رضا پرچیزاده – یکی از ضعفهای فرهنگیِ مزمن که بسترِ اصلیِ معضلاتِ مخالفانِ جمهوری اسلامی بوده، عدمِ وجودِ تفکرِ دموکراتیک و ناتوانی کارِ گروهی در میانِ آنان بوده است. در اثرِ ابتلا به این بیماری، مخالفانِ رژیم هرگز نتوانستهاند به انسجامِ لازم برای رسیدن به اهدافِ موردِ نظرِ خود دست یابند؛ بطوری که گسستها و انشقاقهای فراوان به وجود آمده، که ماحصلِ آن بعد از سی و نه سال از استقرارِ حکومتِ اسلامگرا در ایران این است که حتی اگر تلاشی صورت گرفته، کیفیتِ چندانی نداشته و به زودی به خاموشی گراییده. و در این میان نظامِ استبدادیِ حاکم بر ایران تنها سودبرندهی اختلافاتِ مخالفانش بوده است.
از آن طرف رژیمِ ولایتِ فقیه هم بیکار ننشسته، و از راههای مختلف از سدِ شکنندهی مخالفان عبور کرده و برای ضربه زدن به آپوزیسیونِ نیمهجان از هیچ شناعتی فروگذار نکرده است؛ بطوری که قصهی پُرغصهی مخالفان به جایی رسیده که علاوه بر اینکه کسی فریادهای بحق آنها را نمیشنود، تفکرشان نیز به عنوانِ راهبردی «رادیکال» و «جنگطلبانه» معرفی میشود تا استمرارطلبانِ حکومتی که در خارج از کشور رحلِ اقامت افکنده و با استفاده از سرمایهی مردمِ ایران و کمکِ برخی نهادهای غربی برای رژیم تبلیغ میکنند، و در واقع هم از آخور میبلعند و هم از توبره، میداندارِ مخالفتِ ظاهری با جمهوری اسلامی شده و مردمِ ایران و جهان را به بیراهه بکشانند.
خارج شدن از این انفعال و پراکندگی نیاز به طرح و برنامه دارد. باید پا در راه گذاشت و آنچه سالیانِ سال صورت نگرفته را انجام داد: باید نوکِ پیکان را به سوی استبدادِ اسلامگرایانهی حاکم بر ایران نشانه گرفت و مسیرِ براندازیِ رژیم و استقرارِ دموکراسی در ایران را تا آخر رفت. برای دست یافتن به این مهم، آپوزیسیون نیازمندِ ایجادِ یک ائتلافِ فراگیرِ ملی است که با خارج شدن از دایرهی بستهی تفکراتِ سنتی، دستِ کمکخواهی به سوی جهان دراز کند و از امکاناتِ بینالمللی جهتِ براندازیِ رژیمِ ولایتِ فقیه بیشترین بهره را ببرد. تامینِ سرمایه و امکاناتِ مادی و معنوی برای ایجادِ این ائتلافِ ملی را باید آمریکا، اروپا، اعراب و اسرائیل بر عهده بگیرند که همگی به انحاء مختلف از سقوطِ رژیمِ ولایتِ فقیه و استقرارِ دموکراسی در ایران بهره میبرند.
برای آمریکا مسئله در چارچوبِ سیاستِ جهانی و تعادلِ بینالمللی تعریف میشود. پس از سقوطِ امپراتوریِ بریتانیا در نیمه قرن بیستم، آمریکا ضامنِ بقای نظمِ لیبرال و اقتصادِ بازارِ آزاد در جهان بوده است. در این راستا آمریکا با ابرقدرتهای ایدئولوژیک و اقتصادی مبارزه کرده و پیروز شده. آلمانِ نازی، ایتالیای فاشیست، و ژاپنِ نژادپرست در دورانِ جنگِ جهانیِ دوم؛ اتحادِ جماهیرِ شوروی و کشورهای بلوکِ شرق در دورانِ جنگِ سرد؛ و چینِ کمونیست از میانهی جنگِ سرد تا به امروز بزرگترین دشمنانِ نظمِ لیبرال بودهاند. از بعد از انقلابِ ۱۳۵۷ در ایران اسلامگرایی به تدریج به بزرگترین دشمنِ لیبرالیسم تبدیل شد، به طوری که حتی جای کمونیسم را هم گرفت. اینک که پس از چهل سال در سطوحِ سیاسیِ بالای آمریکا یکدستی به وجود آمده برای مبارزهی بنیادی با اسلامگرایی، موقعاش رسیده که آمریکا به جدّ پشتِ نیروهای لیبرالِ ایران را بگیرد.
برای اروپا مسئله امنیتی- اقتصادی است. اروپا از لحاظِ جغرافیایی و ژئوپولیتیک به خاورمیانه نزدیک است. این باعث میشود هر بحرانی که در خاورمیانه روی میدهد تشعشعاتاش گریبانِ اروپا را نیز بگیرد. جنگهایی که در خاورمیانه ایجاد شده و عاملِ اصلیِ آن رژیمِ ولایتِ فقیهِ مستقر در ایران بوده، باعث شده سیلِ پناهجویان و مهاجران به سوی اروپا سرازیر شود. این امر اروپا را با مشکلاتِ عدیدهی سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مواجه کرده؛ از آن جمله است تروریسمِ اسلامگرایانه که گهگداری در گوشه و کنار اروپا سر برمیآورد. از طرفِ دیگر، اروپا با رژیمِ ولایتِ فقیه مراوداتِ تجاری و اقتصادی دارد. به دلیلِ ایرانفروشیِ آخوندها، برخی کمپانیهای اروپایی خواهانِ حفظِ رژیم ولایتِ فقیه هستند. اما زمانی که مشخص شود ضررِ رژیم برای اروپا در بلندمدت بیش از سودش است، اروپا مجبور خواهد شد دست از حمایت رژیم بکشد؛ و برای اینکه از غافله عقب نیفتد به مخالفانِ رژیم کمک کند. آن زمان در حال فرا رسیدن است.
برای اعراب و اسرائیل مساله در درجه اول حیاتی و امنیتی است. رژیمِ ولایتِ فقیه از روزِ اولِ به قدرت رسیدنش در ایران و حتی از قبل از آن برای اسرائیل و اعراب خط و نشان میکشید و میخواست سرزمینهای اعراب را فتح و اسرائیل را نابود کند. رژیم در چهل سالِ اخیر این تهدیدها را به روشهای متفاوت عملی کرده. مداخلاتِ عمده در کشورهای عربیِ حاشیهی خلیجِ فارس که نمونههای مشهورش اشغالِ تروریستیِ مسجدالحرام، ترویج شورش و انقلاب بر ضدِ آلِ سعود در مراسم حج، و بمبگذاریِ پایگاهِ تفنگدارانِ آمریکایی در خُبار در ظهرانِ عربستان است.
اسرائیل را هم که مدام تهدید به نابودی میکند؛ موشک به حزبالله میدهد تا اسرائیل را هدف قرار دهد (نمونه بارزش جنگِ موشکیِ ۲۰۰۶)؛ و پهپاد به آسمان اسرائیل میفرستد تا جاسوسی کند. اخیرا هم که موشکِ بالستیک تولید میکند برای زدنِ اسرائیل، و روی آن مینویسد «اسرائیل باید از صحنه روزگار محو شود». به این ترتیب امروز اعراب و اسرائیل بیشترین نفع را دارند در سرنگونیِ رژیمِ ولایتِ فقیه. بهترین حرکت در این مسیر از سوی آنان، کمک به مخالفانِ دموکرات رژیم دینی ایران است.
ائتلاف باید یک «بستهبندی» (package) درست کند که مجموعِ این ملاحظات را تا حدِ ممکن در نظر بگیرد. تاسیسِ این ائتلاف با مولفههای ملی- میهنی و در عینِ حال خواهانِ صلح با همسایگان و باقیِ جهان باعث خواهد شد تا آپوزیسیونِ جمهوری اسلامی قوام آمده و شخصیت پیدا کند.
از زمانِ انقلابِ مشروطه، بیش از یکصد سال است که ایرانیان به دنبالِ استقرارِ دموکراسی و برقراریِ رابطهی مثبت و سازنده با جهانِ آزاد بودهاند. ائتلافی که بتواند این خواستها را به زبانی ساده و جهانی تعریف و سازماندهی کند خواهد توانست توجهِ جهانیان را به ارادهی ایرانیان برای استقرارِ میثاقِ جهانیِ حقوقِ بشر، دموکراسی، سکولاریسم، لائیسیته و پارلمانتاریسم در چارچوبِ تمامیتِ ارضیِ ایران جلب کند. تنها در این صورت خواهد بود که آپوزیسیون دمکرات پتانسیلِ لازم برای تبدیل شدن به «آلترناتیو»ی جهتِ جایگزینیِ استبدادِ مذهبیِ حاکم بر ایران را برای استقرار دموکراسی در کشور به دست خواهد آورد.
بسیاری مردم بخصوص از داخل که خطر شناسایی شدن دارند، فقط از همین راه کامنت می توانند نظراتشان منتشر کنند، اخیرا سایتهای وابسته به دولت های غربی مدعی آزادی بیان ماند رادیو زمانه و رادیو فردا (آزادی!) بر خلااف ادعاهای آزادی بیان به شدت کامنتهای دگراندیشانه سانسور میکنند. این سایتها عمدتا دو نوع کامنت منتشر میکنند: اول موافقان خود، دوم کسانی به نغع حکومت ایران هستند (چون اینها موجدیتشان در وجود حکومت ایران است و از راه ارتزاق می کنند)! و البته انبوهی کامنتهای فحاشی!
سایت کیهان لندن، لطفا خودتان نظرتان بگوید، چرا امثال شباهنگ؟
کامنت یک روش آگاهی نظریات مردم است/ مگر تلگراف و یا پیام تبریک است؟ مردم میخواهند نظرشان بگویند. چرا برخی این قدر تنگ نظر هستند؟ مگر جای کسی را تنگ می کنند؟
به قول معروف، شاه می بخشدف شاهقلی نه! خود سایت دارد کامنت منتشر میکند و برخی نمی خواهند! زورتان که نکردند؟ نخوانید.
به «همسایه دیماه»، کیهان لندن محدودیت «کاراکتر» گذاشته تا مختصر و مفید بنویسین، شما هم کلک مرغابی میزنید و زیرآبی میرین و پشت هم «کامنت» مینویسین 🙂
متاسفانه همین چند دقیقه پیش خبر مضحکی خواندم (محمد بن سلمان هشدار داد که ممکن است عربستان در سالهای آینده با ایران وارد جنگ شود.) / حقیقتا این سیاست مداران و حاکمان و اپوزیسیون ها جایشان گرم و نرم است! عین خیالشان نیست بر مردم بیچاره می گذرد ! جنگ ها و بحران و حکومتهای ضد بشری را راحت سالها طول می دهند! بیچار مردم که نشستند اینها برای ما کاری کنند. چقدر خوشحال می شود وارث سید علی حسینی خامنه با خواندن این قبیل خبرها ! لابد با خودش می گوید طرف مقابل فهمیده بایست مردم سر کار بگذاریم/ بیا بیا بریم سفره نفت و غارت ! اپوزیسیون صلح طلب ایران ، بخواب که دیکتاتورها بیدارند!
چرا؟ چون اساس این حکومت یا ایدئولوژی انیرانی و بلکه ضد ایرانی است، از اول قصدش برای ایران نبوده، ایران را اشغال کرده تا در نهایت به حکومت جهانی داشیعی اش برسد به مرکزیت حجاز و اورشلیم/بیت المقدس! تینها اصلا ایرانی نیتسند و اگر نورکان ایارنی بیگرند بر اساس الیناسیون ولایی پرست آنها بی هیوت کرده و خائن به ایرانیت! بنگرید به نوکران و مدیران و سران لشکری و کشوری این حکومت چقدر انیرانی اند! ملاک استخدام در این حکومت الزام به ولایت فقیه است و هرچه وطن فروش و بی غیرت تر نسبت به ایرانی بودن، بیشتر شانس استخدام دارند، موجودات خودباخته، الینه هایی که حاضرند تا کربلا پیاده بروند، ولی در عین حال به جان و مال و ناموس مردم تعرض می کنند!
در مورد مبرازت غیر خشونت آمیز گفتم، کسانی فکر می کنند با این تحریمهای نیم بند می توانند حکومت انیرانی ضد بشری از دیکتاتوری و نقض حقوق بشر و عملیات برون مرزی تروریستی و مداخله جویانه و برنامه نابودی اسرائیل باز دارد، می گویم زهی یخیال باطل! اینها سالهاست دارند برنامه اقتصاد ریاضتی و را اجرا یکنند. مالیات بر ارزش افزوده، دست درازی به یارانه ها حتی بهق یمت فقر و بیچارگی اکثر مردم! برنامه های مخرب محیط زیست از جمله خوکفایی کشاورزی حتی در ازی نابودی منابع آبی ایران! گران کردن کالا و خدمات، چوب حراج بر منابع نفتی و غارت وسیع ثروتهای عمومی همگی نشان میدهد اینها اماده تحریمهای اقتصادی شدیتر هستند. چرا؟
روش پیشنهادی ما، ترکیبی هوشمندانه از تحرمی همه جانبه است، مشخصا شبیه برنامه نفت در برابر غذا، اما دقیقتر که فقط تامین مواد غدایی و دارویی مورد احیتاج عامه مردم باشد، به طوری مسئدول توزیع سازمان ملل باشد و همه درامدهای ارزی ایران تحت کنترل سازمالن ملل دربیاد و دقیقا موارد مصرفش مشخص باشد و حتی یک دلار به خدمت میلیتاریسم ترویستهای انیرانی حاکم نباشد! مکمل این برنامه، حمله نظامی و حذف کامل پایگاههای سرکوبگر نظامی و پلیس است. در این صورت دولت مردمی انتقالی در دوسال، نهایت استقرار رژیم سکولار دموکراسی.
قریب ۴۰ سال تجربه مبارزاتی مختلف علیه حکومت داشیعه، آیا نبایستی اپوزیسوین خارج نشین را به این فکر بیاندزاد که یک تجدید نظر کلی در روش مبارزه کرد، تما روشها گذار و براندازی امتحان شده، چریکی، قومیت گرایی، حذف سران و عومل جنایت کار! ، تظاهرات (جنبش اعتراضی دیماه)، مبارزه مدنی (آخریش دختران خیابان انقلاب)، اصلحات درون رژیمی، … تحریمهیا فلج کننده! همگی نشان داد این رژیم انیرانی ضد بشری اشغالگر ایران، اآمادگی دارد تا سر حد نابودی کشور و قحطی و قتل عام مردم برود ولی دست از آرمانهای جنگ افروزانه مداخلاتش در خارج برندارد!
دوستانی حقیقتا خواهان سرنگونی این حکومت انیرانی هستند، بایتس بدانند این حکومت ۴۰ سال است گندکاری های ضد بشری غظیمی در داخل و خارج از ایران کرده، احتمالا برای پاکردن این گندکاری، دستها کثیف خواهد شد. خب کسی نمی خواهد دستهایش کثیف شود ، بکشد کنار ، ولی مزاحم بقیه سرنگون طلبان نشود. خب ما خواهان یک دموکراسی سکولار هستند، آنهایی کشیدند کنار و مزاحم نشدند می توانند بادستهای تمیزشان بیاند در انتخابات شرکت کنند و قدرت را بدست بگیرند! فقط بایست توضیح بدهد در زمان سختی مردم داخل چرا کمک نکرند!
با تدوین برنامه سرنگونی مداخله نظامی. استفاده تجربیات عراق و افغانستان میتواند کمک کند تا مداخله و عملیات با کمترین صرف وقت و هزینه مالی و جانی انجام شود. اگر می خواهند ایران تجزیه نشده و در قالب یک حکومت سکولار دموکرات نقش سازنده در نظم و صلح جهان داشته باشد. // برخی می ترنسد انگ جنگ طلبی بهشان بخورد! خوب اگر اینها زمان نازیها بودند دنیا خییل زود توسط نازیسم تصرف می شد! الان این حکومت انیرانی دست کمی هیتلر و نازیها ندارد.
اینها اگر می خواهند از شر این حکومن انیرانی در ایران آسوده شوند، به این بازی مماشات پایان داده ، و تریحمها خو.ب است به شرطی هوشمندانه باشد و نبایست موجب نابودی جانی و مالی توده عادی مردم ایران شود، مشکل اینجاست این حکومت انیرانی ضد تحریم شده چون اصلا حیات مردم ایران برایش مهم نیست!، اینها حاضرند نفت را بشکه ۲۰ دلار قاچاقی بفروشند و اموراتشان بگذرد (در عمل این کار کرده اند!) و بچه های ایران از سوءتغذیه و بیماری بمیرند!
اما ما مردم داخل، دست تنهایی و دست خالی نمی توانیم از پس یک حکومت ضد بشری انیرانی برآییم. / این حکومت اقلیتی شادی ۵% از حمعیت فریبخورده و آزمند است که ۹۰% منابع کمیاب ثروت ایران به چنگ گفته و تا بن دندان مسلح است، ثابت کرده هیچ ابئی از قتل عام و کشتار مردم ایارن ندارد. تنها راه برهم زدن توازن قوا ، کمک و دخالت نظامی خارجی کشورهای سکولار است. کشورهایی مستقیما مورد تهدید و آسیب این حکومت داشیعه بودند (عملا منفع ملی و شهروندانشان و کشته و مصدوم شدند در عملیاتهای تروریستی مستقمی یا توسط عوامل این داشیعه!) مانند غرب و امریکا،
اینها حداکثر نقشی برای کشور ایران قائلند، یک مستعمره و مسثمره است برای تامین نیروی انسانی و مالی و لجستیک لشکر اسلام شیعی ولایی (داشیعه)برای فتح اورشلیم و سرزمینهای اسلامی و جهان ! این ادعا با توجه مستندان پرشمار کارنامه ضد بشری این حکومت است. اصرار بر نابودی اسرائیل، که در عمل هر کار ی توانسته برای نابودی اسرائیل کرده و می کند!، نشانه بارز درستی ادای ما است. / اسرائیلی ها هر کی هستند و هر کاری کرده اند، مردم ایران مسئول رسیدگی بدان نیستند، ایران کدخدای دجهان و سازمان ملل نیست. دفاع از حقوق مظلومان جهان هم حدی باید داشته باشد برای سایر کشورها. نمی شود منافع ملی و هستی مردم یک کشور برای منافع مردم سرزمینی دیگر قربانی کرد!
احسسا من اینست این اپوزیسوین اغلبشان هنوز تصور می کنند با یک حکومت مشت اقلیت ایرانی دیکتاتور و مذهبی طرف هستند! نه ! از ابتدای قدرت گیری طرفدران خمینی ایست ها در ایران، ایدئولوژی اینها، شالوده و ساختار بر ایجاد حکومت جهانی شیعه ولایی اخرالزمانی و در نتیجه انیرانی (غیرانیرانی) است. ساختار این حکومت اسا بر تبعیض و حتی نژادرپستی سیدپرستی است. یعنی سادات اعرابی و عرب پرست که امروزه مشخصه اش فلسطین پرستی است، می خواهد ایران مستعمره برای برای رسیدن به حکومت دلخواه عرب پسندش در مدینه و حجاز و سرزمینهای عربی باشد.
ائتلاف برای چه؟ جواب: برقراری رژیم مبتین بر دموکراسی سکولار/ چگونه رسیدن مهم است! آیا می خواهند با روشهای بی تاثیر و یا کم تاثیر مثل تحریم، تزهای شکست خورده مانند گذار دموکراسی، مبارزه مدنی، اعتصاب، تظاهرات،.. / نه! تمام اینها منجر به شکست می شود! چرا؟ ادامه را بخوانید
لینکی که فرستادم، برای جلوگیری تکرار کامنتهایم در توضیح ماهیت انیرانی و غیر ایرانی بودن حکومت و راه مبرازه و سرنگونی است. اگر وقاعا خواهان سرنگونی این حکومت استباد مذهبی اکنده ظلام فساد هستید، بایست واع بینانه عمل کنیم. من که تمام ۴۰ حکومت ننگین در داخل همراه هم طبقات فردوست با تمام وجود متحمل شدیم و رنجش موجباب حتی آلام روحی و جسمی شده و عزیزنمان به خاطر این حکومت صدمات جانی و مالی دیدند. از افراد خانواده ام که بخاطر جنگ افروزی انیرانی در جنگ ۸ ساله تاکنون.
https://kayhan.london/fa/1397/01/06/%d8%a7%d9%86%d8%aa%d8%ae%d8%a7%d8%a8-%d8%ac%d8%a7%d9%86-%d8%a8%d9%88%d9%84%d8%aa%d9%88%d9%86%d8%8c-%d8%aa%d8%ad%d9%88%d9%84%db%8c-%d8%af%d8%b1-%d8%b3%db%8c%d8%a7%d8%b3%d8%aa-%d8%a2%d9%85%d8%b1%db%8c
صدها نویسنده نوشته اند و مینویسند..سالهاست این تحلیل ها و ارزیابی های سیاسی نوشته و انتشار میابد..چرا؟
اقا جان خانه ما نزدیک به ۴۰ سال است که مورد اشغال است٬اشغال تندروهای اسلامی عراقی و لبنانی و فلسطینی..حزب الله و این جور سازمانها..خب امروز هم که تمام واقعیت ها منتشر شده..اموال و ثروت ایرانیان به خارج برده میشود روزانه!!
تمام ایرانیان گرسنه و سرگردان..ثروتشان توسط اشغالگران دزدان و ملایان به خارج میرود..رک و راست گفته اند ما ایران قبل از اسلام نداریم.هر چه در ایران هست متعلق به تمام شیعان اسلامی خاورمیانه دارد..خب دیگر چه باید بگویند تا ایرانیان بگویند یا علی..کمر راست کرده از جان بگذرند برای ازاد ساختن خانه اشان؟؟
همه ما حیرانیم..اش شله قلمکاری ست روزگار ما که مگو و مپرس..هنوز القابی چون: شاهزاده..کمونیستها..جمهوری ..چپ و راست..و دیگر همانند اینها..بکار مبرده میشود.از طرفی صحبت از :دمکراتی/دمکراسی/عدالت و ..همانند اینها..هیچک نمیداند چه میخواهد و بدنبال کیست و چیست.اینجا داخل کشورمردم هنوز چرت میزنند.طبقه متوسط چرتش شیرین تر از همه.ایران رو به تجزیه و ویرانی ست و زندگی ملیونها ایرانی رو به تباهی کامل…ایرانیان قصد ندارند خانه اشان را از دست اشغالگران اسلامی رها سازند….خواب شیرین است!!
ز نظر کلی با مقاله موافقم. این همبستگی فرا حزبی و ملی وقتی شکل می گیره که:
یکم: آخوند و نظام فاسد اسلامی برای همه دشمن شماره یک باشه. بالأخره همه باید بدونیم که چه بلایی جمهوری اسلامی سر ما آورده.
دوم: اصل هدف باید سرنگونی کامل رژیم باشه و هیچ نوع مماشاتی در کار نباشه.
سوم: همه مخالفین باید حق اظهار نظر و عقیده داشته باشن.
چهار: رفراندوم برای حکومت بعدی، بدون این که مردم بدونن این نظام جدید چه هست ممنوع! باید قانون اساسی جدید بعد از اینکه در دسترس مردم قرار گرفت به همه پرسی گذاشته شود.
پنجم: تمامی آدم های رژیم در دادگاه محاکمه شوند. اما تشکیل دادگاه انقلاب و خلخالی بازی مطلقا ممنوع!!!
دلیل افزایش دلار و آرنده سرداران بی سپاه و لجن پراکنی مارکسیست های روسی به همه کشورهای حوزه امریکا و اسرائیل و ماله کشی برای رژیم های ساخت شوروی اینجا است
http://www.iran-emrooz.net/index.php/news1/73987/
چرا اردوغان هنوز محبوبیت چشمگیری دارد؟
اردوغان باعث جهش چشمگیر کشورش از رتبه ۱۱۱ دنیا به رتبه ۱۶ با میانگین سالانه ۱۰ در صد بوده است و این یعنی ورود این کشور به گروه ۲۰ (G-20) بیست کشور قدرتمند دنیا. ده سال پیش درآمد هر فرد در ترکیه ۳۵۰۰ دلار در سال بود سال ۲۰۱۳ این مقدار به ۱۱۰۰۰ دلار افزایش یافت.
مقاله خیلی خوبی بود. اگر ایرانی آزاد می خواهیم همه باید با هم فداکاری کنیم. کسانی که تخم نفاق بین مخالفین رژیم ملا ها پخش می کنند، با هر عنوانی(سلطنت طلب، مجاهد، چپ، راست و…) ناآگاهانه و یا آگاهانه آب به آسیاب رژیم چنایتکار می ریزند. البته قطعا حضور چهار هزار آقازاده در لندن و ارتش سایبری را نباید دست کم گرفت
با در نطر گرفتن صحبت های رسول و بحث های نویسنده مطلب در توییتر باید بگم فقط ناامیدم
اینکه این سایت [که من میل دارم آنرا بجای کیهان لندن, “کیهان در تبعید” بنامم], با پهلوی ها یه جورائی همساز و دمخور است و با این وجود میگذارد که فردی مانند اینجانب که چندان با پهلوی چی ها میانه خوبی ندارد, نظراتش را در آن منعکس کند, خودش جای امیدواری میباشد…پس تبعید لزوما چیز بدی نیست اگر که تسامح و تصالح را به آدمیان بیاموزد…
نهایت ناکارآ خواهد بود اگر شاهزاده رضا پهلوی تصور بکند که بکمک ائتلافاتی با احزاب و سازمانهای بی اعتبارگذشته بتواند ایران را از چنگال دیوان وددان دنیای گذشته برهاند. دنیا عوض شده است ونسلهای آیندهٔ ایران به آینده ای در جهت عکس جامعه ای که امثال مریم رجوی با اونیفورم و روسری اسلامی برای ایرانیان خوابش را دیده است مینگرند. ببینید جوانان فرانسه چه تکان محکمی به احزاب دنیای گذشته دادند. زمان آن رسیده است که ایشان نیزسعی کنند اعتماد و همبستگی جوانان ایران را به یک رستاخیز اصیل ایرانی وآینده ای روشن بدست آورند
بنطر میرسد خیلی ها اطلاع زیادی بعد از عبور از جمهوری اسلامی ندارند.چون تاکنون هیچ تشکل جدیدی که از بطن جامعه دوران جمهوری اسلامی بوجود آمده باشه وجود ندارد و به تشکلهای چپ و راست و لیبرال قبل از انقلاب که در روی کار آمدن رژیم آخوندی فعال بودند اعتماد چندانی نیست
اتحاد تمامی پویندگان سیاسی اعم از چپ ترین چپ ها, راست ترین راست ها و نیز آنان که در میانه قرار دارند, تنها راه رهائی از مصیبت تاریخی فعلی میباشد. از درگیری در گفتمان های تئوریک, جزم اندیشی های گروهی و سازمانی و نیز از گورکنی های تاریخی در این برهه سرنوشت ساز پرهیز کنیم…