سید حسین موسویان سفیر سابق جمهوری اسلامی در آلمان در زمان «ترور میکونوس» و عضو پیشین تیم مذاکرهکننده هستهای در مقالهای با عنوان «زورگویی به ایران نتیجه معکوس خواهد داشت» این تصور دونالد ترامپ را که میخواهد از راه اعمال فشار، جمهوری اسلامی را تسلیم خواستههای خود کند اشتباه خوانده است.
او با اشاره به اینکه «سابقه روابط ایران و امریکا نشان میدهد که ایران تسلیم فشارهای آمریکا نمیشود» نوشته «تجربیات دست اول من ازسوابق کاری گذشته به عنوان مسئول کمیته سیاست خارجی دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی و سخنگوی پرونده هستهای ایران نشان میدهد که ایران در مقابل فشارهای امریکا دست به هر کاری میزند تا دست برتر پیدا کند.»
موسویان تاکید کرده «شیوه رهبران ایران این است که در مقابل فشار، با انعطافناپذیری و سرسختی واکنش نشان میدهند. تجربه گذشته مذاکرات هستهای نشان داد در مقابل مخالفت امریکا با حق غنیسازی، ایران برنامه و توان هستهای خود را توسعه داد. لذا کلید حل بحران هستهای ایران تحریمها نبود بلکه پذیرش غنیسازی و چرخه سوخت ایران بود که در حقیقت آمریکا تسلیم خط قرمز ایران شد.»
موسویان در ادامه این مقاله پیشبینی کرده «اگر ترامپ میخواهد ۲۲ اردیبهشت از برجام خارج شود، نباید با این گمان باشد که ایران آسیبپذیر بوده و در تنگناست» و برای اثبات دلیل خود دست روی شاخصهای اقتصادی گذاشته و گفته «علیرغم تصور برخی در واشنگتن، شاخصههای اقتصاد ایران قوی است. تولید سرانه ناخالص ملی ایران در سال گذشته ۱۱٪ بوده و قیمت فعلی نفت هم حدود ۷۰ دلار است. از نظر سیاسی هم مشارکت ۷۲٪ مردم ایران در انتخابات اخیر ریاست جمهوری نشانه مهمی است»!
پیداست موسویان میداند ادعای اینکه «اقتصاد ایران قوی است» حتی برای خودش هم قابل باور نیست چون بلافاصله بر اساس خط و ربط اصلاحطلبان که تظاهرات اعتراضی را به «رقبا» نسبت داده بودند، نوشته «تظاهرات مخالف در چند ماه قبل در ایران را باید در چهارچوب رقابتهای سیاسی داخلی نگریست» و بعد تاکید کرده «البته مشکلات اقتصادی مردم هم واقعی و هم جدی است که بخشی از آن به خاطر حذف برخی از سوبسیدها در روند اصلاحات ساختاری بودجه کشور و بخشی به خاطر عدم پایبندی آمریکا در رفع تحریمهای برجامی است.»
او در پایان مقالهاش در رویترز که امیدوار است پیام آن به گوش کشورهای اروپایی و آمریکا برسد، تاکید کرده «مهم درک این مطلب است که بروز برخی اعتراضات مردمی در ایران، به معنی بحران و اغتشاش عمومی در کشور نیست. من خود در ایران شاهد بودم که چند روز بعد از تظاهرات اعتراضی، تظاهرات حمایتی به مراتب بزرگتر رخ داد»!
همچنان که محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران مجبور شد در سفر اخیرش به آمریکا در چندین مورد برای توجیه سیاستهای داخلی و خارجی حکومت روی واقعیتها سرپوش گذارد، دیگر لابیگرهای جمهوری اسلامی در غرب نیز در تلاشاند تا به نوعی القاء کنند که سیاستهای ترامپ چه اهدافی را پس از خروج از برجام در نظر دارد و چه اهدافی با حمایت از اعتراضات داخلی در ایران دارد شکست خواهد خورد.
به عنوان مثال موسویان روی تولید ناخالص ملی دست گذاشته و آن را شاخصی برای موفقیت نظام در حوزه اقتصادی قلمداد کرده اما علی خامنهای اتفاقا به دلیل اوضاع بحرانی تولید داخلی و تولید ملی سال ۱۳۹۷ را سال «حمایت از کالای ایرانی» نام گذاشته و خواسته مسئولان نظام برنامهریزیکنند تا شاید گرهی از مشکلات تولیدات داخلی که هر روز بیشتر ورشکسته میشود بردارند.
او حتی در حمایت از نظام به قول معروف «کاتولیکتر از پاپ» شده چون رهبر جمهوری اسلامی خود از وضعیت بیکاری و رکود در تولید آنقدر نگران است که در سخنرانی اخیرش، ۱۰ اردیبهشت، در جمع کارگران به رابطه میان بیکاری و تبعات اجتماعی و ناشی از آن اشاره کرد. اما موسویان بر خلاف نظر «رهبر» که نگران است، اوضاع اقتصادی را رضایتبخش معرفی میکند. در عین حال، اگر اوضاع تولید روبراه است مگر کارگران نباید سر کار باشند؟! پس چرا در مقابل واحدهای تولیدی و نهادهای دولتی علیه بیکاری و عدم دریافت حقوق و اخراج و تعطیلی واحدهای تولید خود تجمع و اعتراض میکنند؟!
آیا این دیپلمات پیشین جمهوری اسلامی که چند سال است در نقش تحلیلگر و «کیسینجر جمهوری اسلامی» ظاهر میشود، صدای کارگران و کشاورزانی را که در شهرهای مختلف شعار میدهند: «دشمن ما همینجاست، الکی میگن آمریکاست» یا با پشت کردن به تریبون نماز جمعه و قبله فریاد زدند «پشت به دشمن، رو به میهن» را نشنیده؟!
گذشته از اعتراضات و تجمعات و شعارهای مردم، اینطور که پیداست حسین موسویان حرف مقامات و رسانههای جمهوری اسلامی را هم نمیشنود و نمیخواند.
روز ۲۰ فروردین ۱۳۹۷ جعفر منتظری دادستان کل کشور در یک سخنرانی رسمی اعلام کرد «تیم اقتصادی دولت کارایی لازم را ندارد.»
طبق گزارش رسانههای داخلی جمهوری اسلامی بیش از نیمی از کارخانهها در ایران تعطیل یا به صورت نیمهتعطیل و با حداقل ظرفیت تولید به حیات خود ادامه میدهند و دولت قادر به نجات آنها نیست.
موسویان درباره قیمت نفت هم دروغ نوشته است. افزایش قیمت نفت تا ۷۰ دلار که موسویان بر آن تاکید کرده در گزارش خبرگزاری بلومبرگ واقعیت دیگری را تصویر میکند. بلومبرگ بر اساس آمار گمرکی گزارش داده مشتریان آسیایی نفت ایران ترسیدهاند و از انعقاد قرارداد جدید برای خرید نفت خام خودداری میکنند و علت آن ترس از فردای پس از لغو احتمالی برجام است.
اگر به ادعای حسین موسویان اوضاع جمهوری اسلامی در عرصه نفت نیز روبراه است و مشکلی ندارد، پس دست و پا زدن برای جذب سرمایهگذار خارجی برای چیست؟ آیا اقتصاد حکومتی را که مجبور میشود زیر بار قرارداد «نفت برابر کالا» با روسها برود، میتوان قوی دانست؟ وزارت نفت جمهوری اسلامی مجبور شده برای نگهداشتن هندوستان در دایره مشتریان خود و عقب نماندن در رقابت با عربستان علاوه بر دادن تخفیف، هزینههای انتقال نفت به بنادر هندی را نیز مجانی کند.
حسین موسویان در ۱۸ فروردین ۱۳۹۶ عنوان کرد که آمریکا به دنبال تغییر رژیم ایران است. وی به عنوان یک «دیپلمات» باید آنقدر آگاهی داشته باشد که بداند «خروج از برجام و آغاز تحریمهای اقتصادی و موشکی» و «اعتراضات داخلی و بحرانهای اقتصادی» مخاطرات اصلی در برابر رژیم اسلامی ایران هستند؛ چنانکه خامنهای نیز در سخنرانی اخیر خود گفت «اتاق فکر اصلی در دشمنی با نظام وزارت خزانهداری آمریکا» است.
حالا موسویان باید از خود بپرسد آیا اقتصاد فشل جمهوری اسلامی توانایی پنجه در پنجه شدن با تحریمهای وزارت خزانهداری آمریکا را خواهد داشت؟ آیا در صورت وقوع یک درگیری شدیدتر از آنچه در سوریه میگذرد اقتصاد فروپاشیده رژیم توان تامین هزینهها و شوک ناشی از آن را خواهد داشت؟
موسویان میگوید «اعتراضات مردمی در ایران، به معنی بحران و اغتشاش عمومی در کشور نیست» اگر نیست پس گسیل یگانهای ضدشورش و لباس شخصی برای چیست؟! چرا حتی یک راهپیمایی مجوز برگزاری نگرفت؟ در تظاهرات دی ماه بیش از ۲۰ تن کشته شدند و پنج هزار نفر بازداشت شدند؛ این اگر بحران تقابل حکومت علیه مردم نیست پس چیست؟!
مقاله حسین موسویان بیشتر پیامی عاجزانه به غرب و آمریکاست که به جای فشار بیایید «مماشات» کنیم! جمهوری اسلامی حاضر است تسلیم شود اما نه با فشار! اگرچه این پیام خود نتیجهی فشارهاست: چنانکه «جام زهر»ی که خمینی با قبول قعطنامه ۵۹۸ در جنگ ایران و عراق نوشید و «نرمش قهرمانانه»ی خامنهای در برنامه اتمی از موضع ضعف نظام جمهوری اسلامی بود. اکنون نیز برای ادامه برجام باید به فکر نام دیگری برای تسلیم باشند زیرا دشمن اصلی حکومت اسلامی نه غرب و آمریکا بلکه جامعه و مردم ایران هستند. نوشتن مقالات حاوی پیام توسط کارگزاران رژیم در رسانههای خارجی آن هم «پشت به مردم، رو به دشمن»، دردی از جمهوری اسلامی دوا نمیکند.
درود بر شما واقعا کاش زودتر شما رو میخواندم ، حکومت کثیف آخوندی نابود باید گردد ، و حمایت غرب هزینه مردم ایران رو بیشتر میکنه و از غرب وشرق بعنوان یک ایرانی میخوام تا بیشتر مورد غضب مردم ایران نشدن ول کن حمایت از آخوندها رو ، درود بر ترامپ درود بر انسان و آزادی و استقلال، لعنت خدا بر خامنهای و حامیانش
این اقای موسویان روزنامه های خارجی را با منابر روضه خوانی اشتباه گرفته تصورش اینستکه اروپاییان دلشان میسوزد و به کمک جمهوری اسلامی می ایند ولی عمدان یک واقعیت را نمی بیند اینکه ورشستگی اقتصادی کشور و نا رضایتی عمیق با هیچ دروغ و ترفند تبلیغاتی قابل کتمان نیست
نایب حسین کاشی
داستان این حسین موسویان ترسو، سفیر رفسنجانی جنایتکار و اهل کاشان، مرا بیاد داستان زندگی نایب حسین کاشی ــ که بنا به استناد به مدارک بعضی او را یاغی و راهزن می شماردند و برخی نیز از او بعنوان مخالف حکومت ظلم و جور قاجارمی دانسته اند ــ
بهر روی این شخص سفیر و نعمت زاده دزد و غارتگر وزیر صنایع معروف، از نوچه های رفسنجانی جنایت کار ایرانسوز می باشند. احمدی نژاد او را بجرم جاسوسی بزندان و رفسنجانی به آمریکا فرستاد. وی از باند معروف ” مرگ به آمریکا ” گویان قهار و مشهور و مهاجر به آمریکا هستند.
آقازاده ایشون در چه حالند؟
کشاورزها هم حاشیه نشین شهرها شده و یا گور خوابی میکنند؟ چندین میلیون تحصیلکرده یا در زندان افتاده اند و یا از مملکت فراری شده اند و بقیه هم در فکر فرارو نجات جانشان هستند..انقدر اش شور شده که زیبا کلام تیوریسین اصلاح طلبان میگوید در رفرندام ۷۰ درصد به حکومت ولی فقیه نه میگویندو بخاطر همین بزندان محکومش میکنند!
تعجب است که مقالات سفارشی اینها را در نشریات خارجی چاپ میکنند ؟!او باسابقه مدیریت ترورها در اروپا!.. یکعده فرصت طلب و متظاهر به دین !و دزد بیسواد ٬ چماقدار زامبی وار بجان مردم افتاده و میلیاردها پول در حساب بانکهای خارجی شان ذخیره کرده اند و در پی صدور ولایت اخوندبا موشک وبمب شیمیایی وبشکه باروت در منطقه هستند….فقط بیش از یک میلیون اخوند و طلبه داخلی و خارجی وخانواده شان از بیت المال حقوق وپوشش بیمه میگیرند؟…
تمام کارخانه ها ور شکسته شده اند حتی ذوب اهن و فولاد اهوازو؟…
شاید بهتر بود که به جای این یاوهگویی ها این آقای میکونوسی به این سوال جواب میداد:
رژیم مطبوعش در عرض چند هفته گذشته میلیونها دلار خرج لابی گری در اروپا و آمریکا کرده تا افکار عمومی را از واقعیت های نظام فاشیستی-تروریستی اسلامی منحرف کند.
از طرف دیگر ولی وقیحش در مورد آمریکایی ها و اروپاییها میگوید:
«اینها ظاهرشان اتو کشیده و کراوات زده و ادکلن زده و اینهایند امّا همان باطن وحشیگریای که در تاریخ وجود داشته هنوز هم در اینها هست.»
خوب آغایان خیلی متمدن ، پس چرا اینهمه چاپلوسی, تملق و خواهش عاجزانه و التماس؟ ظاهراً تهدیدهای ج ا تا به امروز جواب ندادند!
خیلى جالبه وادادن قهرمانانه شده سرسختى!
جای بسی تعجبه که این چلاق مغز و تروریست رژیم دوباره سر از پستو در آورده و همچنان با قدرتی فزونتر از سابق به رجزخوانی و نعل وارونه زدن ادامه میده… مضاف به این رجز خوانیهای پوچِ مطول با وقاحت هر چه تمامتر در کنفرانس های اقتصادی رژیم به سرگردگی قطاع الطریقان دولت روحانی در همون آلمانی که زمانی به خاطر جریان میکونوس اخراج شده بود با همتایان دلال آلمانی حضور بهم می رساند…زمانی غرب جاسوسان و منهیانش را میسوزاند اما گویا دیر زمانیست بر این مدار نمی چرخد…به امید روزی که ایران از لوث وجود جاسوسان ،خائنین،دلالان و خاک وطن بر باد دهندگان پاک باد