فیروزه رمضانزاده (+نامه و سند) جمعیت روستایی ایران به دلایلی نظیر خشکسالی، بیکاری، نبود زمینههای اشتغال، محدودیت منابع آبی، نبود امکانات رفاهی، بهداشتی و اجرای سیاستهای نادرست اقتصادی به شدت کاهش یافته است به طوری که اکنون در ۲۵ هزار روستای ایران، کمتر از ۲۰ خانوار ساکن هستند.
خالی شدن روستاها از جمعیت الزاماً به مناطق خشک و کم آب ایران محدود نمیشود.
روستای کراتی در هفت کیلومتری بزرگراه آمل- محمودآباد و در دو کیلومتری جاده آمل سرخرود واقع در استان مازندران ازجمله روستاهایی است که با وجود داشتن ظرفیتهای فراوان برای پیشرفت به دلیل بیتوجهی مسوولان به تدریج تخریب و تقریباً خالی از جمعیت شده است.
برخی از اهالی این روستا که اکنون در شهرستان آمل زندگی میکنند در تماس با کیهان لندن روند تخریب و تخلیه این روستا را تشریح کردهاند.
یکی از اهالی این روستا میگوید: «روستای کراتی در قسمت شمال شرقی روستای تمسک قراردارد. اول روستای فرح آباد قرار دارد بعد کراتی سپس محمودآباد. این روستا به دلیل رسیدگی نکردن به وضعیت ساکنان آن به ویژه خدمات از سوی جهاد سازندگی، رو به تخلیه و تخریب گذاشته است.»
او اضافه میکند: «روند تخریب زمانی شدت گرفت که پل اصلی روستا بر روی رودخانه هراز بر اثر سیل تخریب شد اما جهاد سازندگی اقدامی در جهت ترمیم و بازسازی پل به عمل نیاورد و راه روستایی کراتی آسفالت نشد.»
به گفته یکی دیگر از اهالی روستای کراتی، مردم روستا که در این شرایط نمیتوانستند فرزندان خود را به مدارس روستاهای اطراف یا شهر آمل ببرند ترجیح دادند به شهر یا دهات مجاور از جمله جعفرآباد کوچ کنند. مثلاً خانواده شهید حسینی که از شهدای جنگ ایران و عراق است اکنون آواره شده است.
آب آشامیدنی این روستا مانند بسیاری از روستاها در ایران از طریق تانکر یا چاه تامین میشود.
به گفته یکی دیگر از اهالی روستای کراتی، این روستا اکنون هم آب دارد، هم گاز و هم برق اما این امکانات به روستاییان تعلق ندارد و تنها در اختیار تکیه و حسینیه است.
محمد رمضانی، عضو شورای روستای کراتی با بیان اینکه اهالی این روستا از آب چاه استفاده میکنند در این زمینه به تارنمای خبری «آمل امروز» گفته است: «برای آبرسانی روستا اقدام کردیم اما طبق برآوردشان هزینهای حدود ۴۰ میلیون میخواهد که از توان روستای ما خارج است.»
به گفته وی، مردم هم پولی ندارند. روستایی با ۲۰ خانوار چگونه میتواند ۴۰ میلیون تومان فراهم کند برای آب رسانی، آن هم تنها برای انشعاب، بدون هزینه کنتور و بقیه موارد؛ وقتی هزینهها باید از طرف خود مردم باشد پس چرا باید به دولت پرداختی بدهیم؟!
ساکنان سابق روستای کراتی تاکید میکنند که در دهه اول محرم هر شب ۲۰۰ روستایی و در روزهای تاسوعا و عاشورا ۳۰۰ نفر در مراسم عزاداری شرکت میکنند اما وقتی به آمار نفوس و مسکن و سرشماری مراجعه میشود با جمعیت صدنفری مواجه میشویم! این در شرایطی است که در سرشماری اخیر، دست کم ۱۷ خانوار به صورت اینترنتی ثبت نام کردهاند. اما ماموران سرشماری حاضر نشدند به صورت حضوری به روستا بیایند. اهالی به مرکز آمار شکایت کردهاند اما هنوز پاسخی داده نشده است ولی گفتهاند که این اشکال در مورد بسیاری از روستاها وجود داشته است.
به دلیل همین مساله بسیاری از اهالی این روستا از سوی مرکز آمار ایران در عمل «لامکان» هستند و جزو جمعیت سرشماری ثبت نشدهاند. به این معنا که افرادی که در سرشماری، به صورت اینترنتی ثبت نام کردهاند اما در سرشماری حضوری کسی به آنها مراجعه نکرده در نتیجه نه نامشان در سرشماری آمده و نه محل سکونت آنها ثبت شده است.
یکی دیگر از اهالی روستای کراتی تاکید میکند: «علوی، رییس بنیاد مسکن آمل که حرف و حدیث پشتش هست به این بهانه که روستا فاقد مسکن است به روستاییان مجوز ساخت و ساز نداده و در تخریب و تخلیه روستا نقش اصلی را داشته است. در حالی که پیش از این در سرشماری گذشته اعلام کرده بود که دست کم سه خانوار در این روستا زندگی میکنند.»
به گفتهی این روستایی، از چند سال پیش تعدادی از روستاییان و کارمندان بازنشسته و بیماران قلبی و ریوی شروع به ساخت و ساز کردند. ازطرفی فرزندان روستاییان که با افزایش شدید اجارهبها در شهر آمل مواجه بودند یا قادر به خریدن منزل نبودند مهاجرت معکوس به روستا را شروع کردند اما بنیاد مسکن به آنها مجوز لازم را نداد یا ساخت و سازشان را غیرمجاز نامید به این بهانه که بافت مسکونی روستا مشخص نیست.
این در شرایطی است که اعضای شوراهای شش روستا و افراد معتمد، استشهادی را امضا کرده و محل مسکونی روستا را با نام ساکنان قبلی آن ازجمله تعدادی که هنوز در قید حیات هستند مشخص کردهاند.
یکی دیگر از اهالی این روستا تاکید میکند: «در فاصله تخلیه تا بازسازی، فرد یا افرادی با مفتخری زمین و خانه روستاییان مهاجر، اقدام به درختکاری کردند اما چون فایده نداشت و ورشکست شدند باغ و درختها را رها کرده و رفتند و بسیاری از این درختان به دلیل عدم رسیدگی یا سرمای شدید چند سال قبل، خشک شده یا سوختند.»
این مساله خود در تخریب و تخلیه روستا نقش داشته است؛ به گفته وی، حالا این منطقه، محل اقامت گرگ و شغال و گراز شده و مردم روستا جرات نمیکنند غروب به بعد در محل بمانند به ویژه زنها و بچهها.
یکی دیگر از ساکنان سابق روستای کراتی تاکید میکند: «حال که روستا در حال احیا و بازسازی است برخی از کارکنان اداره جهاد سازندگی بخش سورک که سابقه دریافت رشوه یا اقدام برای دریافت رشوه را داشتهاند با استناد به نقشه هوایی یک سال خاص که کار درختکاری شروع شده بود به گمانم نقشه هوایی سال ۲۰۱۴ گوگل مپ، بافت مسکونی روستای کراتی را باغ معرفی کرده و علیه تعدادی از ساکنان آن، اقامه دعوا کردهاند. این در شرایطی است که نقشههای هوایی چند دهه گذشته و سه چهار سال اخیر نشان میدهد که فاصله بین دو رودخانه، محل مسکونی بوده و دو سوی رودخانه تمامی شالیزار است نه باغ.»
او اضافه میکند: «متاسفانه روستاییان و ساکنان جدید روستای کراتی به نقشههای سه چهار دهه اخیر دسترسی ندارند تا حرف خود را به کرسی بنشانند. شاید شما بتوانید نقشههای جدید را به دست آورید و ضمن ضمیمه کردن به این گزارش نسخهای در اختیار آنان قرار گیرد تا مانع از تخریب احتمالی بناهای ساخته شده شود.»
نکته دیگری که یکی از ساکنان سابق روستای کراتی به آن اشاره میکند این است که مسوولان بخشداری و فرمانداری آمل در طول پنج سال گذشته در جریان این ساخت و سازها قرارداشتند اما با کارشکنی علوی، رییس بنیاد مسکن آمل، مواجه بودهاند.
به گفته وی، معاون عمرانی فرمانداری آمل دو ماه پیش نامهای در مورد روند معکوس مهاجرت در کراتی و چند روستای دیگر آمل به مسوولان مربوطهی استان مازندران نوشت و خواستار توجه به این امر مثبت شد که متاسفانه آنها با استناد به اینکه جمعیت این روستاها در سرشماری اخیر «صفر» اعلام شده نامه را بایگانی کردند.
تا کنون آمارهای متناقضی در مورد جمعیت روستایی ایران اعلام شده است؛ سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۰ تعداد روستاییان را ۲۲ میلیون نفر نشان میدهد، این رقم در سال ۱۳۹۵ به ۲۰ میلیون و ۷۳۰ هزار و ۶۲۵ نفر کاهش پیدا کرد. این در حالیست که معاون توسعه روستایی و مناطق محروم ریاست جمهوری در سال ۱۳۹۴ از وجود ۶۴ هزار روستا و خالی شدن ۳۳ هزار روستا از جمعیت خبرداده و گفته بود در ۶۴ هزار روستای ۲۱ میلیون و پانصد هزار نفر زندگی میکنند.
به گفته وی، از مجموع ۶۴ هزار روستا، حدود ۳۹ هزار روستا بالای ۲۰ خانوار و بقیه زیر ۲۰ خانوار است که تلاش میشود این روستاها از سکنه خالی نشوند.
باوجود این آمارهای متناقض، در مردادماه ۱۳۸۴ گزارشی در روزنامه اعتماد در مورد تخلیه ۶۰ هزار روستا در طول سی سال منتشر شد.
در قسمتی از این گزارش آمده است: «طی سه دهه گذشته در کشور حدود ۱۲۰ هزار پارچه آبادی (مزرعه) وجود داشت اما این میزان اکنون به ۶۰ هزار رسیده و این آمار گویای آن است که تنها در طی سه دهه ۶۰ هزار آبادی ناپدید شدهاند.»
از بیش از ده سال پیش که این گزارش منتشر شد، روند تخریب و تخلیهی روستاها به دلیل مشکلات محیط زیست و امکانات رفاهی، شدت بیشتری یافته است. ساکنان روستاهای ایران به حاشیهنشینان شهرها تبدیل میشوند. روستاییان حاشیهنشین نه تنها به امکاناتی که از آنها دریغ شده بود دست پیدا نمیکنند بلکه بسیاری از پیامدها و ناهنجاریهای حاشیهنشینی نیز بر مشکلات آنها اضافه میشود.
به گفتهی کارشناسان در یک برنامهریزی علمی و واقعی بلندمدت میتوان به همت ساکنان قبلی و کنونی مناطق مختلف، چهرهی روستاهای ایران را دگرگون کرد و با قرار گرفتن آنها در چرخهی تولید و بارآوری، حیات دوباره به آنها بخشید.
امام خمینی فرمودند «اینها هنوز اسلام را نشناختهاند؛ پوست همه را میکند اسلام» همه را آواره و ایران را بیابان میکند آن وقت برق و آب مجانی میشود!!!