اصلاح‏‌طلبان کم‎آوردند: همسویی با قوه قضاییه برای حذف احمدی‎نژاد و تیم‎اش

- چرا اصلاح‌‏طلبان در تلاش برای ساکت کردن احمدی‎نژاد با قوه قضاییه فاسد همسو شده‌اند؟
- احمدی‎نژاد روی خط قرمزهای نظام رژه می‌رود اما اصلاح‎طلبان از همان خط قرمزها می‌خواهند برای حذف رقیب استفاده کنند. ‌
- علی مطهری می‎گوید آنچه احمدی‎نژاد در این نامه‎ مطرح کرده «درست است» ولی نیاز به تغییر قانون اساسی دارد.
- هادی خانیکی فعال سیاسی اصلاح‌‏طلب با تاکید بر اینکه آلترناتیو اصلاحات «براندازی» است، می‎گوید حتی اگر بدنه اصلاح‌‏طلبان ریزش پیدا کند باز هم این جریان باید روی «خط مشی امام» و «قانون اساسی» پافشاری کند.

یکشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۶ برابر با ۲۵ فوریه ۲۰۱۸


محمود احمدی‎نژاد رییس دولت‌های نهم و دهم جمهوری اسلامی در نامه‎ی اخیرش به علی خامنه‎ای خواستار برکناری صادق آملی لاریجانی رییس قوه قضاییه و برگزاری انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی شده است.

همین درخواست‌ها باعث شده از دوم اسفند که این نامه منتشر شد موجی از انتقاد از سوی مسئولان قوه قضاییه و اصولگرایان، دولتی‌ها و تعدادی از نمایندگان مجلس علیه او به راه بیافتد.

محمدرضا باهنر به عنوان یکی از معتمدان نظام می‌گوید «مقامات قضایی گفته‌اند که برای برخورد با احمدی‌نژاد آمادگی وجود دارد و به‌اندازه کافی هم جرم مرتکب شده است ولی شرایط برخورد باید فراهم شود.»

احمدی‌نژاد با اسکورت در میان هواداران
احمدی‌نژاد با اسکورت در میان هواداران

این سخن باهنر موید خبر کیهان لندن به تاریخ دوم اسفند به نقل از منابع آگاه در بیت علی خامنه‎ای، در مورد عدم موافقت رهبر جمهوری اسلامی با درخواست صادق ‏لاریجانی درباره برخورد با احمدی‎نژاد است؛ همان منابع از تصمیم احتمالی خامنه‎ای برای عزل رییس قوه قضاییه و تعدادی از معاونان و قضات را در ماه‎های آینده خبر می‎دهند.

با وجود اینکه هدف اصلی احمدی‎نژاد، خانواده‌ لاریجانی‌هاست و مجموعه دستگاه قضایی، اما اصلاح‎طلبان بیش از هر گروه دیگری از جانب او نگران هستند.

این نگرانی را می‎توان از موضع‎گیری‌های اصلاح‌‏طلبان درباره احمدی‎نژاد نیز متوجه شد. روزنامه «آرمان» روز یکشنبه، ششم اسفند، در صفحه اول خود سه تیتر علیه احمدی‌نژاد داشت.

روزنامه آرمان: احمدی‎‎نژاد لاتی که نیاز به دیده شدن دارد!

این روزنامه در مقدمه‎ی گفتگو با یکی از فعالین سیاسی اصلاح‏‌طلب احمدی‎نژاد را به لاتی تشبیه کرده که کسی به او توجه نمی‎کند و خودزنی می‎کند.

داریوش قنبری نماینده اصلاح‌‏طلب مجلس نهم می‎گوید احمدی‎نژاد تمام تلاش خود را می‎کند به اپوزیسیون نظام تبدیل شود تا از این طریق مورد توجه بخش‌هایی از اپوزیسیون قرار بگیرد اما در این زمینه هم شکست خورده است. او درک درستی از تحولات کشور، نظام جمهوری اسلامی و پایگاه اجتماعی خود ندارد و به همین دلیل در قامت یک اپوزیسیون ظاهر شده است.

غلامعلی رجایی مشاور پیشین هاشمی رفسنجانی نیز در مصاحبه‎ای گفته «دوره مدارا با احمدی‌نژاد تمام شده است، صورت خوشی ندارد که با او برخورد نمی‌شود و مردم متوجه تبعیض می‌شوند.»

مشابه چنین اظهارنظری را روزنامه جمهوری اسلامی منتشر کرده و نوشته «مردم می‌پرسند حاکمیتی که حتی یک دهم این مطالب را از دیگران تحمل نکرده چگونه اینها را که از خط قرمزها عبور کرده‌اند تحمل می‌کند؟ اگر در این تحمل کردن مصلحتی وجود دارد، چرا به مردم گفته نمی‌شود تا از این همه سوال و ابهام نجات پیدا کنند؟» پرسش مهم‌تر روزنامه جمهوری اسلامی این است که «اگر اطلاعات احمدی نژاد درست است چرا به آن توجه نمی‎شود؟» جالب اینجاست که هم احمدی‌نژاد و هم این روزنامه‌های مخالف وی، همان مطالبات، ابهامات و پرسش‌هایی را مطرح می‌کنند که سال‌هاست از سوی مردم و همچنین جامعه سیاسی ایران مطرح می‌شود اما پاسخی نمی‌گیرند و حالا در رقابت‌های جناحی و نبرد بر سر قدرت و منابع سیاسی و اقتصادی، جریان‌های حکومتی آنها را علیه یکدیگر مطرح می‌کنند.

ترس نظام از افشاگری‎های احمدی‎نژاد

علی مطهری در دور اول ریاست جمهوری محمود‌احمدی‌نژاد همچون محمدرضا باهنر و خیلی‎های دیگر که در گذشته مرید احمدی‎نژاد بودند و امروز به خون او تشنه هستند در اینستاگرام‌اش به نامه احمدی‎نژاد واکنش نشان داده است.

در بخشی از متن مطهری آمده «درخواست برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و مجلس بدون مهندسی شورای نگهبان و دخالت نهادهای نظامی و امنیتی، مفهوم مخالف آن این است که در انتخابات‌های اخیر، خصوصاً در سال‌های ۸۴ و ۸۸ که آقای احمدی نژاد در متن قضایا بوده است، مهندسی شورای نگهبان و دخالت نهادهای نظامی و امنیتی وجود داشته است.»

نایب‎رییس مجلس که نسبت خانوادگی هم با لاریجانی‌ها دارد پرسیده «سوال این است که اگر چنین چیزی واقعیت دارد چرا ایشان در همان زمان این موضوع را اعلام نکردند؟ آیا اعلامِ امروز ایشان به معنی تهدید قوه قضاییه نیست که مثلاَ اگر بقایی و سایر دوستان را مجازات کنید یا پرونده‌های خود من را به جریان بیندازید حقایقی را افشا خواهم کرد، تا قوه قضاییه منصرف شود؟»

وی سپس به بعضی درخواست‎های احمدی‌نژاد از جمله کاهش اختیارات رهبری و اطرافیان او و شکایات مردم از قوه قضاییه پرداخته و نوشته که همه اینها نیاز به تغییر قانون اساسی دارد.

در پایان نیز درباره درخواست احمدی‎نژاد برای «آزادی زندانیان سیاسی و سخت نگرفتن به منتقدان» گفته «این چیزی است که بسیاری از مصلحان جامعه بارها اعلام کرده‌اند و البته آقای احمدی نژاد هم حق دارد آن را اعلام کند اما باید بداند که بسیاری از زندانیان سیاسی به خاطر حوادث سال ۸۸ و پس از آن زندانی شده‌اند؛ حوادثی که آقای احمدی نژاد سلسله‌جنبان آن بود.»

از نامه مطهری پیداست که او به بخشی از آن چیزی‌هایی که احمدی‌نژاد می‎گوید نظر مثبت دارد ولی احمدی‌نژاد را فرد صالح و قابل اعتمادی برای طرح این مسائل نمی‎داند چون در بخشی از متن خود در واکنش به درخواست‎های او نوشته «در مجموع به آقای احمدی نژاد باید گفت بسیاری از پیشنهادات شما درست است اما بهتر آن بود که اینها را در زمان صدارت خود و لااقل قبل از بازداشت دوستان‌تان و مطرح شدن پرونده‌های خودتان می‌گفتید تا شائبه “کلمه حق یراد بها الباطل” در اذهان تداعی نشود و خلاصه به قول شاعر: آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا.»

واکنش‌های درون حکومتی به نامه‌ی احمدی‎نژاد را در سه گروه می‎توان دسته بندی‎کرد:

۱)اصلاح‎طلبان و قوه‎قضاییه که فقط به ساکت‎کردن و بازداشت احمدی‎نژاد رضایت می‎دهند. در حالی که دست‌کم آنچه او از فساد دستگاه قضایی و کاهش اختیارات خامنه‎ای و دخالت‎های سپاه می‎گوید ظاهرا از دغدغه‎های «خاتمی‎چی»ها هم بوده که جسارت بیان‎اش را با این صراحت ندارند.

۲)اصولگرایانی مثل باهنر، زاکانی، کوچک‌‏زاده و رسایی که با ظهور پدیده‎ی احمدی‎نژاد تخم‎مرغ‎های خود را در سبد او گذاشتند در نهایت از او آبی برای‎شان گرم نشد که هیچ بلکه به تدریج به خاطر تندروی‎های خود از بازی کنار گذاشته شدند. این دسته به طور کل‎ تمام عزم خود را روی به زیرکشیدن احمدی‎نژاد متمرکز کرده‌اند و اتفاقا گروهی از آنها به واسطه همین روش به اصلاح‏‌طلبان نزدیک شده‌اند.

۳)بخشی از اصلاح‎طلبان منتقد که می‎گویند احمدی‎نژاد با هر گذشته‎ای که داشت زیر سایه خامنه‎ای بود اما انتقادات او از نظام در هر حوزه‎ای باشد جسورانه‎ است و در واقع می‌بایست از سوی اصلاح‌طلبان مطرح می‌شد! چرا نباید این انتقادات از سوی اصلاح‎طلبان شنیده شود آن هم در شرایطی که موسوی و کروبی رهبران اصلی این جریان همچنان در حصر بسر می‌برند؟

به نظر می‌رسد پاسخ به این پرسش را باید در عافیت‌طلبی و ترس از پیامدهای انتقاد به قوه‏ قضاییه و رو شدن برخی پرونده‌ها و از دست دادن منافع جستجو کرد.

سید حسن خمینی و محمد خاتمی مدعیان اصلاح‏‎طلبی بر اساس راه و روش آیت‎الله خمینی

آلترناتیو اصلاحات براندازی است!

روزنامه اعتماد یکشنبه، ۶ اسفند، با هادی خانیکی فعال سیاسی اصلاح‌طلب و روزنامه‎نگار مصاحبه کرده است. آنچه به وضوح در این مصاحبه پیداست این است که اصلاح‌‏طلبان دست کم برای اصرار بر مواضع خود و رد کردن مخالفان کلیت نظام، صدای اپوزیسیون جمهوری اسلامی را شنیده‌اند. خانیکی با اشاره به ضعف‎های اصلاح‏‌طلبان در نوع مواجهه با اعتراضات سراسری گفته «در این مدت به‌خصوص از سوی رسانه‌های خارج از کشور تلاش شد که جهت اعتراضات را به سمت شخصیت‌ها، احزاب و تشکل‌های اصلاح‌طلب بکشانند و به گونه‌ای اصلاحات را بی‌ثمر نشان دهند زیرا آلترناتیو اصلاحات براندازی است و می‌خواستند که براندازی را ترویج کنند.»

در متن این گفتگو خبرنگار تلاش زیادی کرده تا با پرسش‎های مشخص نظر این فعال اصلاح‌طلب را در مورد ریزش جریان اصلاح‏‌طلبی و ثمربخش نبودن سیاست‎‎های آنها در اصلاح ساختار سیاسی و افزایش نارضایتی مردم بداند.

با جود اینکه خانیکی هیچ کدام از آنها را رد نکرده اما بر ادامه‌ی ماندن اصلاح‌‏طلبان در مدار حاکمیت (حتی با وجود ریزش بخشی از بدنه اصلاح‎‏طلبان) و همزمان شنیدن صدای مردم و تلاش برای ایجاد اصلاح «در چارچوب نظام» تاکید کرده و این توضیح مکرر را داده که اصلاح‌طلبی خود را آلترناتیو نظام جمهوری اسلامی نمی‌داند که در جهت براندازی حرکت کند اما در جهت بالا بردن ظرفیت‌های جمهوری اسلامی حرکت می‌کند «تا ضمن حرکت متناسب با انقلاب، قانون اساسی و اندیشه امام، ‌هویت خود را ادامه دهد.»

شاید اصلی‎ترین دلیل نگرانی این جریان سیاسی از احمدی‎نژاد احتمال طرح تغییر «قانون اساسی» باشد. طبق آنچه مطهری گفت عموم درخواست‎های احمدی‎نژاد «درست است» و نیاز به تغییر قانون اساسی دارد در حالی که اصلاح‌‏طلبان همچنان روی ظرفیت‎های قانون اساسی فعلی تکیه کرده و با وجود اینکه تایید می‎کنند اصلاح‌‏طلبی نتوانسته پاسخگو باشد همچنان حاضر نیستند با وجود ریزش در بدنه‌‏ی خود، عافیت‌طلبی در کنار قدرت ماندن را که در حال حاضر حتی یک نقش حاشیه‌ای هم برای آنها در نظر نگرفته فدای عبور از قانون اساسی کنند.

ترس از بازیافت احمدی‎نژاد

امروز منفعت احمدی‎نژاد در تضاد با منفعت اصلاح‏‌طلبان است. او، با هر هدفی که باشد، از اصلاح‌‏طلبی و اصولگرایی عبور کرده و روی خط قرمزهای نظام رژه می‌‏رود و «قوه قضاییه»، «علی خامنه‌‏ای» و «قانون اساسی» را هدف قرار داده است. اما با وجود اینکه بخش زیادی از آنچه می‎گوید «نظر محفلی» اصلاح‏‎طلبان نیز هست ولی این جریان توان و ظرفیت رسمی گفتن‎ این نظرات را ندارد؛ نتیجه این شد که میدان عمل را به احمدی‌نژاد واگذار کرده‌اند و در عین حال نگرانند که مبادا «شوخی شوخی، جدی شود» و او با شیوه‎ای که در پیش گرفته با  توجه به بحران‌های موجود و ناتوانی دولت و نارضایتی‌های عمومی، در فضای سیاسی جمهوری اسلامی بازیافت شود. به‌ ویژه آنکه از میان خودی‌ها هیچ ‎کس به اندازه او تا کنون نظام را به چالش نکشیده و اصلاح‌‏طلبان ناتوان از پاسخ به این پرسش مهم هستند که:  «چرا آنچه شما می‌باید بگویید از زبان احمدی‎نژاد شنیده می‎شود؟!»

به نظر می‌رسد از آنجا که ظرفیت جناح اصلاح‌طلبان در حدی نیست که بتوانند پا به پای احمدی‎نژاد، سیستم را زیر سوال ببرند و در عین حال نفعی هم در آن ندارند، پس تلاش می‌کنند برای جبران این کمبود، به دستگاه قضایی و رهبری جهت حذف احمدی‌نژاد فشار بیاورند. اصلاح‌طلبان با این کار، یک بار دیگر ادعای خود را درباره چندصدایی و حقوق شهروندی و دمکراسی و… حتی در همان اندازه‌ی محدودی که از این مفاهیم درک می‌کنند، به محک آزمایش می‌گذارند و نتیجه‌ای که حاصل می‌شود چیزی فراتر از موافقت با حذف و سرکوب رقیب نیست!

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=106897

4 دیدگاه‌

  1. ناشناس

    یکی از توله‌های احمد خمینی را می‌خواهند بیارند جلو.

  2. کورش

    البته از اصولگراها هم هیچ وقت از مقامات سوال نکردند که چرا نوریزاد را خفه نمی‌کنند، چون تله‌ی خوبی بود و هست برای جوانان مردم.

  3. كورش

    مرتب اصلاح‌طلبان سوال می‌کنند چرا احمدى را دستگیر نمی‌کنند یک بار سوال نکردند چرا نوریزاد را دستگیر نمی‌کنند؟ چون نوریزاده هم طرف استمرارطلبان را دارد هم طرف اصولگرایان هم با سیاست مردم را سر کار می‌گذارد البته سگ زرد برادر شغال راه نجات ایران گذر از ج ا است.

  4. مهم نیست

    مرده اصلاح‌طلبان دیگر با این چوب‌ها زنده نخواهد شد. چرا اصرار دارید که مجددا انها را با تنفس مصنوعی و شوک احیا کنید؟
    مگر یادتان رفته که مردم در ماه قبل از انها عبور کرده‌اند؟ زیرا هم این گروه و هم اصولگراها هر دو سر و ته یک کرباسند و دو لبه قیچی!
    مجددا حرف اکثریت مردم ایران را متذکر می‌شوم تا به عنوان جریمه فراموشی از روی ان یک صفحه نوشته تا دیگر با این نوع مطالب و مقالات را تکرار نکنید!!
    اصلاح‌طلب، اصولگرا دیگه تمامه ماجرا! نویسنده محترم نوشتن جریمه یادت نرود!

Comments are closed.