فلسطینیها بار دیگر تلاشهایی را برای تشکیل دولت مشترکی که در کرانه باختری رود اردن و نوار غزه حکومت کند و با یک صدا در مذاکرات با اسرائیل حضور پیدا کند، با میانجیگری مصر آغاز کردند.
حماس یا سازمان حرکت مقاومت اسلامی، که در ده سال گذشته با حمایت جمهوری اسلامی ایران، قطر و ترکیه کنترل نوار غزه را در دست داشت، نهادهای اداری این منطقه را منحل کرد و از دولت خودگردان فلسطین دعوت کرد اداره این منطقه را نیز چون کرانه باختری رود اردن به دست گیرد.
رامی حمدالله، نخست وزیر حکومت خودگردان فلسطین که ریاست آن با محمود عباس است، هفته گذشته در راس هیاتی ۱۲۰ نفره به نوار غزه سفر کرد و اولین بار جلسه دولت را در این بخش از سرزمینهای فلسطینینشین برگزار کرد. رامی حمدالله به محض ورود به نوار غزه گفت «تاسیس کشور فلسطین بدون اتحاد کرانه باختری رود اردن و نوار غزه امکانپذیر نیست.»
ده سال جنگ و جدایی
اختلاف بین حماس و فَتَح، دو نیروی اصلی فلسطینی، در سال ۲۰۰۶ میلادی اوج گرفت. در انتخاباتی که در آن سال برگزار شد، حماس توانست با کسب اکثریت، ریاست دولت را به دست گیرد. اسماعیل هنیه، رهبر حماس، به عنوان نخست وزیر تشکیلات خودگردان فلسطین برگزیده شد. یک سال بعد، محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان حکم عزل اسماعیل هنیه را از سمت نخست وزیری صادر کرد.
حماس از پذیرفتن این تصمیم سر باز زد و دولت مستقلی را در نوار غزه تشکیل داد. تصمیمی که برای مدتی درگیریهای نظامی بین دو گروه فلسطینی را نیز به دنبال داشت. جنبش فتح و مقامات حکومت خودگردان در آن زمان جمهوری اسلامی ایران را متهم به حمایت از حماس و نفاقافکنی میان فلسطینیها کردند. اتهامی که مقامات جمهوری اسلامی ایران هرگز رد نکردند و از آن به عنوان «حمایت از مقاومت فلسطین» نام بردند.
ده سال جنگ و ویرانی
اعلام جدایی نوار غزه از حکومت خودگردان، نه تنها مانع ادامه مذاکرات برای آینده سرزمینهای فلسطینینشین شد، بلکه دلیل اصلی تحریم این منطقه از سوی اسرائیل، مصر و حتی تشکیلات خودگردان بود. تحریمی که نتایجی فاجعهآمیز برای مردم غزه به دنبال داشت، و آنها را از داشتن حداقلهایی چون آب و برق نیز محروم ساخت. جلوگیری اسرائیل از ورود فلسطینیهای نوارغزه برای کار در این کشور نیز، این منطقه را بیش از پیش با مشکلات جدی اقتصادی روبرو ساخت. زندگی مردم غزه در ده سال گذشته تنها با کمکهای بینالمللی میسر شد.
آخرین جنگ حماس با اسرائیل، در سال ۲۰۱۴ میلادی، نوار غزه را تبدیل به مخروبهای تبدیل کرد که در هر کیلومتر از خاک آن ده هزار نفر زندگی میکنند. وضعیت اسفبار اقتصادی، دلیل اصلی تصمیم حماس برای واگذاری اداره نوار غزه به حکومت خودگردان است. حامیان اصلی حماس در این سالها، یعنی قطر، ترکیه و جمهوری اسلامی ایران، که هرکدام درگیر مشکلات خود هستند، گویا دیگر نمیتوانستند، یا نمیخواستند، هزینه لجاجت حماس را پرداخت کنند.
میانجیگری مصر
در چنین شرایطی حماس و رهبران آن دست به دامان مصر، همسایه بزرگ خود شدند تا به عنوان میانجی قدم به صحنه بگذارد و به این شرایط اسفناک پایان دهد. پیشدرآمد بازگشت حماس به تشکیلات خودگردان فلسطین، البته تغییراتی در اساسنامه این سازمان اسلامگرا است. در اساسنامه جدید که اردیبهشت ماه گذشته در دوحه، پایتخت قطر، رونمایی شد، حماس دیگر اشاره به تشکیل کشور فلسطین «از بحر تا نهر»، یعنی از مدیترانه تا رود اردن نمیکند، و مرزهای سال ۱۹۶۷ را به رسمیت میشناسد. دقیقا موضعی که سالها پیش جنبش فتح اتخاذ کرده است.
این تغییر کلیدی میتواند راه را برای به رسمیت شناختن اسرائیل از سوی حماس باز کند، اگرچه در اساسنامه جدید هنوز موجودیت اسرائیل پذیرفته نشده است. در جهان عرب تا این لحظه تنها مصر، اردن وسازمان فتح موجودیت اسرائیل را به رسمیت شناختهاند، اگرچه گفتگوهای بسیار جدی در سالهای اخیر بین چند کشور دیگر عربی و اسرائیل برای حل مشکل فلسطینیها که مانع اصلی تغییر وضعیت کنونی است، در جریان است. در این رابطه می توان به ملاقاتها و مذاکرات پشت پرده پادشاهی سعودی با اسرائیل اشاره کرد.
نگرانی رژیم ایران
در اساسنامه جدید حماس همچنین هر اشارهای به مبارزه مسلحانه با اسرائیل حذف شده و تنها به حق مشروع فلسطینیهای آواره برای بازگشت به سرزمین خود اشاره میشود. حماس برای به دست آوردن حمایت مصر، در اساسنامه جدید هرگونه اشارهای به اخوان المسلمین را نیز حذف کرده است. امری که به نوعی فاصله گرفتن از حکومتهای قطر و ترکیه تلقی میشود. حذف هرگونه اشارهای به نابودی اسرائیل نیز نوعی خطکشی با مواضع جمهوری اسلامی است.
برخی مقامات حکومت ایران، تغییرات در اساسنامه حماس را «حماقت» خواندند. برخی دیگر، برای خراب نکردن پلهای ارتباطی با اسلامگرایان فلسطینی، صحبت از «عقبنشینب تاکتیکی» میکنند. در هر دو حالت، این تغییرات اساسنامهای و دعوت از دولت تشکیلات خودگردان فلسطین برای اداره نوار غزه، سبب نارضایتی زمامداران ایران شده است. سید حسین نقوی حسینی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی صحبت از «عقبنشینی فاحش برخی گروهها و سازمانها»یی کرده است «که به نام دفاع از مردم فلسطین تشکیل شدهاند.»
خلع سلاح حماس
دیدار رامی حمدالله از غزه را نباید بازگشت به شرایط قبل از سال ۲۰۱۷ تلقی کرد. شرط اصلی تشکیلات خودگردان برای عادی ساختن روابط با حماس، تحویل اسلحه و منحل ساختن گروههای نظامی وابسته به این سازمان است. محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین، در این رابطه بسیار روشن صحبت کرده است: «حماس باید تمامی سلاحهای خود را به نیروهای امنیتی تشکیلات خودگردان تحویل دهد». محمود عباس همچنین به حماس هشدار داد «اجازه نخواهیم داد در نوار غزه تشکیلانی مانند حزبالله در لبنان وجود داشته باشد، که هم در دولت و پارلمان حضور دارد و هم مسلح است و هرکاری دلش میخواهد انجام میدهد.»
بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، نیز انحلال شاخه نظامی حماس در نوار غزه را یکی از شرایط اصلی برای بازگشت به میز مذاکره میداند. قطع هرگونه رابطه حماس با جمهوری اسلامی ایران، شرط دوم نخست وزیر اسرائیل است. هر دو شرط بنیامین نتانیاهو مورد تائید تشکیلات خودگردان فلسطین و رئیس آن محمود عباس نیز هست. محمود عباس که اخیرا در پاریس با مریم رجوی ملاقات کرده است، یکی از سرسختترین مخالفان دخالتهای حکومت ایران در کشورهای عربی است.
بدبینی به چرخش حماس
پاسخ رهیر حماس به تقاضای تحویل اسلحه شاخههای نظامی این سازمان به نیروهای امنیتی تشکیلات خودگردان تا کنون منفی بوده است. اسماعیل هنیه، رهبر حماس، میگوید «ما اسلحه را بر زمین نخواهیم گذاشت و تحویل کسی هم نخواهیم داد». رئیس دفتر سیاسی حماس در ادامه افزوده است: «تا زمانی که اشغال هست، حق ملت فلسطین است که سلاح در دست داشته باشد». حماس بر اساس تخمینهای غیررسمی ۲۵ هزار نفر نیروی مسلح دارد، که بعید میرسد بسیاری از آنها سلاحهای خود را تحویل نیروهای امنیتی تشکیلات خودگردان بدهند.
سمیر الکتابی، روزنامهنگار فلسطینی در رامالله، با بدبینی به سکوت مقامات رسمی جمهوری اسلامی در رابطه با آغاز مذاکرات میان تشکیلات خودگردان و حماس مینگرد. سمیر الکتابی در گفتگو با کیهان لندن میگوید: «بعید نیست جمهوری اسلامی ایران که دیگر توان مالی حمایت از حماس و به ویژه برطرف ساختن احتیاجات مردم نوار غزه را ندارد، و شرکای قطری و ترکاش نیز با مشکلاتی روبرو هستند، از رهبران حماس خواسته باشد به دامان تشکیلات خودگردان بازگردند تا وضعیت معیشت مردم در این منطقه بهبود پیدا کند.» وی میافزاید: «نباید این تغییر سیاست حماس را تا زمانی که گروههای مسلح نوار غزه خلع سلاح نشدهاند جدی گرفت، زیرا در هرلحظه به فرمان ایران میتوانند با پرتاب یک خمپاره به سمت اسرائیل هر تلاشی را برای پایان دادن به وضعیت کنونی بیثمر سازند و آب به آسیاب دولت تندروی نتانیاهو بریزند.»
احمد رأفت