در حقیقت سرعت تحولات منطقهای و بینالمللی در روزهای گذشته ما را شگفتزده کرده؛ از روزی که واشنگتن از تصمیمهای جدید برای مقابله با رژیم ایران پرده برداشت، بریتانیا و آلمان موضع خود را تغییر دادهاند؛ دو کشور از یک سو بر ادامه پایبندی به توافق هستهای تأکید کردهاند از سوی دیگر از پروژه ترامپ برای مقابله با توسعهطلبی و خرابکاریهای رژیم تهران در خاورمیانه حمایت نمودهاند.

مثل اینکه مسئله روشن شده که مشکل توافق اتمی بر سر نوع فعالیتهای هستهای ایران نیست بلکه مشکل اساسی آمریکا با ایران در جنگهای منطقهای رژیم جمهوری اسلامی است. رژیم تهران به این باور رسیده بود که در ازای کاهش غنیسازی اورانیوم، کشورهای غربی و در راس آنها آمریکا دستاش را برای گسترش هرج و مرج و تهدید حکومتهای منطقه باز گذاشته و عراق، سوریه، لبنان و یمن را به عنوان پاداش قبول توافق به آن تحویل میدهند؛ اما این امر غیرمنطقی و حتی غیرقابل تصور است!
بریتانیا و آلمان روز یکشنبه در یک بیانیه مشترک بر ضرورت مقابله جامعه جهانی با فعالیتهای بیثبات کننده ایران در منطقه و نیز برطرف کردن نگرانی ناشی از برنامههای موشکی این کشور تاکید کردند. این دو کشور در واقع ضمن پایبندی به توافق اما نسبت به موضع آمریکا در خصوص نقش مخرب ایران در منطقه همصدا و متحد با آمریکا هستند چنانکه بر مسئله تفتیش و بازرسی تاسیسات نظامی ایران با واشنگتن نیز همصدا هستند. موضع جدید لندن و برلین که روز یکشنبه پس از گفتگوی نخست وزیر بریتانیا و صدر اعظم آلمان اعلام شد، تلاش رژیم ایران را برای قرار دادن این توافقنامه به عنوان یک بسته واحد با شکست مواجه کرد. رژیم تهران تلاش کرد توافق هستهای را به عنوان بستهای واحد تحمیل کند بدون اینکه فرقی میان جلوگیری از فعالیتهای اتمی که با هدف منع برتری نظامیاش صورت گرفت و اقدامات خطرناک که با سوء استفاده از امضای توافق هستهای به آن دست زده، فرقی بگذارد.

ما باید اعتراف کنیم که این بار کاخ سفید بسیار هوشمندانه در نبرد با متحدان اروپایی خود که برای حفظ روابط با تهران تمایلی به عقبنشینی از توافق نداشتند، پیروز شد. دونالد ترامپ آنها را در مقابل دو انتخاب قرار داد؛ یا باید اشتباهاتی که در متن توافق هست تصحیح شود یا کلیت آن توافق را لغو باید کرد؛ ترامپ بر عدم قبول ادامه توافق در وضعیت قبلی چندین بار اصرار کرد. موضعی که با سیاست اکثریت اعضای حزب جمهوریخواه مطابقت داشته و ازسوی مراکز تصمیمگیری و ستونهای اصلی دولت او تایید و پشتیبانی شده است.
حالا چرخ فشار بر رژیم تهران بار دیگر به حرکت در آمده است. اینک ترامپ در توافق با اروپا درباره مسائلی مانند فعالیت موشکی و دخالت در کشورهای منطقه که دیدگاه مشترک با هم دارند، توپ را در زمین رژیم ایران خواهد انداخت: یا تغییر کامل عملکرد و رفتار و متوقف کردن فعالیتهای نظامی و شبهنظامی در منطقه، یا قبول مسئولیت بحرانهای کمرشکن اقتصادی و سیاسی ناشی از تحریمهای جدید در آینده نه چندان دور. ایالات متحده و متحدان منطقهای و بین المللیاش با حق ایران برای پروژههای هستهای غیرنظامی مخالف نیستند، اما از تهران میخواهند جلوی لگامگسیختگی سپاه پاسداران و سرویسهای اطلاعاتی وابسته به آن را در منطقه بگیرد.
ایران اکنون باید شبهنظامیانی را که سپاه پاسداران این کشور از پناهندگان درمانده افغانستانی، پاکستانی وعراقی تشکیل داده از مناطق تحت نفوذ در سوریه، یمن وعراق خارج کند. تهران پس از اینکه «حزبالله لبنان» را به گروهی شبهنظامی و مزدور برای راهاندازی جنگ در منطقه تبدیل کرد، تلاش کرد که حوثیها را با نام «انصارالله» برای ایفای همین نقش مزدورانه در یمن مجهز کند.
جمهوری اسلامی به موازات تشکیل شبهنظامیان فرقهگرا در همه مناطق بحرانی خاورمیانه، به تشکیل شبکهای گسترده برای قاچاق اسلحه از طریق دریاها جهت ارسال به مناطق مختلف درگیری از یمن تا سوریه و لبنان اقدام کرد. همچنین جای پای ایران در افغانستان نیز به تکرار مشاهده شده است. رژیم ایران پس از حملات آمریکا به افغانستان که پس از حملهی ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱، اتفاق افتاد به شبهنظامیان طالبان افغانستان کمک نظامی و مالی کرده است.
اگر دولت اوباما بدون در نظر گرفتن نفوذ مخرب ایران در منطقه، توافق هستهای را امضا نمیکرد شاید تهران نمیتوانست با این حجم بزرگ به وسیله شبهنظامیان مزدور در منطقه نقش منفی خود را همچنان بازی کند. امضاکنندگان توافق هستهای در واقع شرایط رژیم ایران را برای ادامهی توسعهطلبی در منطقه پذیرفته و تمام تحریمها را بدون تمایز لغو کردند تا این رژیم فرقهگرا نفوذ خود را سوریه گسترش دهد. اگر سهلانگاری دولت باراک اوباما رئیس جمهوری سابق آمریکا نبود، رژیم تهران به اینجا نرسیده بود.
اکنون پس از تغییر و تحولات جدید در واشنگتن، چالش اصلی پروژه جدید برای تهران این خواهد بود، که تحریمها تنها زمانی برداشته میشود که ایران به روح توافق پایبند باشد و روح توافق یعنی پایان لگامگسیختگی و هرج و مرج رژیم ایران در منطقه و خارج کردن شبهنظامیان خود و متوقف کردن قاچاق اسلحه و کمک مالی به گروههای شبهنظامی مانند حوثیها، عاصب اهل الحق و حزبالله لبنان وعراق وغیره.
کمک به اپوزیسیون برانداز ایران
دولت جدید آمریکا برای فشار بیشتر بر تهران اعلام کرد، از مخالفان ایرانی که برای سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی تلاش میکنند، پشتیبانی خواهد کرد. اوباما برای راضی کردن دولت ایران فعالیتهای دانشگاهی، رسانهای و سیاسی مخالفان رژیم ایران را متوقف کرده بود، اکنون اما واشنگتن به صراحت اعلام کرده که به اپوزیسیون برانداز ایران کمک خواهد کرد.
با تصمیمات جدید دولت آمریکا برای مقابله سیاسی با رژیم تهران، هیچ گزینهای برای رژیم جمهوری اسلامی باقی نمانده است جز: یا پایان دادن به جنگهای منطقهای یا مقابله با تحریمها کمرشکن. در این معادله واشنگتن در برابر ایران تنها نیست بلکه بلوک جدیدی برای منع افسارگسیختگی رژیم تهران در منطقه تشکیل شده است.
*منبع: شرق الاوسط
*نویسنده: عبدالرحمن الراشد
*ترجمه از کیهان لندن