علی عبدالله صالح، رییس جمهوری پیشین یمن ۱۱ روز پس از آنکه محمدعلی جعفری، فرمانده کل سپاه پاسداران اعلام کرد که ایران در یمن حضور مستشاری دارد و پنج روز پس از آنکه وی ائتلاف سه سالهی خود با حوثیها را شکست به همراه چند تن از همراهان خود در اتومبیلی در صنعا به رگبار بسته شد.
«توطئه»هایی که در نطفه خفه میشوند
ساعاتی پس از کشته شدن او عبدالمالک حوثی، رهبر انصارالله در یک سخنرانی تلویزیونی در حالی که خنجری عربی در دست داشت اعلام کرد که امروز روزی استثنایی و بزرگ است و توطئه شبهنظامیان خیانتکار خنثی شد. یک روز بعد از آن فرمانده سپاه پاسداران نیز در واکنشی مشابه گفت: «کودتا شکست خورد و توطئه یمن در نطفه خفه شد».
این دومین بار در طول دو ماه گذشته و سومین بار در طول دو سال گذشته بود که سپاه به «خفه کردن یک توطئه» در یکی از کشورهای منطقه میبالید، همچنان که پیشتر نیز سپاه ادعا کرده بود «توطئه کردستان عراق» (رفراندوم استقلال) و قبل از آن «توطئه دمشق» (سقوط بشار اسد) را در نطفه خفه کرده است.
از میان رهبران دیکتاتور خاورمیانه که دوران زمامداری طولانی داشتند پس از معمر قذافی که ۴۲ سال (۱۹۶۹ تا ۲۰۰۱) در لیبی حکومت کرد، رکورد زمامداریِ بیترمز ۳۴ ساله (۱۹۷۸ تا ۲۰۱۲) در دست عبدالله صالح بود که سرانجام در جریان «بهار عربی» در سال ۲۰۱۲ از قدرت ساقط شد و به عربستان گریخت و سپس برای درمان به آمریکا رفت، اما طاقت نیاورد و بار دیگر به یمن بازگشت و با شبهنظامیان حوثی که علیه عبد ربه منصور هادی رییس جمهور یمن میجنگیدند ائتلاف کرد.
بعد از کشته شدن عبدالله صالح منابع عربی اعلام کردند که با چراغ سبز رهبران حوثی بیش از هزار نفر از مسوولین نزدیک به صالح اعدام شدهاند. حتی گزارش شد که صدها مجروح از میان طرفداران صالح از بیمارستانها ربوده شدهاند و از سرنوشت آنان اطلاعی در دست نیست.
اشتراک و اختلاف حوثیها و صالح
اختلاف میان حوثیها که از سوی حکومت ایران حمایت میشوند و هواداران عبدالله صالح از ماهها پیش به دنبال رقابت بر سر قدرت در پُستهای حکومتی و اخراج تعدادی از نیروهای نزدیک به صالح و جایگزین شدن نیروهای انصارالله به جای آنها در صنعا آغاز شده بود.
آنها از سال ۲۰۱۴ بر اساس اینکه دشمن مشترک دارند، پیمان بسته بودند، اما همواره از خیانت یکدیگر بیم داشتند و به دنبال سود خود و کوتاه کردن دست دیگری بودند. آغاز انحلال ائتلاف صالح و حوثیها ماه اوت امسال بود که هواداران عبدالله صالح در سی و پنجمین سالگرد تاسیس «کنگره عمومی مردم» حزبی که صالح موسس آن بود تجمع کردند و بیش از پیش سبب نگرانی حوثیها از قدرت خود شدند. نخستین تنشهای مسلحانه در صنعا پایتخت یمن و این ائتلاف ناپایدار جرقه زد.
پیام عبدالله صالح در اواخر ماه نوامبر برای منصور هادی رییس جمهور رسمی یمن و اعلام آمادگی برای مذاکره، هر اندازه برای عربستان و امارات خبر خوبی بود ولی برای جمهوری اسلامی ایران به معنای تضعیف نیروهای مورد پشتیبانی آن بود. آن هم در شرایطی که سپاه از یک سو متهم است برای تقویت توان موشکی انصارالله از آنها پشتیبانی کرده و از سوی دیگر خودش پرتاب موشک به سمت ریاض و ادعای اصابت موشک به نیروگاه اتمی البراکه ابوظبی را نماد «اقتدار محور مقاومت» قلمداد میکند. پیام و چرخش عبدالله صالح و دوشقه شدن جبههی ائتلاف یعنی برهم خوردن میدان بازی به سود عربستان، که جمهوری اسلامی خود را در رقابت منطقهای و جنگ نیابتی با آن میبیند. ترور و از میان برداشتن صالح و «پاکسازی ضربتیِ» حامیان او برای به کنترل درآوردن اوضاع و تثبیت موقعیت حوثیها در یمن بود.
اختلاف با رؤسای جمهور و اشتراک با القاعده
ریشهی اختلاف حوثیها و هواداران منصور هادی را باید در دل تاریخ جستجو کرد. موضوعی که نشان میداد ائتلاف حوثیها و صالح، به عنوان رییسجمهور، نیز ناپایدار خواهد بود.
به طور کلی زیدیها به ویژه «جنبش الحوثی» از سال ۱۹۶۲ با حکومت مرکزی یمن در کشاکش بود. در آن سال نظام «امامت» در یمن منحل گشت و «جمهوری» در این کشور تشکیل شد. حوثیها از همان زمان رسالت خود را این میبینند که حکومت «امامت» را بازگردانند. به این اختلاف تاریخی باید کوهی از مشکلات اجتماعی و اقتصادی را افزود، از جمله عقبماندگی اقتصادی، فقر و قحطی، شیوع انواع بیماری در مناطق مختلف، توزیع ناعادلانه امکانات، فساد و خودکامگی حکومت، جنگهای داخلی و همچنین ساختار سنتی قبیلهای.
مشکل نوظهور دیگر یمنیها «القاعده» است که مانند «حوثی»ها عمل میکنند. پس از آنکه ارتش آمریکا رهبران و نیروهای القاعده را در افغانستان و پاکستان سرکوب کرد، آنها هیچ کشوری را بهتر از یمن بیثبات پیدا نکردند. یمن حیات خلوت القاعده است که مساحت گستردهای از خاک این کشور را در اختیار دارد. قاچاق اسلحه و سازماندهی و آموزش نیروهای تروریستی و همچنین قاچاق مواد مخدر و تجارت انسان فهرستی از فعالیتهای القاعده در یمن است. به عنوان نمونه میتوان به حادثه کریسمس سال ۲۰۰۹ میلادی اشاره کرد که یک شهروند نیجریه به نام عمر فاروق عبدالمطلب، قصد منفجر کردن یک بمب در هواپیمای مسافربری بر فراز شهر دیترویت آمریکا را داشت. او در سپتامبر ۲۰۱۰ (شهریور ۱۳۸۹) جرم خود را پذیرفت و اعتراف کرد که تحت تعلیم القاعده در یمن بوده است. همچنین تعدادی بسته پستی حامل مواد منفجره در پروازهای دبی و انگلیس به مقصد آمریکا کشف شد که از یمن پست شده بود و همگی حکایت از آن داشت ویروس تروریسم علیه آمریکا در یمن تکثیر میشود.
موانع پایان یافتن جنگ یمن
در این میان، ائتلاف نظامی به رهبری عربستان برای پایان دادن به جنگ یمن با چند مانع روبروست. یکی از مهمترین آنها حمایت رژیم ایران از حوثیهاست که تنها کمکهای تسلیحاتی را شامل نمیشود، بلکه طبق گزارش وزارت خزانهداری آمریکا شبکه گستردهای از پولشویی و جعل اسکناس به ارزش صدها میلیون دلار یمنی را در بر میگیرد که موتور محرکهی آن سپاه پاسداران است.
مانع دیگر، شیوه جنگی شبهنظامیان حوثی است که مانند دیگر جهادیون وارد نبردهای کلاسیک نمیشوند و ارتش عربستان مهارت کافی برای چنین نبردهایی ندارد. به اصطلاح شیوهی «بزن در رو» که فاز اول آن پاتک (حمله برق آسا) و فاز دوم آن عقبنشینی و یا مخفی شدن در بین غیرنظامیان و استفاده از مردم به عنوان سپر انسانی است.
از این گذشته، یمن فاقد یک جامعه مدنی قابل اتکاست. در نبود احزاب و تشکلهای سیاسی و صنفی استقرار هر حکومتی در این کشور امری تقریباً محال است. به ویژه آنکه سه سال است یمن تبدیل به جهنمی از آشوب شده که هر قبیله و گروهی در بخشی از این سرزمین ساز خود را میزند. ۱۰ میلیون یمنی گرفتار قحطی و گرسنگی هستند و هزاران نفر به بیماری مرگبار وبا مبتلا هستند که برای مقابله با آن صدها میلیون دلار اعتبار نیاز است.
حکومت ایران مدعی است راه پایان جنگ یمن از تهران عبور میکند. در حالی که آمریکا از یک سال پیش طرحی را دنبال میکرد که عربستان و امارات باید با منصور هادی و عبدالله صالح گفتگو میکردند تا به توافق برسند. طرحی که حوثیها در آن جایی نداشتند و حالا با کشته شدن صالح آنها دست بالا را در یمن دارند.
جنگ نیابتی ایران و عربستان در یمن در حالی به یک بحران منطقهای تبدیل شده که تصمیم تازهی دونالد ترامپ رییس جمهوری آمریکا مبنی بر انتقال سفارت این کشور از تلآویو به اورشلیم و به رسمیت شناختن این شهر به عنوان پایتخت اسرائیل، اگرچه میتواند سبب تغییر صفبندیهای اخیر در منطقه شود ولی نمیتوان نقش جمهوری اسلامی ایران را در این مجموعه نادیده گرفت. نقشی نه به عنوان «قدرت منطقهای» بلکه به عنوان «هدف منطقهای». هدفی که علاوه بر تحریمها، دادگاه پولشویی رضا ضراب در آمریکا و پیگیری پروندهی بمبگذاری در آرژانتین نیز از مؤلفههای مهم آن هستند که رژیم ایران را به شدت در تنگنا قرار میدهند.
برزو فارسی