فیروزه رمضانزاده- روز پنجشنبه، ۷ دیماه ۹۶، در میان هیاهوی تجمعات مردم در مشهد و قم و دیگر شهرهای ایران در اعتراض به گرانی و وضعیت بد اقتصادی، تصویر و فیلم کوتاهی از زنی به بدون روسری با بلوز و شلوار تیره در شبکههای اجتماعی منتشر شد که بر بالای یک جعبه تقسیم برق در تقاطع خیابان انقلاب و وصال تهران ایستاده و شال سپید خود را بدون کلام بر یک چوب آویزان کرده و تکان میدهد. زن جوانی که بعدا معلوم شد ویدا موحد نام دارد.
پس از او در روزهای ۹، ۱۰ و ۱۱ بهمنماه دهها زن جوان و مسن و برخی از مردان ایرانی به اعتراض نمادین ویدا موحد پیوستند. اکنون تصویر و نام این زنان به عنوان نماد اعتراض زنان ایرانی به حجاب اجباری در شبکه های مجازی با هشتگ #دختران خیابان انقلاب شناخته شده است.
این روزها همه جا به ویژه در شبکههای اجتماعی و کانالهای تلگرامی درباره دختران خیابان انقلاب و حجاب اجباری و پوشش اختیاری، بحث و اظهار نظر میشود. واکنشها و اظهار نظرها نسبت به این موضوع، متفاوت است. در این گزارش میدانی به سراغ تعدادی از شهروندان رفتهایم و از آنها پرسیدهایم خارج از فضای مجازی، درباره اعتراض دختران خیابان انقلاب چه فکر میکنند؟ آیا این اعتراض، چشماندازی برای لغو حجاب اجباری میگشاید؟
یک خانم شاغل ۳۵ ساله ساکن تهران که تمام اخبار و اتفاقات مربوط به اعتراضات مردم و همین طور حرکتهای اعتراضی دختران خیابان انقلاب را پیگیری میکند به کیهان لندن میگوید: «من خیلی از این کار خوشم نیامد چون فایدهای که ندارد، فقط سوژهای شده برای شبکههای مجازی، حجاب که آزاد نمیشود فایدهای ندارد، حکومت اسلامی است الان که آزاد نکردهاند همه راحتاند، من که به خاطر کار شوهرم در اتوبان محلاتی در جنوب شرق تهران زندگی میکنم میبینم که همه دخترها راحت هستند و حجابشان نیمبند است، من هم به حجاب اعتقاد ندارم و بیرون راحت هستم، برای تولدم به یک سفرهخانه رفتیم و با پرداخت پول بیشتر جایی را گرفتیم که بتوانیم بدون حجاب راحت باشیم؛ البته فقط یک پارتیشن بین ما و بقیه مشتریهای سفرهخانه فاصله بود و میتوانستند ما را ببینند ولی کسی به ما کاری نداشت.»
یک خانم مترجم ساکن شیراز هم معتقد است: «در ابتدا این حرکت خیلی شجاعانه، جسورانه هوشمندانه، زیبا و تاثیرگذار بود؛ بعد از آن هم این حرکت ادامه پیدا کرد؛ چند مورد اول عالی بودند ولی رفتارهای بعدی کمی لوس شد؛ گویا به مضحکه گذاشته شد و آدمها در هر طیف اعتقادی این کار را انجام میدادند، در اینجا بود که هدف گم و انگار در نطفه خفه شد.»
یک کارمند ۳۸ ساله در حالی که سعی می کند عصبانیت خود را مهار کند به کیهان لندن میگوید: «من شخصاً فکر میکنم که کار بیمفهومی بود، البته نفر اول، کار شجاعانهای کرد و از روی اعتقاد شخصیاش بود ولی بعدیها بیشتر شو اجرا کردند و به دنبال شهرت بودند، البته روش برخی از سایتهای خبری و چهرههای سیاسی که از این روش حمایت میکنند را نمیپسندم.»
او در مورد انتخاب حق پوشش و حجاب معتقد است که پوشش هر کسی جزو اختیارات خودش و مساله شخصیاش است، «هم چادری و هم بیحجاب در هر حکومتی باید از حقوق اجتماعی یکسان برخوردار باشند.»
یک آموزگار ساکن کرمانشاه هم معتقد است به طور حتم حرکت خودجوش دختران خیابان انقلاب به شخص یا گروه خاصی ارتباطی ندارد و نمیتواند این حرکت را به شخص خاصی منتسب کرد، اتفاقا از وقتی که این حرکت از طریق برخی رسانهها به بعضیها در خارج کشور نسبت داده شد به شدت افول پیدا کرده و به پارکها، کوهها و جاهای دور از چشم کاهش پیدا کرده است.»
او در ادامه معتقد است بحث حجاب اختیاری تا وقتی که یک مطالبه بنیادی بود کاری اصولی بود ولی وقتی که به شخص یا اشخاص خاصی منتسب شد یک حرکت شکمسیرانه به نظر میرسد برای تعدیل مطالبات انسانی مردم.
یک استاد دانشگاه در این زمینه نظر دیگری دارد. او اعتراض دختران خیابان انقلاب را به جنبش خیابانی دختران تعبیر میکند و میگوید: «من فکر میکنم جنبش خیابانی دختران انقلاب، هرچند که خیلی سطحی به نظر میرسد اما نمادی از حرکت زنان برای کسب حقوق اجتماعی است. سالهای طولانی تحمیل حجاب اجباری موجب شده که زنان دچار ایستار روانی و در حقیقت احساس فرومایگی و حس تحقیرشدگی شوند و اینکه آنقدر بدون حقوق اجتماعی هستند که حتی نمیتوانند پوشش خود را انتخاب کنند.»
به گفته وی، این حرکت، حرکت مثبتی است که حکومت خیلی از آن میترسد، به همین دلیل دخترانی را بازداشت کرده و میخواهد این موضوع را کماهمیت و بسیار کوچک جلوه دهد. بنابراین هر حرکتی از این دست به نتایج مورد نظر خواهد رسید، وهرقدر که سرکوب زیاد باشد راه خود را خواهد پیمود.
یک دختر دانشجوی ۳۵ ساله ساکن مشهد هم معتقد است: «دختران انقلاب محصول اعتراضات دیماه ۹۶ هستند، برخاسته از تمایلات درونی زنان و دختران برای رهایی از قید و بندهایی که در طول چهار دهه به اجبار بر آنها تحمیل شده است.»
این دانشجو حرکت دختران انقلاب را یک شورش مدنی میداند که آغازگر آن نسل جدید از معترضان دیماه ۹۶ هستند که با حرکت ویدا شروع شد و پیوند اجتماعی و سیاسی مستحکمی با موج اعتراضات سیاسی در ایران دارد.
به اعتقاد وی، حرکت دختران انقلاب ادامه پیدا میکند و حتی حکومت مجبور میشود که بخشی از امتیازات را در این موضوع به زنان واگذار کند، بهخصوص که بخشی از اقلیتهای جامعه و حتی برخی از شخصیتهای سیاسی این حق را به رسمیت میشناسند.
به گفته این دختر دانشجوی ساکن مشهد، این حرکت تکصدایی در حال تکثیرشدن است و به عنوان بخش مهمی از مطالبات زنان و دختران در آینده، ابعاد مهمتر و سرنوشتسازتری خواهد گرفت.
یک پرستار ساکن تهران برای مشارکت در این گفتگو از من تشکر میکند و نافرمانی دختران خیابان انقلاب را یکی از ثمرههای «کمپین چهارشنبههای سفید» میداند و تعریف میکند: «یکی از همکاران خودم تقریبا از یک سال پیش از وقتی که مسیح علینژاد اعلام کرده، هر چهارشنبه روسری یا شال سفید سرش میکند به سر کار میآید، اتفاقا پارسال به او گفتم این کار را میکنی درست ولی نتیجه چه میشود؟ به من گفت صبر کن به مرور زمان میبینی. الان نتیجه آن را داریم میبینیم و این خیلی خوب است.»
این پرستار حضور دختران خیابان انقلاب در شلوغترین نقطه تهران را حرکتی تحسینبرانگیز توصیف میکند و میگوید: «کار این دخترها خیلی شجاعانه است، بچهاش را بغل کرده بود و روسریش را به یک چوب زده بود؛ در این مدت، روز به روز هم بر تعداد این زنان و دختران اضافه می شود.»
او که ساکن شهرک اکباتان است میافزاید: «خیلیها اینجا بدون روسری رفت و آمد میکنند اما اینجا کسی به کسی گیر نمیدهد، کسی نیست بگوید چرا بدون روسری راه میروی ولی من خودم در سطح شهر ندیدم؛ فقط از طریق رسانهها دیده و شنیدهام؛ به نظرم این حرکات بازتاب خیلی خوبی دارد ولی حتما میدانید که یک سری از چادریها علیه این زنان دارند تظاهرات میکنند و شعار میدهند اما درمجموع بازتاب خیلی خوبی داشته و مردم تا حدودی استقبال کردهاند ولی هنوز بافت سنتی جامعه این موضوع را رد میکند.»
در ادامه با یک شهروند مسن صحبت میکنم. او با اشاره به آزادی حق پوشش و انتخاب حجاب میگوید سی و هشت سال است که حجابش را سفت و سخت حفظ کرده است.
او اضافه میکند: «مادر من زمان شاه یک چادر گلدار سر میکرد که البته آنچنان حجاب کاملی نبود و همیشه موهایش بیرون بود. بعد از انقلاب در مورد چادر و حجاب سختگیری نمیکرد، پدرم طرفدار شاه بود و مادرم طرفدار خمینی، خودم هم با چادر راحت هستم چون به آن عادت کردهام اما دخترم را وادار به پوشیدن چادر نمیکنم.»
او توضیح می دهد: «با وجود اینکه خودم به حجاب معتقد هستم اما اعتقادی به وادار کردن بقیه زنان به حجاب زوری ندارم، ما هم باید مثل کشوری مثل مالزی حجاب را آزاد کنیم.»
این خانم در مورد دختران خیابان انقلاب معتقد است: «اولین بار که عکس اولین دختر را در تلگرامم دیدم فکر کردم عکس مربوط به زنی در یک کشور خارجی است، فکر نمیکردم که یک زن جوان انقدر دل و جرات داشته باشد که نه در کوه و دشت و بیابان بلکه در وسط خیابان انقلاب روسری از سرش بردارد و بر سر چوب بزند. کاش همه زنانی که به حجاب اعتقادی ندارند این دل و جرات را داشته باشند، اما فکر میکنم اگر این حرکتها ادامه داشته باشد حتما به یک راه روشن میرسیم.»
دختران خیابان انقلاب، نماینده همان زنان و دخترانی هستند که نزدیک به چهل سال در فضای جنسیتزده ایران، نه تنها خواستار الغای حجاب اجباری، داشتن حق اختیار بر بدن خود و آزادی حق پوشش هستند بلکه سالهاست اقدامات تبعیضآمیز در زمینهی نابرابری جنسیتی در سهمیه قبولی کنکور، اشتغال و مشارکت سیاسی، حضور در ورزشگاهها و برگزاری کنسرت، سختگیریهای گشت ارشاد و دهها اجبار و نابرابری و آپارتاید جنسیتی دیگر را تحمل کردهاند.
تصاویر دختران خیابان انقلاب اکنون به نمادی از خودباوری زنان در ایران تبدیل شده که زاییدهی اعتراضات سراسری مردم در شهرهای مختلف است.
من در اوایل با حرکت خانم موحد موافق بودم چون مستقل و با شجاعت باورنکردنی همراه بود. ولی بعد از اینکه خانم معصومه علینژاد این حرکت را به نفع کمپین خود مصادره کرد شاهد این موضوع بودیم که خانم حسینی ابتدا با شال سبز و پس از ازادی با دست بند سبز و خندان سعی در مصادره این اعتراض به نفع اصلاحطلبان را دارد و پس از او خانم جنگوی از ستاد انتخاباتی روحانی دست به این کار زد و هر دو نفر به سرعت ازاد شدند… خدارا شکر تنها جنبشی را که استمرارطلبان موفق به بلعیدن نشدند جنبش دیماه میباشد (درحالی که در بی بی سی و رادیوفردا مقاله پشت مقاله برای از بین بردن این جنبش مینویسند).
بدون شرح
https://www.youtube.com/watch?v=ubTV3QK5ofI&feature=youtu.be