محمدرضا حسینی – اعتراضات دیماه که برقآسا آمد و پایههای حکومت را لرزاند، با آنکه خیلیها را دچار شوک کرد ولی بسان بچه یتیمی به حال خود رها شده است. نماینده مشخصی ندارد. تکلیف طرفداران و حتی مخالفان، با این جنبشِ بینماینده، روشن نیست.
همه میپرسند که این عنصر معترض کیست؟ پایگاه طبقاتیاش چیست؟ چه برنامهای دارد و بدون تشکل و رهبری به کدام سو میرود؟
در عین حال همه یکصدا این اعتراضات را فاقد رهبری و تشکل دانسته و از نمایندگیاش طفره میروند.
با این همه، اعتراضیست که در ادامه چهل سال مبارزه علیه رژیم، راه منحصر به فرد خود را یافته است؛ ماهیتی اصیل و ایرانی دارد؛ از بستر تئوریهای شرق و غرب نمیآید و از هیچ جناحی از حکومت حمایت نمیکند و نمیشود؛ و به دلیل استقلال و اتکا بر ذات خویش، این اعتراض را میتوان نقطه عطفی در جنبشهای معاصر دانست.
معترضان، گروهی از ناراضیترین افراد متوسط و پایین جامعه هستند که خود را لایق زندگی بهتری دانسته و بیکاری و فقر و بیعدالتیها، همه راهها را به روی آنها بسته است. گروهی که هیچ کدام از جناحهای حکومت را قادر به برآوردن انتظارات خود نمیبینند و منتظر کوچکترین فرصت برای خروش هستند.
جناحهای مختلف حکومت، آن را دشمنی مینامند که دست در دست بیگانه داشته و سرکوب را تنها راه مقابله با آن میدانند.
اپوزیسیون، از چپِ بدبین و پراکنده گرفته تا راستِ خوابآلوده و منفعل، او را وزنهای در خور، نمیبینند. مجاهد، نسخه جعلی حکومت اسلامی و پهلوی، مبهم و نامشخص است.
همه، اعم از رژیمی و ضدرژیمی، ادعا میکنند صدای انقلاب را میشنوند. اما نمیشنوند و هدفشان فقط بهرهبرداریهای جناحیست.
این کودک یتیم، این اعتراضات منحصر به فرد گرچه اینک به حال خود رها شده، اما، بیاعتنا به بیاعتناییها، رشد میکند و بزرگ میشود. میداند که انتظاری از روشنفکرهای چپ و ملی و مذهبی نباید داشت. در فرمولهای وارداتی آنان نمیگنجد. روی پای خود ایستاده است و بر بستر ظلم و فساد و فقری که تمام جامعه را فرا گرفته، رشد میکند و میبالد و دیری نمیگذرد که تمام مالباختگان و ستمدیدگان جامعه به آن خواهند پیوست؛ آنانی که نانی در سفرهشان باقی نمانده است؛ کارگرانی که ماهها حقوقشان عقب افتاده؛ بازنشستگان بیحقوق، معلمان، رانندگان اتوبوس، کارگران معدن و… و از همه مهمتر زنان…
و پس از مدت کوتاهی، تمام کسانی که نه فقط غم نان، که غم آزادیهای سیاسی و اجتماعی را دارند نیز به میدان میآیند و همه یکصدا، سرنگونی حکومت جمهوری اسلامی را بلندتر از تظاهرات سراسری دیماه ۹۶ فریاد خواهند زد.
و بی شک، از درون همین جنبش یتیم، در آیندهای نه چندان دور، نظام آینده متولد خواهد شد. جامعه، آبستن یک نظام جدید است.
بله جامعه آبستن یک نظام جدید است اما کدام نظام؟
دیدگاهی کاملا درست و بیطرفانه درباره اوضاع و شرایط کنونی…