشتجثهای است که عمامه سفید بر سر دارد و معتقد است دخالت دین در سیاست باعث خراب شدن ذهنیت مردم نسبت به روحانیت شده است. او میگوید: «من یک ملای ساده هستم ولی مردم مرا با دخالت در مسائل حکومتی میشناسند. وقتی مرا میبینند به خاطر تصمیمات دولتی سرزنش میکنند».
دورتر از محلات مذهبی شهر، مرکز خریدی دیگر در جاده دیده میشود با نام «مجتمع زمزم» که سالها پیش در جهت رشد اقتصادی قم ساخته شد، اما کم کم تعدادی خُرده فروش به این مجموعه راه پیدا کردند و رییس آن با اتهام فساد روبرو شد. حتی خود این شهر نیز از مسائل بودار در امان نیست.
یک کافیشاپ یکی از مهمترین واحدهای تجاری این ساختمان است که در گوشهای از دیوار به سبک اروپایی آن یک دستگاه قهوه اسپرسو قرار گرفته. صاحب این کافیشاپ، ابراهیم محمودی در حالی که در فنجان مشتریان اسپرسو میریزد، به اذان هیچ توجهی ندارد.
او اسم کافه را «گفتگوی آزاد» گذاشته، اما اسم سکولار او باعث پریدن مشتریانش از شهر ملاها نشده است.
صاحب کافه تعریف میکند یک روز یک روحانی میانسال به کافهی او آمد و در یک گفتگوی صمیمانه میان دود سیگار گفت که قصد دارد دختر ۲۱ سالهی خود را برای تحصیل به آلمان بفرستد، اما چون قرار است تنها به آنجا برود نگران است.
محمودی گفته او میداند که دخترش ممکن است در آلمان با چیزهایی متفاوت از ایران روبرو شود در نتیجه به او گفته تو اگر سکس داشته باشی به این معنی نیست که گناهکاری! من بسیار از این جمله متعجب شدم چون برای یک آخوند خیلی بعید است که چنین چیزی را بگوید.
بقیه مردم هم به نوعی اعتقادات خود را با دوران جدید مطابقت میدهند. مرضیه طاهری که برای زیارت از بندر بوشهر در جنوب ایران به قم آمده میگوید که او و همسرش سالهاست که برای مشورت در مسائل خودشان به هیچ آخوندی مراجعه نمیکنند ولی با این همه در ۱۲ سال گذشته ۱۶ بار به زیارت رفته است چرا که به گفتهی وی مراجعه نکردن به آخوندها به این معنی نیست که مردم کمتر مسلمان هستند بلکه نسبت به نظام ناامید شدهاند. ولی ما اسلام را در قلبهای خودمان حفظ میکنیم.»