«کاسبان تحریم بدانند که تحریمها برداشته شده و دیگر بازنمیگردد. شما میخواهید با دنیا مذاکره کنید؟ شما بلد هستید که با دنیا مذاکره کنید و آیا زبان دنیا را میدانید؟»، «در طول این مدت همه دست به دست هم دادیم تا تحریم را از سر ایران برداریم و حصر ایران را بشکنیم. ما نمیگذاریم تحریمها دوباره به ایران برگردد و دست به دست هم از حقوق ایران دفاع کردیم.» اینها سخنان حسن روحانی در سفرهای تبلیغاتیاش به اردبیل و اهواز در اردیبهشتماه ۹۶ بود.
این سخنان تنها چند هفته پیش از آن مطرح شد که موج فشار جدید آمریکا برای وضع تحریمهای سنگین علیه ایران به راه افتاد و دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا درگزارش خود به کنگره آمریکا عدم پایبندی ایران به برجام را اعلام و مسیری برای بازگشت تحریمهای تازه و پیشین را نیز باز کرد.
اکنون ایران نه تنها با تحریمهای جدیدی مبتنی بر «قانون کاتسا» روبرو است که با آغاز اجرای آن در هفته گذشته بیش از ۴۰ مقام سپاه و نهاد و شرکتهای زیرمجموعه این نهاد نظامی در لیست تحریمهای آمریکا قرار گرفتند بلکه بستهی تحریمی دیگری از سوی مجلس نمایندگان آمریکا علیه برنامه موشکی جمهوری اسلامی و با اکثریت آرا به امضا رسیده است.
همزمان با وجود اعلام عدم پایبندی ایران به برجام از سوی دونالد ترامپ، کنگره آمریکا تا نیمه دسامبر درباره بازگرداندن تحریمهای پیشین تصمیم خواهد گرفت.
اقتصادی رنجور که طاقت شوک ندارد
در این شرایط جدا از وضعیت بغرنجی که جمهوری اسلامی به آن دچار شده است، بار این تحریمها وضعیت معیشتی مردم ایران را نیز از پیش بدتر خواهد کرد. هر چند حسن روحانی و همراهانش وعده داده بودند پس از امضای برجام تحریمها لغو شده و دیگر باز نخواهند گشت اما امروز شاهدیم نه تنها تحریمهای جدید در راه هستند، بلکه همان چند تحریم لغوشده نیز نتوانستند در دو سال گذشت به بهبود وضعیت اقتصاد و معیشت مردم موثر باشند. همزمان زیرساختهای اقتصادی ایران آنقدر ناکارآمد شده که همانطور که بسیاری از کارشناسان اقتصادی عنوان میکنند، مشکلات امروز اقتصاد کشور تنها به دلیل تحریمها نیست و ریشهای چهل ساله دارد.
این اقتصاد بیمار است توان هیچ شوک دیگری را ندارد. چهار دهه پیش بورژوازی ملی تازه متولد شده در ایران از چپ و راست زیر ضربات سنگین نظرات ایدئولوژیک و غیرعلمی مانند «اقتصاد توحیدی» و «اقتصاد اسلامی» و «راه رشد غیرسرمایهداری» قرار گرفت. بخش خصوصی به شدت تضعیف شد و اقتصاد دولتی و دلالی و غیرمولد شیرهی کارخانجات موجود را چنان کشید که اقتصاد کشور به راستی تک محصولی شد تا خونی به رگهای نفت نیز نماند.
اینک با زیرساختهای بربادرفته و اقتصاد فاسد و بیمار، چیزی جز مجموعهای از رکود و بنبست و رانت و رابطه در آن دیده نمیشود.
گزارشهای جدید سازمانهای داخلی و بینالمللی نیز وضعیت امیدوارکنندهای از اقتصاد ایران را نشان نمیدهند.
تراز تجاری ایران مدتهاست سیر نزولی را طی میکند و جدیدترین آمارهای تجاری کشور نشان میدهند از ابتدای سال ۹۶ تا پایان شهریورماه تراز تجاری حدود ۴ میلیارد دلار منفی شده است. بانک جهانی نیز در جدیدترین گزارش خود از نزول ۴ پلهای ایران در ردهبندی جهانی فضای کسب و کار طی یک سال خبر داد و اعلام کرد ایران در میان ۱۹۰ کشور در رتبه ۱۲۴ از این نظر قرار گرفته است.
همچنین صندوق بینالمللی پول در جدیدترین گزارش منطقهای خود با عنوان «چشمانداز اقتصادی خاورمیانه و آسیای مرکزی، ایجاد رشد بالاتر و فراگیر در منا» وضعیت ایران و عراق را نامطلوب ارزیابی کرده و نوشته است دو کشور ایران و عراق در میان کشورهای منطقه درگیر ضعف در نظام بانکی خود هستند اگرچه اصلاح نظام بانکی در ایران در دست انجام است اما نیازمند تامین مجدد سرمایه و نوسازی ساختار است.
مردمی که زیر فشار نابود میشوند
ملموسترین تاثیرات شرایط موجود را در زندگی روزانه مردم و فشار سنگین مالی بر آنها میتوان دید؛ اکثر جامعه ایران برای تامین هزینههای ضروری زندگی خود با مشکل مواجه هستند، آمارهای درون ایران نشان میدهد مصرف بسیاری از مواد غذایی مانند لبنیات و پروتئینهای حیوانی در میان ایرانیان کاهش چشمگیر یافته و هزینه بالای مواد غذایی بر تغذیهی شهروندان به شدت موثر است. بنا به اعلام مدیرکل بهداشت و درمان و امور بیمه کمیته امداد، ۲۰۰ هزار کودک زیر شش سال در ایران دچار سوء تغذیه هستند. همچنین شیوع بالای سوء تغذیه در زنان باردار سبب شده است وزارت بهداشت سبدهای غذایی برای زنان باردار دارای سوء تغذیه پیشبینی کند.
بالا رفتن هزینه آموزش در ایران سبب شده بسیاری از خانوادهها کلاسهای آموزشی و ورزشی را از برنامه کودکان خود حذف کنند و همچنین عدم درآمد کافی باعث حذف کتابهای غیر آموزشی از سبد خانوار ایرانی شده و همین موضوع سرانه مطالعه در ایران را که به هر حال پایین بوده، بیش از پیش کاهش داده است.
همچنین تورم بالا در بخش درمان و بهداشت که در سال گذشته در صدر جدول تورم در کشور قرار داشت موجب نگرانیهایی از عدم رسیدگی بسیاری از خانوادههای متوسط و فرودست جامعه به وضعیت سلامتیشان شده است. آمارها نشان می دهند ۸۹ درصد از دانشآموزان ایران دچار پوسیدگی دندان هستند.
فقر و ناتوانی همچنین به گسترش ناهنجاریهای اجتماعی و افزایش بزهکاریها منجر شده و همزمان باعث رشد حاشیهنشینی و تبدیل یک سوم جمعیت شهرنشین به شهروندان «بدمسکن» شده است.
از سوی دیگر آخرین گزارشها نشان میدهند که ۳۳ درصد جامعه ایران زیر خط فقر زندگی میکنند. ابراهیم رزاقی، اقتصاددان و استاد دانشگاه، نیز اعلام کرده ۸۰ درصد از کارمندان کشور زیر خط فقر بسر میبرند.
گسترش فقر به همراه افزایش روزانهی بیکاران و وجود کارگران و کارمندان شاغلی که ماههاست حقوق خود را دریافت نکردهاند، سبب گسترش اعتراضهای گروههای مختلف مردم شده است. روزی نیست که چند تجمع اعتراضی از سوی کارگران، کارمندان و بازنشستگان در گوشه و کنار کشورصورت نگیرد. شعارها و نوع اعتراضهای مردم نشاندهنده خستگی و ناامیدیِ توام با خشم آنها از شرایط موجود است.
اینک با تحریمهای احتمالی بیشتر از سوی آمریکا و اثبات توخالی بودن وعدههای حسن روحانی درباره برجام، دور از ذهن نیست که صبر اقتصاد همزمان با صبر مردم پایان یابد و نظام جمهوری اسلامی را با بحرانهای جدی برای تغییر وضعیت موجود روبرو کند.
روشنک آسترکی