چادر‌سیاه‌‎های دولتی، تظاهرات سراسری و زنان بازداشتی: وامانده از پاسخگویی، جامانده از جامعه

- معصومه ابتکار معاون امور زنان ریاست جمهوری و شهیندخت ملاوردی دستیار ویژه‌ رئیس جمهور در حقوق شهروندی در مواجه شدن با اعتراضات اخیر کجا ایستاده‌اند؟

دوشنبه ۹ بهمن ۱۳۹۶ برابر با ۲۹ ژانویه ۲۰۱۸


در حالی که تلاش‌های مدنی و رسانه‎ای برای روشن شدن وضعیت ویدا موحد دختر خیابان انقلاب و ده‎ها نفر از دختران و زنان بازداشتی در جریان اعتراضات سراسری دی‎ماه همچنان ادامه دارد و خانواده‎های آنان به شدت نگران سرنوشت عزیزان خود هستند، دو زنی که به عنوان مسؤول دولتی پُست و مقام دارند، بی‌خاصیت و خنثی صرفاً «آرزو» و «توصیه» می‎کنند.

ملاوردی و ابتکار در یک قاب

ابتکار؛ خون‎رنگین‌‏تر دیگران

معصومه ابتکار به عنوان معاون امور زنان و خانواده ریاست جمهوری در روز هشتم بهمن صرفاً گفته «رئیس جمهور دستور دادند که هرچه سریع‎تر به این موضوع [زندانی‎ها] رسیدگی شود و امیدواریم هرچه زودتر زنان و دختران بازداشتی آزاد شوند.»

آیا واکنش ابتکار به پیگیریِ سرنوشت بازداشتی‎های اعتراضات سال ۹۶ همان ابعادی را داشت که او برای بازداشتی‎ها خرداد سال ۸۸ دلسوزی می‎کرده؟ خیر، او که امروز چنین در لاک فرو رفته و در زاویه کور ایستاده تا مجبور به واکنش نشود، تا همین اواخر، شهریور سال ۹۶ (چهار ماه پیش) نشان داد که دست‌کم ظاهرا پیگیر وضعیت زندانیان ۸۸ و خانواده‎های آنهاست و از آن وقایع به عنوان «حوادث ناگوار سال ۸۸» نام برده و درباره لزوم «ابعاد درمانی، مددکاری و بازتوانی» آنها به دقت توضیح داده است. چرا ابتکار کشته، مجروح و مفقود شدن معترضان ۹۶ را «حوادث ناگوار» نمی‌خواند؟

ملاوردی؛ دستیار ویژهای که فقط لالایی بلد است

شهیندخت ملاوردی دستیار ویژه‌ رئیس جمهور در حقوق شهروندی نیز تا همین تاریخ در توییت‎های آخر خود پس از اعتراضات انواع و اقسام ماجراهای فرعی و اجتماعی عمومی حتی برخی از انتصاب‎ها را دیده و از دیگران ریتوییت کرده، اما خیلی گذرا و به عنوان فردی که انگار نه انگار «دستیار ویژه» در حقوق شهروندی است، از کنار تظاهرات سراسری و همچنین اعتراضات و نارضایتی‌های زنان به عنوان هم‎جنس‎های خود گذشته است آن هم در حالی که سوژه‌های مشهورترین دو عکس تظاهرات دی‌ماه هر دو زن هستند!

زن معترض در میان دود و گاز اشک‌آور

یک واکنش ملاوردی تنها ریتوییت آمنه شیرافکن (روزنامه‎نگار) است که نوشته بود، «محمد کاظمی به ایلنا خبر داده که فاطمه سعیدی در هیات بازدید نمایندگان از زندان اوین حضور خواهد داشت.» البته چند روز بعد اعلام شد که زنان در این کمیته جایی ندارند، و روز هشتم بهمن نیز اعلام شد که به علت شرایط جوی نامساعد این بازدید لغو شده است، اما دریغ از یک واکنش از سوی «دستیار ویژه‎» ریاست جمهوری در مورد دست‌کم اطلاع‌رسانی و پیگیری.

البته خود ملاوردی مدعی است که «اقداماتی صورت گرفته و رسانه‌ای نشده و از هر فرصتی برای پیگیری در این‌باره استفاده کردیم»، اما عذر بدتر از گناه است، چرا؟

ملاوردی بعد از ماجرای تبرئه سعید طوسی (متجاوز قرآنی) توییت کرده، «اقناع افکار عمومی» از مؤلفه‌های بارز عدالت قضایی است و اعتماد شهروندان را به اجرای قانون اساسی در پشتیبانی از حقوق فردی و اجتماعی‌شان به همراه دارد، و حالا خودش در مقابل این پرسش باید قرار بگیرد که وقتی «اقناع افکار عمومی» آنقدر برای شما مهم است، چرا در مورد عملکرد خودتان همین افکار را اقناع نمی‎کنید؟!

چرا ملاوردی حتی از ریتوییت کردن نگرانی‌های روزنامه‌‏نگاران و فعالین حوزه زنان که در مورد سرنوشت نامعلوم زنان معترض و بازداشتی بیان کرده‌اند، هراس دارد؟

او در اینستاگرام خود نیز تنها یک بار به اعتراضات واکنش نشان داد و در متنی که چاشنی آن مسائل حقوقی و توصیه‎های به اصطلاح ‎اصلاح‌طلبانه بوده به قول معروف فقط «دست به خواب قالی» کشیده و نوشته: «امید دیگرمان آن است که با پیگیری‎های انجام شده هر چه سریع‎تر زمینه‎های آزادی بازداشت‌شدگانی که فاقد سوء سابقه بوده و دلیل محکمی برای ادامه بازداشت‌شان وجود ندارد فراهم شود». این یعنی توصیه و درخواست او تنها و تنها برای آنهایی است که «سوء سابقه» ندارند (یعنی جزو فعالان سیاسی و مدنی قبلا بازداشت‌شده و زندانی نیستند!) و بی‎دلیل بازداشت شده‌اند!

از میان این دو نفر، معصومه ابتکار با مشکلی بزرگ‎تر روبروست؛ برخی از اعضای خانواده‏ او در آمریکا هستند و خودش در دایره آنهایی که از سفارت آمریکا بالا رفت! همچنان که زیر هر توییت او انبوهی از اعتراضات سرازیر است؛‌ برای نمونه: « نیلوفر چرا پسر و عروس و جد و آبادت امریکا رفتن؟ امریکا فقط واسه ما بد بود؟ واقعا شرم نمی‌کنی؟»

ملاوردی در یادداشت خود در مورد اعتراضات به حکومت توصیه کرده «وقت آن فرا رسیده است تمام کسانی که به نوعی در بوجود آمدن وضعیت موجود نقش و‌ تاثیر داشته‎اند با پذیرفتن مسئولیت، خود را برای پاسخگویی آماده نمایند […] کافی است ظرفیت بی‌بدیل جامعه مدنی و بدنه و سرمایه اجتماعی را به رسمیت بشناسیم و فضا را برای نقش‌آفرینی موثر آنها بیش از پیش مهیا سازیم»!

ویدا موحد

ملاوردی، به عنوان یک زن اصلاح‌‏طلب با انبوهی از وعده‎های جناحی و شخصی توجه بخشی از زنان و دخترانِ امیدوار به اصلاحات حکومتی را به خود جلب کرد، اما آیا توانسته پاسخ‎گوی همان‎ توجهات باشد؟ شکست اساسی او در فراهم کردن حضور زنان در استادیوم‎هاست. او سال‎ها مطالبه‎گران در این حوزه را دنبال خود کشید و در نهایت گفت و مدعی شد «حضور زنان در ورزشگاه طبق منشور حقوق شهروندی، حق آنان است» اما در نهایت ترمز او را کشیدند و سوم دی‎ماه رسماً اعلام کرد «امکان حضور زنان در ورزشگاه فراهم نیست.»

آیا چنین فردی می‌تواند برای مطالبات هزاران دختری که آزادی‎های فردی و اجتماعی می‎خواهند بایستد و پاسخگو باشد؟ آیا او و مسئولانی مانند وی این شجاعت را دارند که از منافع و موقعیت خود عبور کرده و به دلیل شکست در انجام وعده‌هایی که به مخاطبان خود داده‌اند، استعفا بدهند؟! ملاوردی چگونه از «آشتی»‎ می‎گوید، در شرایطی که دست‌کم ۲۵ نفر کشته شده‌اند، اما آب از آب تکان نخورده است؟! ملاوردی و ابتکار و دولتی‌های مدعی «تدبیر و امید»‌ مجبورند چشمان خود را ببندند و به روی مبارک نیاورند که نظام جمهوری اسلامی چه بر سر جامعه می‌آورد، مردم در کجا ایستاده و چه می‌خواهند و حکومت چگونه آنها را سرکوب می‌کند.

فرصت‌طلبی و محافظه‎کاری و کوتاه آمدن این دو زن دولتی به اندازه‌ای است که حتی از برخی زنان مسئول در بدنه حکومت از جمله نمایندگان زن مجلس شورای اسلامی و شورای شهر هم عقب افتاده‌اند. چنانکه طیبه سیاوشی نماینده تهران بعد از انتشار خبر جان‌باختن یک جوان ۲۲ ساله در زندان‎ به آن واکنش نشان داده و تایید و اعلام کرد که موضوع را از طریق وزارت اطلاعات و نیروی انتظامی پیگیری کرده و آنها گفته‌‎اند این فرد در زندان خودکشی کرده است.

زنان دولتی از جامعه که هیچ، حتی از برخی خودی‎ها هم جا مانده‌اند.

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=103855

3 دیدگاه‌

  1. Payman Jahanbin

    Greeting Sister Mary, I just finished reading your Arrest Warrant on Inter Pol ,web site. It must be you,Masoumeh Ebtekar,Iranian.Other names used; Niloofar,referred as Sister Mary, Tiger Lily. Born :21 September 1960 ,or 1954, Married,2 sons .Spoke person for the Iran’s hostage crisis. The member of Imam,s line. An Iranian cabinet member !!! Wow…Stop right here .A member of the Iranian regime… a fugitive ,an out law. Sister, Mary, read the Inter Pol warrant , sadly hunted , until you will be captured ,keep the chadour,will help you to hide .keep hiding, you are a real TERRORIST, the world is looking for YOY

  2. بیژن

    دو عضو زن کابینه مصدر شیخ حسن پرزیدنت و قانون مجازات اسلامی؛ شهادت زن و دیه:

    ـ ماده ۷۴ تا ۲۳۷: یا شهادت زن برای اثبات جرم اعتبار ندارد و یا در حد اعتبار شهادت دو زن در برابر یک مرد
    ـ ماده۲۹۷ : دیه قتل انسان ۱۰۰ شتر یا ۲۰۰ گاو و یا ۱۰۰۰ گوسفند و یا…طلا و نقره
    ـ ماده ۳۰۰ : دیه قتل زن مسلمان، نصف دیه مرد مسلمان است
    ماده ۶۶۵- قطع دو بیضه یکباره دیه کامل و قطع بیضه چپ، دو ثلث دیه و قطع بیضه راست، ثلث دیه دارد.
    حال خود ارزش و اعتبار این دو زن ایرانی را در اسلام عزیز ملا علی روضه‌خوان حساب کنید…

Comments are closed.