فرزام کرباسی – ۲۶ دی ماه ۵۷ روزی است که محمدرضا شاه پهلوی پس از چند ماه آشوب و ناآرامی و تظاهرات مردم علیه نظام پادشاهی، ایران را ترک کرد و با خروج او از کشور، ایران وارد سیاهترین و بحرانیترین دوران تاریخی خود شد. دوران سیاهی که با کشتار نظامیان و پایوران نظام پادشاهی آغاز و با اشغال سفارت آمریکا به دستور خمینی و اعدامهای خلخالی در چهار گوشه ایران ادامه یافت و پس از آن جنگ ۸ ساله با عراق و بسیاری از بحرانهای بینالمللی برای ایران همراه بوده و تا به امروز نیز حکومت جمهوری اسلامی با تولید بحرانهای داخلی و خارجی نتوانسته دستاوردی جز فساد و فقر و از بین بردن اعتبار ایران و ایرانی در جهان داشته باشد. در این مقاله نگاه گذرایی به حکومت ۵۷ ساله پادشاهان پهلوی و به طور مشخص، چگونگی به پادشاهی رسیدن محمد رضا شاه پهلوی و دستآوردهای ۳۷ سال حکومتش خواهم داشت.
شاید این بازی تاریخ باشد که به دنیا آمدن، به قدرت رسیدن و کنارهگیری یک سیاستمدار از قدرت هر سه مصادف با لحظات حساس و تاریخی میهناش باشد. بدون شک محمد رضا شاه پهلوی یکی از این سیاستمداران در جهان است. چرا که ۴ آبان ۱۲۹۸ روز تولد محمدرضا شاه پهلوی، مصادف با روزگاری بود که ایران در آتش ناکارآمدی و بی کفایتی و فساد قاجارها میسوخت، تهدید و آشوب و از هم پاشیدگی از چهار گوشه ایران میرفت که شیرازه کشور را در هم بکوبد و یک پارچگی ایران در خطر از بین رفتن بود. در این میان پدر محمدرضا خردسال، یعنی رضاشاه پهلوی، یکی از فرزندان این سرزمین کهن بود که با حس وطنپرستی و مسولیتپذیری پا به میدان مبارزه نهاده بود و در راه حفظ ایران و امنیت و آرامش این مردم گام برمیداشت و سرانجام ایران را از چنگال حکومت فاسد قاجار نجات داد.
رضاشاه بزرگ در کمتر از دو دهه به گفته و اعتراف وابستگان خود جمهوری اسلامی از جمله صادق زیبا کلام اینگونه توصیف شده است: رضاشاه کاری جز خدمت و خدمت و خدمت در ایران انجام نداد.
محمدرضا شاه کوچک زمانی که ۶ سال داشت پدرش تاج شاهی را بر سر نهاد و او به ولیعهدی ایران رسید. رضاشاه در مدت ۱۶ سال ایران را از کشوری از هم پاشیده و فاقد زیر بناهای اقتصادی و یک سیستم مدوّن حکومتی، اداری و آموزشی به کشوری تبدیل کرد که، دارای نظام اداری مدرن گشت. مفهوم دولت در شکل مدرنش در دوران پادشاهی او در ایران بنیاد نهاده شد. دادگستری مدرن ایجاد شد. نظام بانکداری مدرن ایجاد گشت. نظام آموزشی مدرن پایهریزی شد و فرزندان ایران که تا آن روزگار در مکتبخانهها و زیر دست آخوند و ملا به یادگیری قرآن میپرداختند، به مدارس مدرن راه یافتند و آموزش آنها بر پایه سیستم نوین آغاز شد. مهمتر از همه دختران که اجازه تحصیل نداشتند به مدارس راه یافتند. تأسیس دانشگاه در تهران، فرستادن جوانان برای ادامه تحصیل رایگان به دانشگاههای خارج از کشور و برگشت آنها برای خدمت به کشور (که البته بخشی از این آقایان مانند بازرگان، از حامیان خمینی در سال ۵۷ شدند)، ورود زنان به عرصه اجتماعی ایران و آزادی زنان از حجاب، داشتن شناسنامه و نام فامیل برای هر ایرانی و دهها اقدام دیگر رضاشاه همه در جهت متحول کردن ساختار اجتماعی و فرهنگی ایران بود. به همه اینها، اقدامات عمرانی و ساخت کیلومترها راه ماشینرو استاندارد و ساخت دهها پل عظیم و تونل و مهمتر از همه ساخت راه آهن شمال- جنوب را بیافزاییم که رضاشاه در طول ۱۶ سال انجام داد.
در این ۱۶ سال محمدرضای کوچک هم به سوییس فرستاده شد تا در آنجا آموزش دیده و تحصیلات خود را به پایان برساند. وی با فراگیری زبانهای فرانسه و انگلیسی و آشنایی با فرهنگ غربی به کشورش بازگشت. حال وقت آن بود که با استفاده از تجربیات پدر تاجدارش به پادشاهی تحصیلکرده و آشنا با جهان مدرن و پیشرفته تبدیل شود. میبایست پادشاه تحصیلکرده ملتی باشد که اکنون بخش زیادی از آنها باسواد شده بودند و از نظر فرهنگی تفاوتهای چشمگیری با گذشته داشتند.
اما جهان گرفتار جنگ جهانی دوّم شد و در این میان رضاشاه بزرگ قربانی توافق قدرتهای جهانی شد و به نفع ولیعهد از قدرت کنار رفت ودوران جدیدی برای ایران رقم زده شد.
در حالی که اروپا درآتش جنگ میسوخت و مردم اروپا از فقر و بمبهای آلمان هیتلری در امان نبودند، مردم ایران نیز گرفتار قحطی و اشغال کشورشان به وسیله متفقین شده بودند. اکنون نوبت شاه جوان بود که پا به میدان بگذارد و از تجارب و اندوختههای نه چندان زیادش کمال استفاده را کرده و نقش تاریخی خود را در حفظ ایران و یک پارچگی کشورایفا کند.
کارنامه ۳۷ ساله حکومت محمدرضا شاه پهلوی نشان میدهد که این بزرگمرد تاریخ ایران، نقش خود را به بهترین نحو ممکن ایفا کرد و راه ناتمام رضاشاه بزرگ را کامل نمود، تا جایی که در سال ۵۷ ایران به یک کشور نیمهصنعتی و پیشرفته تبدیل شده بود و ایران کشوری بود با اقتصادی قوی که نشانههای آن رفاه و امنیت اقتصادی بود. ریال ایران در بازارهای ارزی جهان خرید و فروش میشد و ایران سرمایهگذاریهای کلان در گوشه و کنار جهان انجام میداد. کارگران خارجی برای کار به ایران میآمدند. شرکتهای مختلف غربی در ایران سرمایهگذاری میکردند و ایران به شکوفایی اقتصادی رسیده بود. همزمان در بخش فرهنگی نیز جامعه ایران پیشرفتهای چشمگیری داشت، با انقلاب سفید محمدرضا شاه زنان هر چه بیشتر به عرصه اجتماعی وارد شده بودند و دادن حق رای به زنان خود اقدام بسزایی در این راه به شمار میرفت که آخوندهای آن زمان از جمله خمینی به شدت با این امر مخالفت کردند. ایران در سال ۵۷ وزیر و وکیل و قاضی زن داشت. همه مذاهب و اقوام ایرانی در قالب ملت یکپارچه ایران با هم همزیستی مسالمتآمیزی داشتند و زندگی میکردند. این نتیجه ۳۷ سال پادشاهی مردی بود که حتا دغدغه میزان بارش بارندگی در کشورش را داشت، که امروز می بینیم با بحران بیآبی مواجه است.
آزادیهای گسترده فردی و اجتماعی از دستآوردهای ۵۷ سال پادشاهی رضاشاه و محمدرضا شاه پهلوی بود. البته کمبودها و کاستیهایی هم وجود داشت، بهخصوص در عرصه آزادیهای سیاسی که با وجود جهان دو قطبی و خطر کمونیسم قابل توجیه بود و دیدیم که پس از شورش ۵۷ و برآمدن انقلابیون، این ترس پادشاه بیجهت نبود. دیدیم چگونه «ارتجاع سرخ و سیاه» در همدستی با یکدیگر این بلا را بر سر ایران و ایرانی درآورد که اگر کمونیستها هم به قدرت میرسیدند، روزگاری بهتر از شوروی و بلوک شرق در انتظار ایران نبود.
در روزها و شبهایی که مردم در خیابانها و بر بام خانهها بانگ «مرگ بر شاه» سر میدادند و اللهاکبرگویان بانکها و عکسهای پادشاه را آتش میزدند، پادشاه فقید فرمودند که: ما به شما نوید و وعده تمدن بزرگ را میدهیم و دیگران به شما وعده وحشت بزرگ را میدهند، تصمیم و مقایسه این دو با ملت ایران است که کدام را انتخاب میکند.
زمانی که دید ملتی که پدرش و او با جان و دل برای سربلندیش گام برداشته بودند، تصویر خمینی را در ماه میبیند و فریب شیادی مانند خمینی را خورده، تصمیم گرفت به جای کشتار مردم و باقی ماندن در قدرت تسلیم خودکشی سیاسی ملت شود و قضاوت را به تاریخ بسپارد و در روزهای آخر اقامتش در ایران گفت که: من میروم چون پادشاه نمیتواند تخت پادشاهی خود را بر خون مردم استوار سازد، میروم که ایران و نهاد پادشاهی در ایران از بین نرود.
شاه در روز ۲۶ دی ماه ۵۷ با چشمانی اشک بار میهناش را که بسیار دوست میداشت ترک نمود و از آن پس تا به امروز وحشت بزرگ ایران را رها نکرده است. او پیشبینی میکرد که روزگاری خواهد رسید که نسلهای بعد درباره او و خدماتش به درستی قضاوت کنند و دیدیم که امروز فرزندان ایران بانگ بر میآورند: ما انقلاب کردیم، چه اشتباهی کردیم! دیدیم که نهاد پادشاهی در ایران از بین نرفت و امروز مردم ایران شاهزاده رضا پهلوی را فرا میخوانند تا به کشور باز گردد.
پادشاه فقید میدانست که ایران یک بار دیگر از خاکستر خود بر خواهد خواست و ایران از دوران وحشت حکومت خمینی و همه این بیگانگان عبور خواهد کرد، به همین خاطر شاهنشاه از دل تاریخ پیامی را برای نسل ۵۷ و امروز فرستادند که در سال ۵۷ شنیده نشد، اما امروز این پیام شنیده شده و ملت به جان آمده و به پا خاسته این پیام پادشاه را دریافت کرده که گفت: من از همه شما هموطنان عزیزم میخواهم که در این لحظات تاریخی و حساس بگذارید همه با هم به ایران بیاندیشیم.
بر ماست که در این لحظات تاریخی به ایران بیاندیشیم و اهریمنی که در سال ۵۷ به ایران پای نهاد را از میان برداریم تا بار دیگر روشنایی به میهن عزیزمان بازگردد.
پاینده ایران و جاوید نام پرافتخار رضاشاه و محمدرضا شاه پهلوی که جز خدمت به میهن اندیشهای نداشتند.
دوران پادشاهی پهلوی درخشانترین دوران تاریخ معاصر ایران است. یاد هر دو پادشاه گرامی.
زنده و جاوید باد سلسله پهـلوى
روحت شاد ای شاه ایرانزمین.
“پاینده ایران و جاوید نام پرافتخار رضاشاه و محمدرضا شاه پهلوی که جز خدمت به میهن اندیشهای نداشتند.”
persa tragedy!!
Yes ! Don’t you miss him ? At least the dude was Iranian,he spoke sweet Farsi, did not smell like a pig, good looking,civilized,did not use his hand to shovel the food in his mouth. He brushed his teeth, combed his hair, did not belch when speaking, did not fart at praying, a normal human being, just looked and behaved like us. And he did not smoke opium like an old chimney, a goddamned addicted junkie! Do you remember when we all hated him ?What a historical day ! The day the world started calling us : A NATION OF IDIOTS! Take it my dear. Last year 10 million Iranians went to Khomeini’s cold mud permanent address, naked feet, bended, leaked his cage, and dropped millions in his hellish pit of misery .What a historical day, he left and millions waiting for the great Lucifer to appear in the moon, The EVIL still is there, laughing at us. Yes ,who came and who left? We Iranians, I, you,he,she,we ,they, i,YOU