اختر قاسمی (+عکس) پرویز صیاد، از هنرمندان نادر جامعه فرهنگی ما قبل از انقلاب است که در این چهار دههی زندگی در تبعید توانست به شکل حرفهای همانند سابق به کارگردانی و نویسندگی تئاتر و سینما بپردازد و در نقش بازیگر به روی صحنه و مقابل دوربین برود.
او در زمان انقلاب برای تهیه فیلمی در خارج از کشور بسر میبرد که دیگر نتوانست به ایران بازگردد.
صیاد خالق «صمد» است. صمدی که میتوان به جرئت او را وجدان بیدار یک جامعه دانست و صیاد در سالهای گذشته با او به کشورهای مختلف سفر کرده تا تاریخ را به یاد مخاطبانش بیاورد.
او هم اینک خاطرات خود را در تلویزیون قبل از انقلاب به صورت نمایشی به نام «آی لاو تی وی» برای صحنه تنظیم کرده و در یک تور اروپایی آن را اجرا میکند.
اولین اجرای این نمایش در کشور آلمان در شهر کلن و سپس در هانوفر بود که در هر دو شهر با استقبال بسیار روبرو شد. فرصتی دست داد تا با پرویز صیاد به گفتگو بنشینم؛ هنرمندی که همواره متین است و صبوری و آرامشاش برای کسانی که وی را از نزدیک میشناسند همیشه تحسین برانگیز است.
– آقای صیاد، خاطرات شما در واقع خاطرات و تاریخ شفاهی فرهنگ و تلویزیون ما قبل از انقلاب نیز هست. چطور شد که تصمیم گرفتید این خاطرات را به شکل نمایش به روی صحنه ببرید؟
-بطور معمول نمایشنامهنویس یا فیلمساز داستانى را دستمایه کار قرار میدهد که یا تخیلىست یا آمیزهایست از تخیل دیگران و تجربیات خود او. سعى من در این کار این است که به جاى تخیل و وام گرفتن از تجربیات دیگران به واقعیاتى بپردازم که فقط حاصل مشاهدات و تجربیات خودم است.
– اما شما از شخصیت صمد هم استفاده میکنید که واقعى نیست، چرا نخواستید خاطرات خود را بنویسید چون شخصیتهایی مانند شما خیلی بیش از اینها حرف برای زدن دارند.
-حق با شماست و با این کار جنبه نمایشى به خاطرات خود میدهم واز خاطرهنویسى به صورت عادى دور میشوم و تازگى کار در همین است. بعلاوه صمد را در طول نمایش در نقش وجدان ثانوى و رویهی دیگر خودم وارد ماجرا میکنم که واقعا هم هست. صمد یک جورهایى کودک درون من است.
– چرا فقط صمد؟ شما شخصیتهاى نمایشى زیادى ساختهاید؛ چرا بقیه حضور ندارند؟
-ولى یادشان در حد خاطره حضور دارد. اگر بقىه هم در نقش خودشان به صحنه مىآمدند که دیگر خاطرهگویى نمیشد؛ میشد یک فیلم از مجموعه صمدها که نه امکانش هست و نه به هدف این کار نزدیک میبود.
در عین حال، من بعضى جاها به دلیل محدودیت زمانى براى تخلیه سالن حتى نمیتوانم تمام سه ساعت نمایش را اجرا کنم و ناگزیر میشوم از یک یا چند خاطره بگذرم. به هر حال این بخش از خاطرات چون در رابطه با تلویزیون در ایران است بیشتر تصویریست تا نوشتارى. با این همه راه در آینده براى انتشار آن به صورت ویدیو یا حتى کتاب بسته نیست. در این صورت دیگر مشکل کوتاه کردن هم در میان نخواهد بود.
-بازگو کردن خاطرات هنرمندانی چون شما باعث روشن شدن و یا بهتر فهمیده شدن برخی موضوعات در آن دوران میشود. مثلا شما نیز از سانسور میگویید اما مثل برخی فقط آه و ناله سر نمیدهید بلکه شما با متنها و طرحهای گوناگون نزد مسوولان وقت مثل رضا قطبی و یا پرویز نیکخواه و دیگران میروید و با آنها گفتگو میکنید و آنها هم به نوعی به تهیه پروژه کمک میکنند، در حالی که برخی روشنفکران همیشه از سانسور وحشتناک در رژیم گذشته صحبت کردهاند…
-شاید تجربه من با این دیگران که میگویید متفاوت است، من خاطرات خودم را بیان میکنم نه دیگران را.
– شما در این نمایش خود را اصلاحطلب دوره خودتان مىنامید. آیا تفاوتى هست بین شما و اصلاحطلبان این دوره؟ فکر میکنید چرا در آن زمان افراد رفرمیست شبیه به شما کم بودند؟ آیا طرح موضوع اصلاحطلبی این تداعی را برای برخی به وجود نمیآورد که اصلاحطلبان جمهوری اسلامی هم شبیه افرادی چون شما در پیش از انقلاب هستند و باید حمایت شوند؟
-تشخیص آن با شماست در مقام تماشاگر یا شاهد. در نمایش ضمنا من به دورهاى اشاره میکنم که در آن اصلاحطلبى میسر بود و میسر مىنمود. در دورهاى که اصلاحطلبى میسر نیست خود را اصلاحطلب نامیدن- به نظرمن- نوعى شانه از زیر بار مسؤولیت خالى کردن است. سازشکارى با نظام موجود وکمکرسانى به شرایطى اصلاحناپذیر است.
– چرا خیلىها در تلویزیون آن دوران ناگهان انقلابى دوآتشه شدند؟ در نمایش شما افرادی که در آن زمان هم در تلویزیون جایگاهی داشتند و هم محبوبیتی در جامعه یکباره به انقلابیهای علیه رژیم پهلوی تبدیل میشوند. نظر شما چیست؟
-خیلى ها در مراکز دیگر هم انقلابى دوآتشه شدند. من در چارچوب مشاهدات خودم آنچه را در تلویزیون شاهد بودهام گواهى مىدهم. چرا چنین شدند دیگر کار من یا هدف این نمایش نیست.
– در این خاطرهگویىها از فیلمها وتئاترهای خودتان نمىگویید، چرا؟ آیا خاطرات شما به همین جا ختم میشود و یا ادامه دارد؟
-خاطرات تئاترى و خاطرات سینمایى هرکدام برنامه مستقلىست که اگر عمرى بود به آن مىپردازم. تازه همین خاطرات تلویزیونى هم فقط درباره کار تلویزیون در ایران پیش از انقلاب است در حالی که بیش از نیمى از عمر من در خارج از کشور و کار با تلویزیونهاى خارج کشور سپرى شده که دستمایه نمایش بعدی «آی لاو تی وی ۲» است.
– تا کی در سفر اروپا هستید و در کدام شهرها برنامه دارید؟ از اینجا به کدام کشور میروید؟
-به سوئد. جمعه وشنبه استکهلم و یکشنبه در گوتنبرگ اجرا دارم. هفته بعد به ترتیب در برلین بروکسل، آمستردام، آخن ، اسخیدام، فرانکفورت، دوسلدورف نمایش خواهم داشت و بالاخره گشت اروپایى امسال با اجرا در لیون، پاریس و استراسبورگ تمام میشود تا سال بعد که امکان سفر واجرا در شهرهاى دیگر فراهم بیاید.