فرزین نصیرایی – اگر بخواهیم تا به امروز دستاوردهای مهم دولت روحانی را بشماریم با اندکی تسامح به دو دستاورد بر میخوریم. اول امضای توافقنامه هستهای موسوم به برجام و دیگری مطلوبیت نسبی در فضای مجازی نسبت به زمان اسلاف خود بهخصوص گستردگی و کثرت استفاده از اپلیکیشن تلگرام.
رئیس جمهور که با وعده حل بحران هستهای کلید دفتر خیابان پاستور را در اختیار گرفت توانست با درایت تیم هستهای خویش و از آن مهمتر چراغ سبز ارکان نظام به این مهم دست یابد و مهمترین وعده انتخاباتی خود را جامه عمل بپوشاند.

برجام با همه اما و اگرها و نقاط قوت و ضعفش بلیط برندهای شد در دستان روحانی تا بتواند هم مخالفانش را با به رخ کشیدنش بنوازد و هم حامیانش را اندکی راضی و امیدوار کند.
اما استفاده از فضای مجازی دستاورد دیگری بود که از برجام ملموستر بود و آن به دلیل عمومیت بیشتر آن است.
اگر پیامدهای برجام به آینده حواله داده شد، وضعیت مطلوب فضای مجازی و سرعت بهتر اینترنت برای همگان محسوس و عینی بود. نقطه عطف آن هم زمانی اتفاق افتاد که دامنه استفاده از فضای مجازی وسعت گرفت و استفاده از نرمافزار تلگرام همهگیر شد که طبق آخرین برآورد چهل میلیون مشترک را به خود مشغول داشت. استفاده میلیونی از فضای تلگرام به گفته صاحبنظران چه در انتخابات مجلس دوره دهم و هم در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم نقش شایان و بسزایی در انتخابات و پیروزی منتخبانش داشت.
اما این پایان کار نبود و بهار دولت آرام آرام با وزیدن بادهای مخالف از داخل و خارج به پاییز رسید و این دو دستاورد که همچون نهالی نوپا نیازمند باغبانی و نگهبانی بود آماج هجوم قرار گرفت.
با ورود دونالد ترامپ و تیم نئوکانها به کاخ سفید و تغییر سیاستهای کاخ سفید در قبال برجام این معاهده که تا پیش از آن ضامن اجرایی بود برای پیاده شدن برنامههای توسعه اقتصادی دولت روحانی دچار معضل و مشکل اجرایی شد و به یک پیکر بیجان بدل گشت که دیگر نمیتوانست دولت را در پیشبرد اهداف و برنامههای خود یاری دهد. برجام دیگر نه یار شاطر که بار خاطر شد چرا که بیشتر توان دولت بعد از آن در فرایند جوابگویی به مخالفان دولت در توجیه و دفاع از برجام به هدر میرفت و تمرکز را از دولت میگرفت.
این روند ادامه داشت تا اینکه با مهلت رئیس جمهوری امریکا در ابتدای سال جاری میلادی و مشروط کردن اینکه اگر تغییرات مورد نظر وی در برجام توسط طرفین معاهده اعمال نشود از برجام خارج میشود در واقع لگدی دیگر بود بر پیکر نیمهجان برجام و اکنون که تنها کمتر از دو هفته به تاریخ مورد نظر باقی مانده اندک کورسوی امیدبخشی برای تجدید حیات این معاهده مشاهده نمیشود.
از طرف دیگر بعد از ماهها جدال و کشمکش و مباحثه بر سر فیلترینگ تلگرام و محدود کردن فضای مجازی که با مقاومت دولتمردان همراه بود به یکباره قوه قضاییه وارد میدان شد و با اعلام فیلترینگ تلگرام دولت را مکلف به اجرای آن کرد . اتفاق مشابهی که دو دهه قبل در دولت خاتمی با تعطیلی فلهای مطبوعات توسط همین قوه قضاییه انجام گرفت و ضربهای بزرگ بر دولت اصلاحات وارد کرد.
اکنون روحانی در معرض آزمونی بزرگ و سترگ قرار دارد؛ بسیاری از وعدههایش متحقق نشده یا اصولا ارادهای برای تحقق آنها وجود ندارد ودر این بین تنها دو دستاورد مهم روحانی به شدت در معرض از بین رفتن است. او نیک میداند اگر نتواند از این دو مهم پاسداری کند دیگر هیچ سرمایهای برایش باقی نخواهد ماند. روزهای پیش رو روشن خواهند کرد که آیا مرد شماره یک خیابان پاستور به عنوان «رئیس جمهور» میتواند از سرمایههای خود محافظت کند یا همچون سلف خود به عنوان «تدارکاتچی» فقط ناظر برباد رفتن این سرمایهها خواهد بود.
آینده گنگ و تا اندازه ای تاریک است.
عالی نوشتید.
بسیار موجز بود. امیدوارم سرمایه های آینده کشور پا بر جا بماند.