احمد رأفت – کشاورزان ورزنه، در شرق اصفهان، که در روزهای گذشته در اعتراض به انتقال آب از زایندهرود به یزد تجمعاتی برگزار کرده بودند، و در یک مورد به زد و خورد با مامورین انتظامی انجامیده بود، میگویند به «هیچکدام از وعدههای مسئولین اعتمادی ندارند» و به اعتراض خود «تا زمانی که این مشکل به صورت جدی حل نشود» ادامه خواهند داد.
سیدحسن عیوضزاده، یکی از این روستاییان، به کیهان لندن میگوید «ما چندین سال است که قربانی وضعیت کنونی هستیم و تا کنون مسئولین بارها وعدههایی دادند که به هیچکدام از آنها عمل نکردهاند. کاسه صبر ما به لب رسیده و اینبار گول وعدههای مسئولین را نخواهیم خورد و تا حل این مشکل به اعتراض ادامه خواهیم داد و هزینه آن را نیز خواهیم پرداخت.»
اعتراض ادامه دارد
اعتراض کشاورزان ورزنه و سایر روستاهای حومه اصفهان تازگی ندارد. در سال ۹۱ گروهی از کشاورزان شرق اصفهان در حرکتی اعتراضی اقدام به تخریب لولههای انتقال آب زایندهرود به یزد کرده بودند که به درگیری با مامورین انتظامی و مجروح شدن شماری از آنها منجر شد. سال گذشته نیز گروهی دیگر از کشاورزان با تراکتورهای خود یکی از ورودیهای اصفهان را برای مدتی مسدود کرده بودند.
این روستایی در ادامه میافزاید «مسئولین باید بگویند که چرا آب زایندهرود را باید به منطقه دیگری منتقل ساخت، در حالی که زندگی روستاهای این منطقه در گروی این آب است». حسن عیوضزاده میافزاید «وقتی ما داد میزدیم عزا، عزا است امروز، زندگی ما در هواست امروز، تنها یک شعار نبود، بلکه واقعیت تلخی است که مدتهاست با آن زندگی میکنیم. زندگی ما و خانوادههای ما که از راه کشاورزی امرار معاش میکنیم مدتهاست که در هوا است و نگران امروز و فردایمان هستیم.»
قیام برای آب
همین روستایی میافزاید «در این منطقه ۳۵۰ هزار نفر از طریق کشاورزی امرار معاش میکنند و اگر مشکل برطرف نشود مجبور به مهاجرت خواهند شد و میدانیم که در شهرها بیکاری بیداد میکند و مهاجرت راه حل نیست. روستاییانی که در پیامد بیآبی مجبور به مهاجرت به شهرها شدند در وضعیت بدتری بسر میبرند». حسن عیوضزاده میافزاید «خانواده ما چندین نسل است که از طریق کشاورزی زندگیاش را میگذراند. در گذشته ما زندگی مرفهی نداشتیم، ولی محتاج نان شب هم مثل امروز نبودیم. اگر مشکل آب حل نشود، ما روستاییان جان به لب رسیده چارهای جز قیام نخواهیم داشت.»
البته باید گفت که این آبی که روستاییان حومه اصفهان برای آن حرکتی اعتراضی به راه انداختهاند، از رود کارون به زایندهرود منتقل میشود و در خوزستان نیز اعتراض روستاییان این استان را برانگیخته است. روستاییان یزد هم به نوبه خود ادعا میکنند که تنها ۴ درصد از آب زایندهرود به این استان منتقل میشود و آنها نیز با وجود مشکلات مشابه، سهمی از این آب نمیبرند.
حسن عیوضزاده میگوید: «چرا آب را از کارون به زایندهرود منتقل میکنند را باید از مسئولین پرسید. به ما ربطی ندارد این آب از کجا میآید، ما برای ادامه حیات محتاج این آب هستیم و این وظیفه مسئولین است که تنها زمان انتخابات با وعده به سراغ ما نیایند، بلکه برای مشکلات ما پاسخهای مناسب پیدا کنند. اگر نمیتوانند مشکلات ما را حل کنند کشور را به کسانی که قابلیت حل این مشکلات را دارند واگذار کنند و بروند پی کارشان.»
آب، تهدیدی امنیتی
رضا اردکانیان، وزیر نیروی دولت تدبیر و امید، تا کنون تنها واکنشی که به اعتراضها نشان داده است، خبر تشکیل «کارگروه ملی سازگاری با کمآبی» است. یک کارشناس آب در اصفهان، که نخواسته است از او نام برده شود، به کیهان لندن میگوید: «بخش عمده آبی که از کارون منتقل میشود، پشت سد زایندهرود انبار شده و مشخص نیست به چه دلیلی مانع انتقال آن به روستاهای اصفهان میشوند.»
این کارشناس آب در ادامه میافزاید «کاهش ریزش باران و خشکسالی که به خشک شدن بسیاری دریاچهها، رودخانهها و تالابها انجامیده است، تنها به عوامل طبیعی بستگی ندارد، بخش عمده مسئولیت را باید به گردن مدیریت نادرست و عدم برنامهریزی دانست.» همین کارشناس در ادامه میافزاید «بحران آب را باید بسیار جدی گرفت زیرا زندگی میلیونها نفر در ایران بستگی به آب دارد و اگر برنامهریزی فوری و دقیق انجام نگیرد، جنگ آب آغاز خواهد شد.»
مسئولان جمهوری اسلامی اگرچه از عبارت «جنگ آب» استفاده نمیکنند، ولی کمآبی و خشکسالی را مشکلی امنیتی میدانند. یحیی رحیمصفوی، مشاور عالی علی خامنهای در امور نظامی و امنیتی، ۸ اسفند امسال به امکان درگیری با کشورهای همسایه در موضوع آبهای مشترک، اشاره کرده بود. علاءالدین بروجردی، رئیس کمیسیون سیاست خارجی و امنیت مجلس شورای اسلامی، نیز از بحران آب به عنوان مقولهای امنیتی نام میبرد، و خبر از تشکیل کمیته ویژهای در این رابطه میدهد.
دریغا که ایران ویران شود ای کاش کنام پلنگان و شیران می شد. چون اطمینان دارم خیلی از حیوانات از من بهتر هستند. چند وقت پیش مستندی دیدم که نشان می داد چند شیر به یک گاو حمله کردند اما تا دیدند که در حال زایمانه برگشتند. برایم عجیب بود. برای همین فکر می کنم نباید به حیوانات توهین کرد.
آب ، آلودگی هوا ، محیط زیست ، اقتصاد ، کلانشهرهای بنجل ، فرار مغزها ، مهاجرت خاندانهای قدیمی در ابتدای انقلاب فجایعی هستند که ایران را رفته رفته به یک موزامبیک دیگر تبدیل خواهد کرد مگر اینکه