فیروزه رمضان زاده – تعزیه (شبیهخوانی مذهبی) یا به تعبیر پیتر بروک، کارگردان نوآور تئاتر و سینمای انگلیس، «تئاتر زنده»، برای نخستینبار در ایران به دستور معزالدوله دیلمی از امیران آل بویه در سال ۳۵۲ هجری شکل رسمی به خود گرفت.
این نمایش صحنهای با موضوع وقایع کربلا و سرنوشت حسینبن علی و یارانش در جنگ با لشکریان یزید، خلیفه اموی در محرم سال ۶۱ هجری قمری در یک میدانگاه یا محلی مناسب برای گردآمدن تماشاگران، با حضوربازیگران تعزیه با عنوان «شبیهخوان» همراه با شعرخوانی و نواختن طبل، دهل، سنج، سرنا و شیپور اجرا میشود.
بازیگران تعزیه دو دسته هستند، عده ای در نقش «موافقخوانها» نمایشگر خانواده و یاران حسینبن علی، امام سوم شیعیان با لباسهای سبزو سفید و کلاهخودهایی با پرهای سفید و سبز و عده ای دیگر در نقش «مخالفخوانها» نمایندهی لشکریان عمربن سعد، فرمانده یزید با لباسهای سرخ و ابزار جنگی وهمراه با علم و کتل و سنج ودهل و شیپور، نیزه و شمشیر ظاهر میشوند.
گذشته از تعزیههای معمولی که در برخی از شهرهای ایران اجرا میشوند، برخی از گروههایی که در سالهای اخیر در گوشه و کنار ایران میراثدار تعزیهگردانی شدهاند، نمایشهایی اجرا کرده و میکنند که بیشتر رفتارهایی غیرنمایشی همراه با افکار و زبان خرافی، عامیانه و اجراهای نامعقول و غیرمنطقی است که تعزیه را از صورت نوعی مراسم عزاداری بیرون آورده و به نمایشهایی مضحک و خندهدار تبدیل کردهاند.
بسیاری از ناظران معتقدند این دسته از تعزیهگردانها با وارد کردن تغییرات و رفتارهای غیرنمایشی بدون توجه به جذابیتهای نمایشی کار و اجرای تعزیه و با خلق داستانهای اندوهناک عامیانه و تحمیق عوام، نه تنها داستان کربلا را، آن طور که شیعیان به آن اعتقاد دارند، به تصویر نمیکشند بلکه اصالت هنر تعزیه را هم به مثابه یک هنر سنتی و مذهبی، زیر سوال میبرند.
تصاویر و ویدئوهای منتشرشده از اجراهای این نوع از تعزیهگردانها از حضور پدیدههای عجیب و ناهمگون در نمایشهای تعزیه در برخی نقاط ایران خبر میدهند.
تعزیه با الاغ و دوچرخه و آهنگ بزمی «دیو چو بیرون رود…» مربوط به سال ۱۳۹۵:
برای مثال در برخی از این تعزیهها شمشیر و نیزه جای خود را به تفنگ شکاری و اسب، جای خود را به موتورسیکلت و حتی الاغ و بز دادهاند.
تیراندازی هوایی هم برای بیشتر کردن هیجان حاضران از دیگر پدیدههای نادر در این نوع تعزیهها به شمار میرود.
در سالهای اخیر تصاویر و ویدئوهای بسیاری از به کاربردن عینک آفتابی، درجههای نظامی ماموران نیروی انتظامی و سپاه برای لباس لشکریان، سوار شدن شمر و یزد بر روی الاغ، بز یا موتورسیکلت و دوچرخه یا حضور شمر و یزید با شلوار لی در حال قلیان کشیدن و یا پخش آهنگ «دیو چو بیرون رود فرشته درآید» در چندین تعزیه دیده و شنیده شده که هر کدام به سوژه کاربران ایرانی در شبکههای اجتماعی تبدیل شدهاند.
حسین عسکری نویسنده وبلاگ «ساوجبلاغ پژوهی» به یکی از همین تعزیهها اشاره کرده و نوشته است:
«محرم امسال، در یکی از هیئتهای مذهبی شهر نظرآباد واقع در استان البرز، گروهی جوان احساساتی و بیاطلاع از فرهنگ اصیل عاشورا، بساط خرافی عروسی قاسم را پهن کردند. دو مرد جوان را به عنوان عروس و داماد بزک کردند و بر سر سفره عقد نشاندند و قند بر سر آنان ساییدند. مداح آن هیئت (بخوانید خواننده)، ترانه «بادا بادا مبارک بادا» را با سبک و سیاقی سوزناک خواند. در نهایت عروس و داماد را در بین جمعیت چرخاندند و کِل کشیدند و برای هیئت خود پول جمع کردند. بیتردید وقوع چنین سوگواریهای انحرافی و نمایشی، زنگ خطری است برای آیین های اصیل سوگواری حسینی.»
هرچند نمایش تعزیه در سال ۲۰۱۰ در میراث فرهنگی و معنوی سازمان علمی، فرهنگی و تربیتی ملل متحد (یونسکو) به نام ایران ثبت جهانی شده است اما هیچ کدام از سازمانهای دولتی نظیر وزارت آموزش و پروروش، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و یا وزارت علوم و همچنین سازمان میراث فرهنگی برای حمایت از هنرمندان تعزیه و ارتقای این هنر نمایشی قدمی برنداشته اند. در صورت به قهقهرا رفتن این هنر نمایشی و بی توجهی به نسخههای قدیمی و اصیل تعزیه که در سالهای پیش از انقلاب اسلامی مورد توجه و حمایت هنرمندان بود و نگاههای بینالمللی را نیز به خود جلب کرده بود، این احتمال وجود دارد که سازمان یونسکو هنر سنتی تعزیه را از ثبت جهانی خارج کند.