احمد رأفت – سوم آبان، در سومین سالگرد اجرای حکم قصاص ریحانه جباری، دختر جوانی که متهم به قتل مردی بود که قصد تجاوز به او را داشت، «بنیاد ریحان» به ابتکار شعله پاکروان و با حمایت گروهی از مادران اعدامشدگان آغاز به کار کرد.
ریحانه جباری پس از تحمل بیش از ۷ سال زندان، قبل از اینکه ۲۷امین تولد خود را جشن بگیرد، به درخواست خانواده مرتضی عبدالعلی سربندی، مرد ۴۶ سالهای که قصد تجاوز به او را داشت، اعدام شد. مرتضی عبدالعلی سربندی، با سابقه کار در نهادهای امنیتی، ریحانه را به بهانه تغییراتی در دکوراسیون دفترش به آپارتمانی برده بود و قصد تجاوز به این دختر جوان را داشت.
شعله پاکروان، موسس «بنیاد ریحان» و مادر ریحانه جباری، که اخیرا از ایران خارج شده است، در گفتگویی تلفنی با کیهان لندن میگوید: «برای اولین بار فکر این بنیاد را خود ریحانه زمانی که در زندان بود مطرح کرد. او در نظر داشت پس از آزادی، با خریدن قطعه زمینی در نزدیکی زندان قرچک ورامین، محلی برای پناه دادن به زنان تنهایی که پس از آزادی جایی برای رفتن ندارند و نمیدانند چگونه امرار معاش کنند، بسازد. دخترم میخواست کارگاهی برای بستهبندی مواد غذایی در آنجا دایر کند، تا این زنان بتوانند زندگی خود را بگذرانند. این بنیاد بلندپروازی دختر جوانی در پشت میلههای زندان بود».
آرزوهای برباد رفته
شعله پاکروان در ادامه میگوید «این آرزو نیز چون دیگر آرزوهای ما بر باد رفت». مادر ریحانه جباری میافزاید: «آسیبی که ما دیدیم را میتوان از دو منظر بررسی کرد. یکی وضعیت زنان و دخترانی که مورد تجاوز قرار میگیرند، و دیگری حکم اعدام است. بعد از اعدام ریحانه، من با خانوادههای زیادی آشنا شدم و ارتباط برقرار کردم، و به داستان زندگی آنها گوش دادم، و دیدم که این دو مساله درد مشترک خانوادههای بسیاری در ایران است، و تنها به خانوادههای زندانیان سیاسی و عقیدتی که اعدام شدند، خلاصه نمیشود».
مادر ریحانه جباری میگوید «وقتی ما خبر اعدامی را میخوانیم، برای ما در حد یک خبر و یا یک عدد است، در بسیاری موارد اطلاعی از هویت فرد اعدامشده نداریم، اما زمانی که با هویت انسانی او آشنا میشویم، لرزه بر انداممان میافتد. ما به عنوان خانواده ریحانه با این واقعیت وحشتناک و دردی که خانوادهی پس از اعدام عزیز خود به آن دچار میشود را روی پوست و گوشت خود تجربه کردیم، و به همین علت تصمیم گرفتیم که با راهاندازی بنیادی به کسانی که به سرنوشت مشابه دچار شدهاند در حد امکان کمک کنیم».
بنیادی علیه اعدام
«بنیاد ریحان» به تازگی به ثبت رسیده است و هنوز تمامی مراحل قانونی برای آغاز فعالیتهای رسمی و گسترده را پشت سر نگذاشته است. همیاران شعله پاکروان پایگاهی اینترنتی را به چند زبان راهاندازی کردهاند، و طرحهایی برای حمایت از زندانیان محکوم به اعدام و خانوادههای آنها در دست تهیه دارند.
شعله پاکروان در ادامهی گفتگو با کیهان لندن میگوید: «زمانی که یک اعدامی تنها خبر و عدد نباشد، و مردم با سرگذشت او و خانوادهاش آشنا شوند، شاید نظرشان در مورد این مجازات غیرانسانی تغییر کند و مثلا دعوت نظام برای حضور در مراسم اعدام در ملاء عام را رد کنند، و یا اصولا با مجازات اعدام مخالفت کنند. یکی از فعالیتهای اصلی این بنیاد فرهنگسازی در رابطه با این مجازات است. شکی ندارم که مردم در صورت آگاهی با مقولاتی چون اعدام و قصاص، لغو آنها را مطالبه کنند».
انتخاب بین صفر و صد
در اشاره به احکام قصاص، شعله پاکروان اشاره میکند که در این رابطه یک خلاء قانونی وجود دارد: «در حال حاضر اولیای دم در مقابل دو گزینه قرار دارند، یا صبح یک روز طناب را به گردن قاتل عزیزشان بیاندازند، یا اینکه بپذیرند این فرد بدون هیچگونه مجازاتی آزاد شود. انتخاب بین صفر و صد است، در حالی که قانونگذاران باید مجازات جایگزینی را تعیین کنند».
شعله پاکروان که با شماری از خانوادههایی که خواهان اجرای حکم قصاص شده بودند نیز ملاقات و گفتگو کرده است: «آنها نیز پس از اجرای حکم اعدام قاتل عزیزشان وضعیت خوبی ندارند. دیدن جان کندن فردی که عزیزت را از تو گرفته، آسان نیست. کابوسی است که سالهای سال تو را همراهی میکند و نمیتوان آن لحظات را به آسانی از ذهن پاک کرد».